۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

معاون مستعفی باشگاه استقلال گفت: در یک سال گذشته به هر نحوی مرا آماج حملاتشان کردند. روزی که به استقلال آمدم می‌دانستم به جایی می‌آیم که فحش می‌خورم و به من تهمت زده می‌شود.

خطیر: آقای فتح‌الله‌زاده، پرونده‌ات در استقلال سیاه است!

به گزارش   خبرورزشی، علی خطیر که به تازگی از معاونت باشگاه استقلال استعفا کرده است، امروز در یک نشست خبری با حضور خبرنگاران شرکت کرد و به سئوالات مختلف درباره دوران کاری خود در این باشگاه پاسخ داد.

خطیر در ابتدا گفت: عادت ندارم مثل خیلی از آقایان که از استقلال می‌روند به جنازه این تیم لگد بزنم و خودم را محبوب کنم؛ این‌جا هستم تا از عملکرد یک‌ساله‌ام گزارش بدهم. از زندگی‌ام به خاطر استقلال گذشتم، پول هم خواسته‌ام و قراردادم سالی ۲۰۰میلیون تومان بود. این معادل یک بازیکن جوان و امید استقلال بوده است. ولی حتی یک ریال هم نگرفتم.

وی افزود: در یک سال گذشته به هر نحوی مرا آماج حملاتشان کردند. روزی که به استقلال آمدم می‌دانستم به جایی می‌آیم که فحش می‌خورم و به من تهمت زده می‌شود؛ این برایم تازگی نداشت. وقتی منافع یک‌سری از آدم‌ها را قطع می‌کنید، دشمن پیدا می‌کنید و یک‌سری جیغ بنفش بلند می‌شود. می‌توانستم مثل خیلی از دوستان به بازیکنان پول بدهم. می‌توانستم محبوب قلب‌ها بشوم و لقب نهنگ خزر و پلنگ سوادکوه را بخرم! ولی این پول، بیت‌المال بود. مجبور بودم از حق باشگاه استقلال و هوادارانش دفاع کنم. می‌توانستم راحت آدم خوبه داستان بشوم، ولی این در ذات من نیست.

معاون مستعفی استقلال تاکید کرد: افتخار می‌کنم از یک روستای دورافتاده از مازندران به اینجا رسیدم. بدون هیچ رانت و ارتباطی به این سمت رسیدم. به من گفتند خواهرزاده وزیر و وکیل است، ولی جزو معدود مدیران استقلال بودم که بدون رانت واردش شدم؛ باشگاهی که دیوانه‌وار عاشقش بودم. باشگاهی که به دخترم یاد دادم چطور عاشقش باشد.

خطیر در ادامه شروع به اشک ریختن کرد و گفت: سعی کردم به باشگاهم خدمت کنم. نهاد‌های امنیتی و نظارتی و بازرسی بیاید درآمدزایی که در دوره من انجام شده را ببیند؛ اگر ریالی جابه‌جا شده است، حاضرم به تمام هواداران پاسخ‌گو باشم و هر اتفاقی باشد را می‌پذیرم. امروز آدم‌هایی مرا متهم می‌کنند و دم از شفافیت می‌زنند که در زمان خودشان یک برگ سند در باشگاه استقلال وجود ندارد و معلوم نیست دلار‌هایی که بابت درآمد نقل‌وانتقالات بازیکن ایجاد شده بود، کجا هزینه شده است. چطور اجاره مرغوبکار به مدت ۲۰ سال به قیمت ۵میلیون تومان ماهانه را دادند. کسانی دم از کنترل منابع مالی می‌زنند که در دوران خودشان خودرو‌هایی از پارس‌خودرو می‌گرفتند و در بازار آزاد می‌فروختند. سابقه این آدم‌ها مشخص است. متاسفانه در استقلال صداقت ندیدم. سعی کردم بهترین عملکرد را داشته باشم و از حق هوادار و باشگاه دفاع کنم حتی اگر به قیمت از دست رفتن آبرویم باشد.

