خبرورزشی/اردشیر لارودی؛ باختن به فولاد را به حساب توان مادرزادى بچههاى خوزستانى تیم اهواز باید گذاشت یا نتیجه عدم حضور یکى، دو تن از مردان مؤثر پرسپولیس (نظیر شجاع خلیلزاده) و نیمکتنشینى بشار رسن و امید عالیشاه؟ پرسپولیس به خودش آمد، یا هنوز واقعیتها را باور ندارد؟
این برانکو بود که اشتباه کرد یا افشین قطبى که دوباره خودى نشان داد و با تیزهوشى و چیرهدستى، تیمى را ساخت و پرداخت که قدرت خویش را به حریفى، چون پرسپولیس (آنهم چه پرسپولیسى؛ فاتح تمامعیار بازى مقابل پدیده) دیکته کرد؟! پرسپولیس روى ابرها پرواز مىکرد که فولاد، مثل یک پیکان تیز از راه رسید!
واقعیت، هم این است و هم آن! واقعیت از هر دوى این خمیرمایهها، بهرهاى دارد! تیم برانکو، خوابیده در باد پیروزىهاى قبلى، خوب عمل نکرد و در عوض تیم قطبى، به هر کارى دست زد، درست از آب درآمد!
مهرههاى تازهوارد پرسپولیس، هنوز تیم نشدهاند؛ مردان تیم فولاد، همه فولادین، همه پیکارجو، و همه با دل و جان، بازى کردند! حتى برانکو هم یخ زده بود و تفاوت در همین بود!
سپاهان، پرسپولیس را جا گذاشت
حتى خود قلعهنویى، حرفهاى قبل از بازى خودش را که خودش بیان نکرد و خودش بر زبان نیاورد، جدى نگرفت! بخشى از یک برنامه همهجانبه براى صاحب ارادهاى حداکثرى شدن!
شخص امیرخان هم، تحت تأثیر اعتراضش به تصمیم کمیته داوران و کمیته انضباطى، قرار نگرفت و با انفعال وارد میدانى که لازمه اش برنده شدن بود، نشد!
امیر ژست اعتراضى به خود گرفت، ولى براى برنده شدن و بهخصوص براى استفاده از باخت نابهنگام پرسپولیس، هر کار لازمى را در دستور مردانش قرار داد و در راستاى برنده شدن، هیچ کوتاه نیامد! سپاهان در کمال شدت و با تمام اراده بر سپیدرود تاخت! بر سپیدرود تاخت و پرسپولیس را جا گذاشت!
سپاهان، برنامه خود در بازىهاى آینده را هم به معرض نمایش گذارد: ... پرسینگ با تمام وجود، فشار با حداکثر سرعت و تمام شدت! سپیدرود براى مقاومت، خیلى دست و پا زد ولى... سپاهان زورمندتر و سپاهان سنگینوزنتر از آنى بود که على کریمى مىپنداشت!
استقلال را «وارد» ش مىکنیم
استقلال را باید تحویل گرفت و باید «وارد» ش کرد! برابر پیکان- که تیم کمآوردهاى در مصاف بزرگان نشان داد- استقلال هر کار خواست، انجام داد! برابر پیکان، استقلال نشان داد که برخورد با گربه سیاه قدیمى خود را، چه خوب بلد است! گلهاى ٤گانه استقلال، خبر از تیمى داد که در حال آمدن است! در حال تبدیل شدن به یک تیم متفاوت که فوتبالش، دیدن دارد و بازى اش تماشایى مىنماید!
ورود استقلال را، به فال نیک باید گرفت و منتظرش ماند که در لیگ آسیا، چگونه از مزایاى خود استفاده خواهد کرد!
براى استقلال و شخص جناب وینفرد شفر، یک آرزو و یک توصیه اکید داریم: ... در وادى بىانتهاى شک، در چاه ویل تردید و نیز بىاعتمادى، در نغلتیدن! دنبال کسانى که خنجر از پشت مىزنند نباش که اگر به این ورطه افتادى، درآمدن از این چاله، افتادن در چاه عمیقترى را در پى دارد!
