به گزارش خبرورزشی ؛ در جشنواره امسال فجر فقط یک درام ورزشی اکران شد که آن را میلاد صدرعاملی ساخته است؛ فیلمی به نام «سونامی» با بازی بهرام رادان و مهرداد صدیقیان. این دو نقش قهرمانهای رشته ورزشی تکواندو را بازی میکنند که زندگیشان بالا و پایین زیاد دارد. قصه «سونامی» داستان تکواندوکاری به نام مرتضی نژادی (با بازی بهرام رادان) است که بنا به دلایلی از تیم ملی کناره گیری میکند. این اتفاق در یکی از مسابقات مهم رخ میدهد و زندگی مرتضی تحتالشعاع قرار میگیرد... ویژگی مهم «سونامی» این است که بازیگران بدل ندارند و خودشان در نقش تکواندوکار بازی کردهاند. میلاد صدرعاملی از یک مربی تکواندو خواسته به بازیگران آموزش دهد. کوروش رجلی در این فیلم مربی و مشاور تکواندو بوده و مدتها با بهرام رادان و مهرداد صدیقیان کار کرده است. رجلی قهرمان تکواندوی کشور است که چندین مدال در کارنامه دارد؛ از جمله طلای رقابتهای قهرمانی آسیا در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۸ و چند مدال جهانی دیگر که آخرین آن سال ۲۰۱۳ و در المپیک هنرهای رزمی کشور روسیه به دست آمد. با او درباره تجربه همکاری با دو بازیگر حرفهای گپ زدهایم تا بدانیم بازیگران چطور فنون یک رشته ورزشی را یاد میگیرند و جلوی دوربین پیاده میکنند.
*تعریف میکنید چطور به پروژه «سونامی» معرفی شدید؟
اولین بار که اسم «سونامی» را شنیدم ذهنم به سمت قهرمان خوب کشورمان آقای فرزان عاشور زاده رفت. او سال ۲۰۱۴ از طرف فدراسیون جهانی تکواندو سونامی تکواندو جهان لقب گرفت. بعداً فهمیدم آقامیلاد (صدرعاملی) فیلمنامه اش درباره موضوع دیگری است و اصلاً آن را قبل از این ماجرا نوشته بوده. در ادامه هرچه جلوتر رفتیم، فهمیدم آقامیلاد به اردوهای تیم ملی رفته، با اساتید مختلف گفتگو کرده و به شدت درگیر نوشتن فیلمنامه بوده است. وقتی متوجه ریز ماجرا شدم بهطور کلی ذهنیتم تغییر کرد و فهمیدم این فیلم به قهرمان ما یعنی فرزان که خیلی هم دوستش دارم، ربطی ندارد.
* ظاهراً ابتدا قرار نبوده شما کارشناس فیلم باشید و جنس همکاری تان چیزی دیگر بوده.
بعد از دوران قهرمانی وارد تولید وسایل تخصصی تکواندو شدم. برای همین توسط یکی از دوستان به فیلم «سونامی» معرفی شدیم تا تجهیزات آن را تأمین کنیم. به هر حال فیلم درباره تکواندو است و ما تنها برندی هستیم که تأییدیه رسمی فدراسیون را در مقوله تجهیزات این رشته ورزشی داریم. صحبتهایی با کارگردان و تهیهکننده داشتیم. بعد داستان را خواندم که خیلی از آن خوشم آمد. با آقامیلاد یکسری صحبت برای آشنایی با برند کردم. در همین حین درباره اتفاقاتی که برای خود من و دیگران در اردوها، تمرینها، مسابقات قهرمانی، مدال و... افتاده هم صحبت میکردم. آقامیلاد گفت خود من کارشناسی فیلم را برعهده بگیرم. دوست داشتم این را تجربه کنم بهویژه اینکه بازیگران و عوامل فیلم همه کاربلد و مطرح هستند و میدانستم اتفاق خوبی رقم میخورد و کنارشان بودن برای تجربه بود.
*تعریف میکنید چطور به پروژه «سونامی» معرفی شدید؟
اولین بار که اسم «سونامی» را شنیدم ذهنم به سمت قهرمان خوب کشورمان آقای فرزان عاشور زاده رفت. او سال ۲۰۱۴ از طرف فدراسیون جهانی تکواندو سونامی تکواندو جهان لقب گرفت. بعداً فهمیدم آقامیلاد (صدرعاملی) فیلمنامه اش درباره موضوع دیگری است و اصلاً آن را قبل از این ماجرا نوشته بوده. در ادامه هرچه جلوتر رفتیم، فهمیدم آقامیلاد به اردوهای تیم ملی رفته، با اساتید مختلف گفتگو کرده و به شدت درگیر نوشتن فیلمنامه بوده است. وقتی متوجه ریز ماجرا شدم بهطور کلی ذهنیتم تغییر کرد و فهمیدم این فیلم به قهرمان ما یعنی فرزان که خیلی هم دوستش دارم، ربطی ندارد.