وی ادامه داد: تمام تلاشم را کردم، ولی به هر حال من هم کم‌کاری‌هایی داشته‌ام؛ یک جا‌هایی نباید کار‌هایی را می‌کردم، ولی انجام دادم. همه این کاستی‌ها ناخواسته بوده است. قول می‌دهم هیچ کجا حتی یک ریال منافع استقلال را با هیچ‌کس و هیچ‌کجا معامله نکردم و وجدانم راحت است. بعد از ماجرای پاتوسی، ماهیت خیلی از دوستان از سرمربی سابق، دوستانمان در هیات مدیره و کسانی که سنگ زیر چرخ گذاشته بودند مشخص شد.

خطیر تاکید کرد: خدا کمک کرد و دوستان در فدراسیون هم استعلام گرفتند. حتی در برنامه نود روی ما هجمه ایجاد شد، ولی فردوسی‌پور یک هفته بعد عذرخواهی کرد. بسیار متاسفم صداوسیما عادل را از دست داد. امیدوارم مزدک میرزایی و عادل فردوسی‌پور به این فوتبال برگردند. فوتبال به یک وفاق ملی نیاز دارد. وقتی فوتبالی‌ها خودشان را کنار می‌کشند، غیرفوتبالی‌ها عرض‌اندام می‌کنند. آرزو می‌کنم همه آدم‌ها، مدیران، رئیس فدراسیون و صداوسیما آدم‌های فوتبالی را دوباره وارد فوتبال کنند.

وی افزود: پاتوسی با شرایط قرضی نسبتا خوب آمد و بند خرید دائم داشت. الان می‌پرسند چرا رفته مگر من باید جواب بدهم؟ من معاون باشگاه هستم نه عضو هیات مدیره. اینجا هم خطیر مقصر شد؛ ایرادی ندارد. دو ماه است بنده مصاحبه‌ای به خاطر استقلال نکردم، ولی مورد آماج حملات ناجوانمردانه دوستان قرار گرفتم. کسانی امروز دایه مهربان‌تر از مادر شده‌اند که پرونده‌شان سیاه است.

معاون مستعفی استقلال گفت: می‌توانستم مثل خیلی از مدیران سابق وقتی با بازیکن مذاکره می‌کنم، لوگوی شرکت شخصی‌ام را بگذارم. کسانی درباره استقلال صحبت می‌کنند که پرونده شفافی در استقلال ندارند. شما را به امام حسین قسم می‌دهم بگذارید استقلال نفس بکشد. شما سهم‌خواه هستید نه خیرخواه. کدام مدیر سابق پرسپولیس این‌قدر در رسانه‌ها صحبت می‌کند؟ از انصاری‌فرد، غم‌خوار، امیر عابدینی، رویانیان، کاشانی و ... مصاحبه می‌بینید؟ دست از سر استقلال بردارید. استقلال نیاز به آرامش دارد. من که از این تیم رفتم، ولی بگذارید دیگران کارشان را بکنند. پرونده شما سیاه است؛ شما نباید صحبت کنید. آقای فتح‌الله‌زاده می‌گوید خطیر زیاد استعفا می‌دهد؛ آقای فتح‌الله‌زاده شما خیلی مصاحبه می‌کنید. شما به چه حقی این‌قدر مصاحبه می‌کنید. شما را به امام حسین بگذارید استقلال نفس بکشید. من که رفتم. اصلا من اشتباهی آمدم. به خدا شما پرونده‌تان سیاه‌تر از این‌هایی است که در استقلال کار می‌کنند. در دوره شما این همه بازیکن آمده است. هیچ‌کدام هم یک دقیقه بازی نکرده است. پروپئیچ زمان شما آمد؛ چرا این پرونده را حل نکردید؟

خطیر تاکید کرد: بگذارید استقلال، بازیکنان، مدیران و سرمربی کارشان را بکنند. نمی‌دانم نهاد‌های نظارتی یقه آن‌ها را می‌گیرد یا نه. بگذارید بعدا استقلال را نقد کنید. شما چرا باید سایت داشته باشید و ۵۰ خبرنگار داشته باشید که مدام تیم را بزند. عاجزانه خواهش می‌کنم، من که دیگر نیستم. به خدا استراماچونی مربی خوبی است. شما را به هر کسی می‌پرستید این‌قدر به استقلال هجمه وارد نکنید.