استقلال، باید به فکر پرسپولیس باشد که برانکو را دارد! هواى سپاهان را داشته باشد که حوصله از دست دادن صدر را ندارد و پدیده را هم بپاید و البته، از دستهاى دراز فولاد و از زیادهطلبى تراکتور، غافل نشود!
این برانکو بود که اشتباه کرد یا افشین قطبى که دوباره خودى نشان داد و با تیزهوشى و چیرهدستى، تیمى را ساخت و پرداخت که قدرت خویش را به حریفى، چون پرسپولیس (آنهم چه پرسپولیسى؛ فاتح تمامعیار بازى مقابل پدیده) دیکته کرد؟! پرسپولیس روى ابرها پرواز مىکرد که فولاد، مثل یک پیکان تیز از راه رسید!
واقعیت، هم این است و هم آن! واقعیت از هر دوى این خمیرمایهها، بهرهاى دارد! تیم برانکو، خوابیده در باد پیروزىهاى قبلى، خوب عمل نکرد و در عوض تیم قطبى، به هر کارى دست زد، درست از آب درآمد!
مهرههاى تازهوارد پرسپولیس، هنوز تیم نشدهاند؛ مردان تیم فولاد، همه فولادین، همه پیکارجو، و همه با دل و جان، بازى کردند! حتى برانکو هم یخ زده بود و تفاوت در همین بود!
سپاهان، پرسپولیس را جا گذاشت
حتى خود قلعهنویى، حرفهاى قبل از بازى خودش را که خودش بیان نکرد و خودش بر زبان نیاورد، جدى نگرفت! بخشى از یک برنامه همهجانبه براى صاحب ارادهاى حداکثرى شدن!
شخص امیرخان هم، تحت تأثیر اعتراضش به تصمیم کمیته داوران و کمیته انضباطى، قرار نگرفت و با انفعال وارد میدانى که لازمه اش برنده شدن بود، نشد!
امیر ژست اعتراضى به خود گرفت، ولى براى برنده شدن و بهخصوص براى استفاده از باخت نابهنگام پرسپولیس، هر کار لازمى را در دستور مردانش قرار داد و در راستاى برنده شدن، هیچ کوتاه نیامد! سپاهان در کمال شدت و با تمام اراده بر سپیدرود تاخت! بر سپیدرود تاخت و پرسپولیس را جا گذاشت!
سپاهان، برنامه خود در بازىهاى آینده را هم به معرض نمایش گذارد: ... پرسینگ با تمام وجود، فشار با حداکثر سرعت و تمام شدت! سپیدرود براى مقاومت، خیلى دست و پا زد ولى... سپاهان زورمندتر و سپاهان سنگینوزنتر از آنى بود که على کریمى مىپنداشت!
استقلال را «وارد» ش مىکنیم
استقلال را باید تحویل گرفت و باید «وارد» ش کرد! برابر پیکان- که تیم کمآوردهاى در مصاف بزرگان نشان داد- استقلال هر کار خواست، انجام داد! برابر پیکان، استقلال نشان داد که برخورد با گربه سیاه قدیمى خود را، چه خوب بلد است! گلهاى ٤گانه استقلال، خبر از تیمى داد که در حال آمدن است! در حال تبدیل شدن به یک تیم متفاوت که فوتبالش، دیدن دارد و بازى اش تماشایى مىنماید!
ورود استقلال را، به فال نیک باید گرفت و منتظرش ماند که در لیگ آسیا، چگونه از مزایاى خود استفاده خواهد کرد!
براى استقلال و شخص جناب وینفرد شفر، یک آرزو و یک توصیه اکید داریم: ... در وادى بىانتهاى شک، در چاه ویل تردید و نیز بىاعتمادى، در نغلتیدن! دنبال کسانى که خنجر از پشت مىزنند نباش که اگر به این ورطه افتادى، درآمدن از این چاله، افتادن در چاه عمیقترى را در پى دارد!
استقلال، باید به فکر پرسپولیس باشد که برانکو را دارد! هواى سپاهان را داشته باشد که حوصله از دست دادن صدر را ندارد و پدیده را هم بپاید و البته، از دستهاى دراز فولاد و از زیادهطلبى تراکتور، غافل نشود!