خبرورزشی/اردشیر لارودی؛ انگار نه انگار که زمان نقد و زمان انتقاد- ولو آنکه زبانش تند باشد یا کند- مهمتر از جوهره نقد است و از جانمایه انتقاد هم پراهمیتتر!
جام جهانى آمد و رفت، جام جهانى شروع شد و به پایان رسید و و ما- تقریباً همه ما، افتاده در دام نقد خوب و نقد بد و گرفتار در باور از ریشه غلط نقد کردن، پس از برگزارى و به انجام رساندن مسابقهها- حرفى نزدیم و سخنى نگفتیم تا رسیدیم به جام ملتها و دوباره خود را روبهرو دیدیم با جدول زمانى نقد و «لالمونى» گرفتن قلمها و زبانها. هیچ نگفتن بهجاى از همه چیز و هرچیز گفتن!
درست سر وقت
یادمان رفته بود که لباس بعد از عروسى، براى گِلِ منار خوب است! فراموش کرده بودیم که هر سخن جایى و هر نکته مکانى دارد! گفتهاند آش سرد شد و به دنبالش آوردهاند که سار از درخت پرید! یعنى، مذمت کردهاند موقعناشناسى را. یعنى رد کردهاند، پس از سوزاندن فرصتهاى زمانى، حرف زدن را که حرف و سؤال اگر بجا مطرح نشود، باد هواست و اغلب، باد هوا هم نیست!
هماکنون در لیگ برتر به چه کارى مشغولیم؟ بازىها را نقد مىکنیم، داورىها را نقد مىکنیم، از بهترین بازیکنان انتقاد مىکنیم، موفقترین مربیان را بىرحمانه زیر ذرهبین «عیبیاب» مىبریم یا نه؟
هماکنون حواس همه تیمها و تمام مربیان و بیشترین بازیکنان را جمع مىکنیم یا به غلط مىگوییم، نقد باشد براى پایان لیگ! و انتقاد هم باشد براى مهلتى دیگر!
نقد و انتقاد، دو حقى است که تیمها بر گردن ما دارند. باید این حق را پرداخت و ادا کرد! نه یک روز دیرتر و نه نیم روز بعدتر! درست سر وقت، درست در زمانی که مثلال تیم برانکو، بد بازى مىکند! درست در ایامى که بشار رسن و سروش رفیعى و مهدى ترابى.
عیبش و هنرش
سپاهان خوب بازى مىکند، باید گفته شود! بازى خوب سپاهان، کاستىها و کمبودهایى دارد، اینهم باید در کمال وظیفهشناسى بیان شود! در مورد تیم «یحیى» هم تکلیف همین است! پدیده به فوتبال مشهد، هویتى داد است خودویژه و نیز اشکالاتى دارد آنهم مخصوص به خودش، باید گفت و باید ایجاد تفکر کرد!
تراکتور، چندى است که از استوکس آبى گرم نمىکند، باید با چرایى اش و باید در قالب یک سؤال، مطرحش کرد. چرا؟
پرسپولیس، خود را به دردسر ناشى از نمایش مبتدىوار بودیمیر گرفتار مىبیند. اگر ببیند، تازه کار خوبى کرده است!
استقلال، هنوز از «ترس» هاى بىدلیل شفر، مىترسد و حق هم دارد. شفر را باید به هواى خودش رها کرد و در «عین حال»، نباید «بىخیال» محافظهکارى او شد.
فوتبال ایرانى، جاى پردازش زیادى دارد! فوتبال ایران- در لیگ برتر- انتقاد خورش به شدت بالاست!
«تِز» روز: تیم ملى، در جام ملتها باخت چون، از موهبت نقد بىنصیب بود!
جام جهانى آمد و رفت، جام جهانى شروع شد و به پایان رسید و و ما- تقریباً همه ما، افتاده در دام نقد خوب و نقد بد و گرفتار در باور از ریشه غلط نقد کردن، پس از برگزارى و به انجام رساندن مسابقهها- حرفى نزدیم و سخنى نگفتیم تا رسیدیم به جام ملتها و دوباره خود را روبهرو دیدیم با جدول زمانى نقد و «لالمونى» گرفتن قلمها و زبانها. هیچ نگفتن بهجاى از همه چیز و هرچیز گفتن!
درست سر وقت
یادمان رفته بود که لباس بعد از عروسى، براى گِلِ منار خوب است! فراموش کرده بودیم که هر سخن جایى و هر نکته مکانى دارد! گفتهاند آش سرد شد و به دنبالش آوردهاند که سار از درخت پرید! یعنى، مذمت کردهاند موقعناشناسى را. یعنى رد کردهاند، پس از سوزاندن فرصتهاى زمانى، حرف زدن را که حرف و سؤال اگر بجا مطرح نشود، باد هواست و اغلب، باد هوا هم نیست!
هماکنون در لیگ برتر به چه کارى مشغولیم؟ بازىها را نقد مىکنیم، داورىها را نقد مىکنیم، از بهترین بازیکنان انتقاد مىکنیم، موفقترین مربیان را بىرحمانه زیر ذرهبین «عیبیاب» مىبریم یا نه؟
هماکنون حواس همه تیمها و تمام مربیان و بیشترین بازیکنان را جمع مىکنیم یا به غلط مىگوییم، نقد باشد براى پایان لیگ! و انتقاد هم باشد براى مهلتى دیگر!
نقد و انتقاد، دو حقى است که تیمها بر گردن ما دارند. باید این حق را پرداخت و ادا کرد! نه یک روز دیرتر و نه نیم روز بعدتر! درست سر وقت، درست در زمانی که مثلال تیم برانکو، بد بازى مىکند! درست در ایامى که بشار رسن و سروش رفیعى و مهدى ترابى.
عیبش و هنرش
سپاهان خوب بازى مىکند، باید گفته شود! بازى خوب سپاهان، کاستىها و کمبودهایى دارد، اینهم باید در کمال وظیفهشناسى بیان شود! در مورد تیم «یحیى» هم تکلیف همین است! پدیده به فوتبال مشهد، هویتى داد است خودویژه و نیز اشکالاتى دارد آنهم مخصوص به خودش، باید گفت و باید ایجاد تفکر کرد!
تراکتور، چندى است که از استوکس آبى گرم نمىکند، باید با چرایى اش و باید در قالب یک سؤال، مطرحش کرد. چرا؟
پرسپولیس، خود را به دردسر ناشى از نمایش مبتدىوار بودیمیر گرفتار مىبیند. اگر ببیند، تازه کار خوبى کرده است!
استقلال، هنوز از «ترس» هاى بىدلیل شفر، مىترسد و حق هم دارد. شفر را باید به هواى خودش رها کرد و در «عین حال»، نباید «بىخیال» محافظهکارى او شد.
فوتبال ایرانى، جاى پردازش زیادى دارد! فوتبال ایران- در لیگ برتر- انتقاد خورش به شدت بالاست!
«تِز» روز: تیم ملى، در جام ملتها باخت چون، از موهبت نقد بىنصیب بود!