معاون مستعفی استقلال درباره وینفرد شفر سرمربی سابق استقلال و این‌که در جمع خبرنگاران گفته بود که وی دلال است، گفت: من هم انسان هستم. همین جا اعلام می‌کنم کار بنده اشتباه بود و اگر به آن زمان برگردم درباره شفر آن حرف‌ها را نمی‌زنم. هرچند که مدرک دارم، ولی آن موقع در یک جو قرار گرفتم. همین‌جا از شفر عذرخواهی می‌کنم و کارم حرفه‌ای نبوده است. امیدوارم مرا ببخشد. برایش آرزوی موفقیت می‌کنم.

خطیر ادامه داد: درباره شفر نباید من توضیح بدهم. مدیران سابق باید بگویند چطور قرارداد او ۱میلیون و ۲۰۰هزار دلار شد. اعتقاد دارم شفر ضعف‌های فنی و مدیریتی داشت. با تمام امکاناتی که استقلال برایش فراهم کرده بود و انتظار می‌رفت با بهترین تیم تاریخ استقلال از نظر مهره نتایجی می‌گرفت، همیشه وعده فردا و پس‌فردا را گرفت. بازهم تاکید می‌کنم حرف‌هایم در جمع هواداران درست نبود.

معاون مستعفی استقلال درباره این‌که فتحی مدیرعامل باشگاه گفته بود در جریان جدایی مهدی رحمتی نبوده است و ماجرای رفتن این دروازه‌بان چه بوده، گفت: نمی‌خواهم درباره شخص صحبت کنم. خیلی با بازیکنان نه مشکلی داشتم نه ارتباط تنگاتنگی داشتم. به عنوان معاون باشگاه با بزرگان تیم مثل رحمتی و پژمان و خسرو ارتباط بیشتری داشتم. خسرو تصمیم داشت خداحافظی کند. قلبا دوست داشتم رحمتی و منتظری بمانند. پژمان از من به دلایلی ناراحت است. مطمئنا با پژمان صحبت می‌کنم. رابطه‌ام با رحمتی هم بد نبود؛ و اراده سرمربی محترم استقلال در ترکیه این بود که منتظری و رحمتی بمانند. شخصا دوست داشتم رحمتی بماند. شخص آقای منزوی و فتحی با رحمتی تماس گرفتند. من با رحمتی تماسی نداشتم. نه رحمتی نه منتظری. آقای منزوی یک ساعت و نیم شب قبل از عقد قرارداد حسین حسینی داشت رحمتی را متقاعد می‌کرد به استقلال برگردد. به رحمتی احترام می‌گذارم. رحمتی جزو باشرف‌ترین فوتبالیست‌های مملکت است مثل خسرو و پژمان. رحمتی از استقلال رفته که رفته است. او هیچ مصاحبه‌ای هم علیه استقلال نکرده است. رحمتی هم عین من مورد آماج حملات یک‌سری آدم‌ها قرار گرفت که خط دادند از تیم برود. من که جو تیم را می‌دانم، می‌دانستم یک جا‌هایی بزرگان تیم کار‌هایی می‌کنند که از عهده مدیرعامل و معاون بر نمی‌آید. الان بوفون با ۴۲ سال به یوونتوس برگشته است. استراماچونی اصرار کرده بزرگان تیم را نگه داریم؛ آیا او متوجه نشده است؟ من واقعیت را گفتم، ولی آقای منزوی انکار کرده است. فتحی هم دوست داشت رحمتی برگردد، چون رحمتی به ایشان و استقلال کمک کرد. یک‌سری اتفاقات افتاد که نباید می‌افتاد. در چهار، پنج بازی آخر اتفاقاتی رخ داد که نباید می‌افتاد. از هر دو بازیکن تشکر می‌کنم. اگر خدایی ناکرده از من بی‌احترامی دیدند مرا ببخشند. حق رحمتی این نبود؛ او خیلی بد از استقلال رفت.