* ظاهراً ابتدا قرار نبوده شما کارشناس فیلم باشید و جنس همکاری تان چیزی دیگر بوده.
بعد از دوران قهرمانی وارد تولید وسایل تخصصی تکواندو شدم. برای همین توسط یکی از دوستان به فیلم «سونامی» معرفی شدیم تا تجهیزات آن را تأمین کنیم. به هر حال فیلم درباره تکواندو است و ما تنها برندی هستیم که تأییدیه رسمی فدراسیون را در مقوله تجهیزات این رشته ورزشی داریم. صحبتهایی با کارگردان و تهیهکننده داشتیم. بعد داستان را خواندم که خیلی از آن خوشم آمد. با آقامیلاد یکسری صحبت برای آشنایی با برند کردم. در همین حین درباره اتفاقاتی که برای خود من و دیگران در اردوها، تمرینها، مسابقات قهرمانی، مدال و... افتاده هم صحبت میکردم. آقامیلاد گفت خود من کارشناسی فیلم را برعهده بگیرم. دوست داشتم این را تجربه کنم بهویژه اینکه بازیگران و عوامل فیلم همه کاربلد و مطرح هستند و میدانستم اتفاق خوبی رقم میخورد و کنارشان بودن برای تجربه بود.
*تمرینها را از کی شروع کردید؟
از اسفند ۹۶ تمرینها را شروع کردیم. وقتی این مسئولیت را قبول کردم هنوز به طور صددرصد همکاریام به عنوان کارشناس فیلم قطعی نشده بود. فدراسیون قرار بود یک مربی معرفی کند ولی من ماندم تا کارهای مقدماتی را پیش ببرم و بچهها دست تنها نباشند. کار را شروع کردم که شرایط خیلی سخت بود؛ هم برای من و هم برای بچههایی که کار میکردند. فیلم میخواهد زندگی حرفهای یک قهرمان را نشان دهد و باورپذیر کردن حرکات بهرام رادان و مهرداد صدیقیان کار سختی بود.
*نگفتید نیاز به بدل دارند؟
مصرّ بودند که خود آنها بازی کنند و بدل نداشته باشند. بعداً فهمیدم چه تصمیم بجایی گرفته شده. به هرحال با توجه به تجربهای که در اردوها داشتم از روز اول که با بچهها صحبت میکردم و آشنا شدم میخمان را کوبیدیم و مسیرمان را تعیین کردیم. بر اساس تناسب قد و وزن رادان و صدیقیان تکنیکهایی را از ابتدا تمرین کردیم.
*آمادگی بدنی داشتند؟ به عنوان یک مربی وضعیت جسمانی رادان و صدیقیان را چطور میدیدید؟
شما میدانید آمادگی بدنی یک مقوله است، تسلط به حرکات ورزشی مقولهای دیگر. مثلاً من شاید دونده خوبی باشم، اما وقتی وارد بحث حرفهای میشوم صرف دویدن کفایت نمیکند. به نظر من هم بهرام رادان و هم مهرداد صدیقیان بدنهای خوبی داشتند و تنها مشکل ما بحث تخصصی تکواندو بود. یواش یواش وارد بحثهای تخصصی شدیم و کارهایی کردند که تا حالا نکرده بودند. شرایط برای این دو نفر خیلی سخت بود ولی انصافاً پای کار ایستادند و با تمام دردی که بدنشان داشت تمرینهای پرفشار را انجام دادند. موقع فیلمبرداری تمرین دیگر نبود و باید عمل میکردند. واقعاً تجربه سختی برای این دو بازیگر بود، چون کسانی که تا حالا پا به کیسه هم نزده بودند سری تمرین پرفشار تکواندو را انجام و بدنشان را وفق میدادند.
از اسفند ۹۶ تمرینها را شروع کردیم. وقتی این مسئولیت را قبول کردم هنوز به طور صددرصد همکاریام به عنوان کارشناس فیلم قطعی نشده بود. فدراسیون قرار بود یک مربی معرفی کند ولی من ماندم تا کارهای مقدماتی را پیش ببرم و بچهها دست تنها نباشند. کار را شروع کردم که شرایط خیلی سخت بود؛ هم برای من و هم برای بچههایی که کار میکردند. فیلم میخواهد زندگی حرفهای یک قهرمان را نشان دهد و باورپذیر کردن حرکات بهرام رادان و مهرداد صدیقیان کار سختی بود.