خطیر درباره بحث جاسوس در باشگاه استقلال گفت: من نگفتم جاسوس را معرفی می‌کنم. گفتم پی‌گیری می‌کنم. اسناد و مدارک باشگاه دست تمام افراد نیست و کلا در باشگاه سه، چهار نفر است. چند نفر هم در سازمان لیگ به اسناد دسترسی دارند. یکی من هستم، یکی فتحی، دبیرخانه باشگاه، مالی باشگاه و سازمان لیگ به این اسناد دسترسی داشته‌ایم. حالا چطور این اسناد دست افراد دیگری رسیده است را نمی‌دانم. سخت است به کسی تهمت بزنیم. کار، کار قشنگی نبود. به خبرنگاری که اسناد را منتشر کرد، گلایه کردم. یک مدت جواب تلفنش را هم نمی‌دادم. ایشان هم دلیل خودش را دارد.

خبرنگاری از معاون مستعفی استقلال در خصوص کوتاه شدن دست دلالان در استقلال در زمان فعالیت او سوال کرد. خطیر در این باره گفت: دلال نه، ایجنت. این‌که این ایجنت چقدر از من ناراحت است را نمی‌دانم. داستان از موقعی شروع شد که پرونده نورافکن در شارلوا را پی‌گیری کردم. حق رشد نورافکن ۲۴۰هزار دلار است. متاسفانه حق رشد امید نورافکن بخشیده شده بود. روزی که من رسیدم، آی‌تی‌سی این بازیکن صادر شده بود. اگر زودتر می‌آمدم اجازه صدور نمی‌دادم. وقتی پی‌گیری کردیم به سرنخ‌هایی رسیدیم. دو سه بار تماس گرفته بودم باشگاه شارلوا جواب نداد. من با یک وکیل حقوقی بین‌المللی صحبت کردم و به او سپردم داستان را پی‌گیری کند. بعد از یک هفته او اعلام کرد افتخاری (مدیرعامل سابق استقلال) نامه‌ای به باشگاه شارلوا داده بود که حق رشد نورافکن را می‌بخشیم. این نامه در باشگاه استقلال وجود نداشت. حالا این‌که ایجنت امید چه کسی بوده و چطور رفته است را دوستان باید در نهاد‌های نظارتی چک کنند. نورافکن با ۵۰هزار دلار رفته بود. مگر منبع درآمد استقلال از کجا است؟ چطور اجازه دادید حق رشد ۲۴۰هزار دلاری استقلال را ببخشید؟ مگر حق شما بود؟ این حق استقلال بود. چطور این کار را کردی و حق رشد را بخشیدی؟ وقتی پی‌گیری کردم همه با من دشمن شدند.

خطیر ادامه داد: یک بازیکن بیاید شهادت بدهد من در طول کارم با یک بازیکن تماس گرفته‌ام. اعتقادی به این کار‌ها ندارم. اگر بخواهم اطلاعاتی از تیم بگیرم باید از یک کانال درست بگیرم. یک بازیکن شهادت بدهد در اینستاگرام یک بازیکن را فالو کرده‌ام. باید این رابطه حفظ شود. با یک بازیکن حتی عکس هم ندارم. نه اینکه دلم نخواهد؛ نمی‌خواستم این کار را بکنم. ایجنت مدافع حقوق خودش است و در درجه دوم مدافع حقوق بازیکن. من هم به عنوان معاون باشگاه وظیفه داشتم از حق استقلال دفاع کنم. من بر اساس بودجه باشگاه تیم را می‌بندم.

وی افزود: یک مسئله دیگر که خیلی مقاومت کردم، این بود روزی که استراماچونی دو دستیارش را به ایران فرستاد، همان شب جلسه‌ای با او داشتم. یک پرسشنامه چند صفحه‌ای آورده بودند. جزو اولین سوالاتشان این بود که بازیکنان در تیم چطور تقسیم شده‌اند؛ هر ایجنت چه تعداد بازیکن در تیم دارد. این سوال مفهوم دارد. وقتی تعداد بازیکنان یک ایجنت زیاد شود من دیگر مدیر نیستم؛ آن ایجنت مدیر است. آن‌جا باند شکل می‌گیرد. درد من آن‌جا‌ها بود. یک ایجنت پنج، شش بازیکن اصلی تیمم را داشته باشد نمی‌توانم حرفی بزنم. با یک بازیکن برخوردکنم از چهار جای دیگر فشار می‌آید. من هم می‌توانستم آدم خوبه داستان بشوم و به جای یک میلیارد، سه میلیارد به بازیکن بدهم.

معاون مستعفی استقلال تاکید کرد: می‌توانستم به خیلی‌ها در باشگاه حال بدهم و ۵۰ نفر بعد از خروج از باشگاه برایم پست بگذارند و مرا تحسین کنند. من آدم صادقی هستم، ولی صداقتی در استقلال ندیدم. به این افتخار می‌کنم که ایجنت بگوید علی خطیر می‌خواست مرا از استقلال بیرون اندازد و من کاری کردم خطیر نتواند پایش را در باشگاه بگذارد. افتخار می‌کنم قربانی دلالیسم و لمپنیسم نشدم. از آقای فتحی هم گلایه ندارم. او هم یکی از بهترین مدیرانی است که با او کار کردم. او هم فشار هوادار بالای سرش است. او ۱۰ برابر من مورد حملات بود و شاید نتوانست تحمل کند. مطمئنم فتحی هم دلش نمی‌خواست این اتفاق رخ بدهد. دل‌خوری‌ام از فتحی این بود که دلش نمی‌خواست این اتفاق رخ بدهد، ولی این اتفاق در نهایت رخ داد. کاملا فتحی را می‌شناسم. یک‌سری فشار که نمی‌دانم چه بود فتحی را مجبور کرد روی اعتقاداتش پا بگذارد. تنها دل‌خوری من همین است وگرنه فتحی یک انسان بی‌نظیر است.

وی درباره نحوه مذاکره با استراماچونی اظهار کرد: آوردن آقای استراماچونی کار راحتی نبود. او یک برند و اسم بزرگ بود. برای آوردن استراماچونی مطالعه شده بود. اولین تماسم با این مربی فروردین ماه بود. به این مربی اعتقاد داشتم. یک‌سری فاکتور‌ها مدنظر داشتیم که او داشت. دنبال یک مربی جوان بودیم. نمی‌خواستیم یک مربی مسن بیاوریم. یک مربی باانگیزه می‌خواستیم استقلال را به جایی برساند و با بازیکنان بزرگ کار کرده باشد. به شخصه مربیان ایتالیایی را دوست دارم. ۶۰ تا ۷۰ درصد موفقیت‌های فوتبال در ملی و باشگاهی برای مربیان ایتالیایی است، چون سخت‌کوش و موفق هستند.

خطیر تاکید کرد: آن اوایل که استراماچونی فوتبال ایران را نمی‌شناخت. بعد از مدتی که مکاتبات زیاد شد، استراماچونی قبول کرد به پیشنهاد استقلال فکر کند و قرار شد پیشنهادمان را بفرستیم. ما این پیشنهاد را دادیم و او هم ایجنت خودش را به من معرفی کرد. چند جلسه با هم داشتیم. بعدا متوجه شدم این فرد ایجنت رحمان رضایی هم بوده. از رحمان هم خواستم در آوردن استراماچونی به ما کمک کند. رحمان حرف ما را قبول کرد. حرفی که رحمان می‌زد برای آن‌ها فرق می‌کرد. رحمان این زحمت را کشید. استراماچونی از ولاسکو و دوستان مشترکش درباره ایران سوالاتی پرسید. به محض اینکه استراماچونی به ایران آمد، به او گفتم واقعا نمی‌خواهم در استقلال بمانم. همان زمانی بود که در آماج حملات بودم. او ناراحت شد که شما مرا به استقلال می‌آوری، ولی خودت در می‌روی. من گفتم مسائل خانوادگی دارم. استراماچونی گفت شرایطت را درک می‌کنم، ولی بمان تا شرایطم ثابت شود. در این مدت شوخی هم می‌کرد که می‌روی یا نه. به جایی رسیدیم که هسته تیم بسته شده و تمرینات هم شروع شده. اتفاق آخر هم که افتاد برای گرفتن تصمیم نهایی‌ام دامن زد.