*نگفتید نیاز به بدل دارند؟
مصرّ بودند که خود آنها بازی کنند و بدل نداشته باشند. بعداً فهمیدم چه تصمیم بجایی گرفته شده. به هرحال با توجه به تجربهای که در اردوها داشتم از روز اول که با بچهها صحبت میکردم و آشنا شدم میخمان را کوبیدیم و مسیرمان را تعیین کردیم. بر اساس تناسب قد و وزن رادان و صدیقیان تکنیکهایی را از ابتدا تمرین کردیم.
*آمادگی بدنی داشتند؟ به عنوان یک مربی وضعیت جسمانی رادان و صدیقیان را چطور میدیدید؟
شما میدانید آمادگی بدنی یک مقوله است، تسلط به حرکات ورزشی مقولهای دیگر. مثلاً من شاید دونده خوبی باشم، اما وقتی وارد بحث حرفهای میشوم صرف دویدن کفایت نمیکند. به نظر من هم بهرام رادان و هم مهرداد صدیقیان بدنهای خوبی داشتند و تنها مشکل ما بحث تخصصی تکواندو بود. یواش یواش وارد بحثهای تخصصی شدیم و کارهایی کردند که تا حالا نکرده بودند. شرایط برای این دو نفر خیلی سخت بود ولی انصافاً پای کار ایستادند و با تمام دردی که بدنشان داشت تمرینهای پرفشار را انجام دادند. موقع فیلمبرداری تمرین دیگر نبود و باید عمل میکردند. واقعاً تجربه سختی برای این دو بازیگر بود، چون کسانی که تا حالا پا به کیسه هم نزده بودند سری تمرین پرفشار تکواندو را انجام و بدنشان را وفق میدادند.
*در نهایت از کار رادان و صدیقیان راضی بودید؟
من راضی بودم ولی نمیتوان انتظار داشت ضربه رادان مثل هادی ساعی باشد؛ این واقعاً توقع بیجایی است. همین قدر که بهرام رادان یک ضربه تخصصی تکواندو را خیلی خوب اجرا میکند برای ما یک امتیاز مثبت بود.
*بحث انتظار به کنار؛ منِ بیننده که با تکواندو آشنا نیستم میتوانم بپذیرم بهرام رادان واقعاً یک تکواندوکار را بازی کرده؟
روزی که ما خواستیم صحنه فینال را در خانه تکواندو بگیریم، داوران رسمی بینالمللی چیده بودیم، مثل استاد نظری، استاد استکی و... اینها کاملاً حرفهای هستند. وقتی رقص پا و تکنیکهای بازیگران را دیدند گفتند کوروش چه کردهای! ببینید اینها مربی هستند و میدانند وقتی یک نفر را از صفر به نقطهای برسانی که ضربهای بزند چهار سال طول میکشد. الان شاگردی داریم که شش سال است نتوانسته ضربه دیت چاگی بزند ولی هم بهرام و هم مهرداد حرکات را باورپذیر اجرا کردهاند. اگر بخواهیم بگوییم، چون کورش رجلی مربی این بچهها بوده پس انتظار این است که سایه به سایه یک قهرمان حرفهای بزنند اصلاً معقول نیست. هیچ وقت این اتفاق برای هیچ بازیگری نمیافتد ولی رادان و صدیقیان در اندازه خودشان عالی بودند.
من راضی بودم ولی نمیتوان انتظار داشت ضربه رادان مثل هادی ساعی باشد؛ این واقعاً توقع بیجایی است. همین قدر که بهرام رادان یک ضربه تخصصی تکواندو را خیلی خوب اجرا میکند برای ما یک امتیاز مثبت بود.
*بحث انتظار به کنار؛ منِ بیننده که با تکواندو آشنا نیستم میتوانم بپذیرم بهرام رادان واقعاً یک تکواندوکار را بازی کرده؟
روزی که ما خواستیم صحنه فینال را در خانه تکواندو بگیریم، داوران رسمی بینالمللی چیده بودیم، مثل استاد نظری، استاد استکی و... اینها کاملاً حرفهای هستند. وقتی رقص پا و تکنیکهای بازیگران را دیدند گفتند کوروش چه کردهای! ببینید اینها مربی هستند و میدانند وقتی یک نفر را از صفر به نقطهای برسانی که ضربهای بزند چهار سال طول میکشد. الان شاگردی داریم که شش سال است نتوانسته ضربه دیت چاگی بزند ولی هم بهرام و هم مهرداد حرکات را باورپذیر اجرا کردهاند. اگر بخواهیم بگوییم، چون کورش رجلی مربی این بچهها بوده پس انتظار این است که سایه به سایه یک قهرمان حرفهای بزنند اصلاً معقول نیست. هیچ وقت این اتفاق برای هیچ بازیگری نمیافتد ولی رادان و صدیقیان در اندازه خودشان عالی بودند.
*روزی چند ساعت تمرین داشتید؟
مشکل اصلی بدندرد بچهها بود. آقای صدیقیان از روز اول با ما بود، اما آقای رادان در فیلم دیگری بازی میکرد و با گریم و خسته میآمد سر تمرین و مجبور بودیم فشار را کم کنیم، اما بهرام خودش را رساند. اوایل ساقهایشان درد شدید میگرفت و مجبور بودیم چند روز استراحت بدهیم ولی دو ساعت تمرین را داشتیم. وقتی به مرحله فیلمبرداری نزدیک میشدیم روزی دو بار هم تمرین انجام میدادیم. خود ورزشکاران حرفهای که چند نفرشان در این فیلم همراه ما بودند کم میآوردند ولی بهرام و مهرداد پا به پای ما میآمدند. البته از زحمتهای محمدرضا غفاری نگذریم که به عنوان مربی کنار ما بودند. او هم انگیزه بالایی داشت که به عنوان مربی حرفهای عمل کند.
*فیلمبرداری هزار اتفاق پیشبینی نشده دارد. وقتی سکانس قطع میشد برای اینکه بدن بازیگران افت نکند چه میکرددید؟
من به شدت به نتیجه «سونامی» خوشبین هستم، اما اگر خلاف آن رقم بخورد هم میگویم هیچ چیز از ارزش این بازیگرها کم نمیشود. ببینید یک ورزشکار یک بار گرم میکند، یک بار اجرای تکنیک دارد، یک بار سرد میکند و خداحافظ شما. این پروسه شاید دو ساعت طول بکشد، اما ما در طول روز شاید ۲۰ بار گرم میکردیم، تمرین داشتیم، دوباره سرد میکردیم تا آیا یک سکانس اوکی بشود یا نه. بچهها خیلی خوب کار کردند؛ آنها خسته بودند ولی انگیزهشان از بین نرفت. از ته دل به بهرام رادان خسته نباشید میگویم. حالا باید ببینیم نتیجه فیلم چه میشود.
مشکل اصلی بدندرد بچهها بود. آقای صدیقیان از روز اول با ما بود، اما آقای رادان در فیلم دیگری بازی میکرد و با گریم و خسته میآمد سر تمرین و مجبور بودیم فشار را کم کنیم، اما بهرام خودش را رساند. اوایل ساقهایشان درد شدید میگرفت و مجبور بودیم چند روز استراحت بدهیم ولی دو ساعت تمرین را داشتیم. وقتی به مرحله فیلمبرداری نزدیک میشدیم روزی دو بار هم تمرین انجام میدادیم. خود ورزشکاران حرفهای که چند نفرشان در این فیلم همراه ما بودند کم میآوردند ولی بهرام و مهرداد پا به پای ما میآمدند. البته از زحمتهای محمدرضا غفاری نگذریم که به عنوان مربی کنار ما بودند. او هم انگیزه بالایی داشت که به عنوان مربی حرفهای عمل کند.
*فیلمبرداری هزار اتفاق پیشبینی نشده دارد. وقتی سکانس قطع میشد برای اینکه بدن بازیگران افت نکند چه میکرددید؟
من به شدت به نتیجه «سونامی» خوشبین هستم، اما اگر خلاف آن رقم بخورد هم میگویم هیچ چیز از ارزش این بازیگرها کم نمیشود. ببینید یک ورزشکار یک بار گرم میکند، یک بار اجرای تکنیک دارد، یک بار سرد میکند و خداحافظ شما. این پروسه شاید دو ساعت طول بکشد، اما ما در طول روز شاید ۲۰ بار گرم میکردیم، تمرین داشتیم، دوباره سرد میکردیم تا آیا یک سکانس اوکی بشود یا نه. بچهها خیلی خوب کار کردند؛ آنها خسته بودند ولی انگیزهشان از بین نرفت. از ته دل به بهرام رادان خسته نباشید میگویم. حالا باید ببینیم نتیجه فیلم چه میشود.