او ادامه داد: دیدم به خاطر من دارند استقلال را می‌زنند. اینکه استراماچونی از رفتنم ناراحت شده یا نه را نمی‌دانم، ولی از او عذرخواهی می‌کنم. به او قول می‌دهم همیشه کنارش هستم و هر کمکی از دستم بر بیاید برایش انجام می‌دهم. او متقاعد شد که این اتفاق رخ بدهد.

وی درباره این‌که چه کسانی در هیات مدیره نمی‌خواستند خطیر در استقلال بماند، گفت: بعضی‌ها می‌گویند چرا در دوره شما ۱۷ بازیکن از استقلال رفتند و به عبارتی ۱۷ بازیکن را پراندی. دوستان می‌دانند در فروردین ماه کدام عضو هیات مدیره لیست خروجی استقلال را نوشت و اسم خسرو حیدری، مهدی رحمتی، علی کریمی، فرشید باقری، روزبه چشمی و پژمان منتظری را نوشت. همه را متقاعد کرد که این بازیکنان در استقلال نباشند. امیدوارم تکذیب نکنند وگرنه مجبورم اسناد آن جلسه را منتشر کنم. من شدم آدم بده، ولی آن‌ها شدند آدم خوبه. گفتم حاضرم برای استقلال فحش بخورم، ولی جوان‌مردی‌هایی هم باید باشد. هواداران بدانید با چه کسانی طرف هستید. نمی‌گویم برای استقلال خیلی زحمت کشیدم، ولی اگر کاری کردم صادقانه بوده است.

معاون مستعفی استقلال یادآور شد: هوادار که نمی‌داند. شما می‌دانید چقدر فحش به دختر ۸ ساله من می‌دادند. یک جا‌هایی فکر می‌کردم خیلی بی‌غیرتم. من که نه دنبال پول هستم نه دنبال قدرت. من اگر کاسب باشم مگر دیوانه‌ام از این میز تکان بخورم. مجبورم این حرف را بزنم تا هوادار بداند. من دیگر در استقلال نیستم، ولی هواداران این چیز‌ها را بدانید. من دیگر حرف نمی‌زنم مگر این‌که این دوستان حرفی بزنند.

خطیر درباره این‌که هزینه حضور خانواده استراماچونی در ایران را هم پرداخت کرده است، تصریح کرد: قراردادم با استقلال ۲۰۰میلیون تومان است، ولی یک ریال هم نگرفته‌ام؛ نه اینکه نخواهم، به من ندادند. هر موقع رفتم بگیرم گفتند تو وضعت خوب است و نیازی نداری. می‌گفتند پول بازیکن و سرمربی و پول آب و برق و هتل و زمین را نداده‌ایم. این پول را نگرفتم. به خاطر همین متهم به خیلی چیز‌ها شدم. کل دریافتی من از استقلال هشت کارت هدیه ۲۰۰هزار تومانی بوده است که به همه دادند و من هم گرفتم. هرکسی می‌داند من یک ریال درآمد نامشروع از استقلال داشته‌ام، اعلام کند. تمام مسافرت‌هایم را از جیب خودم رفتم. این پول را از استقلال می‌گیرم. وضعم بد نیست، ولی این پول را می‌گیرم. البته از استقلال شکایت نمی‌کنم.

وی ادامه داد: هزینه بلیت خانواده استراماچونی پای باشگاه استقلال بود که ندادند؛ استراماچونی با من تماس گرفت و گفتم ناراحت نباش؛ خودم این کار را کردم. من که این‌قدر برای استقلال از جان و دل مایه گذاشتم، این برخورد خوب نبود.

معاون مستعفی باشگاه استقلال در خصوص تحصن بازیکنان در انتهای فصل گذشته و نقش رحمتی و منتظری یادآور شد: مهدی رحمتی در بازی‌های آخر نقش کاپیتانی را نتوانست بازی کند، چون فشار زیادی رویش بود. با پژمان منتظری تماس گرفتم و خواهش کردم تیم را برگرداند. گفتم تو کاپیتان تیم هستی؛ اگر امکان دارد تیم را برگردان. کاپیتان نماینده باشگاه و بازیکن هم‌زمان در زمین است. او گفت چک را برایم بفرست تا برگردم. گفتم به جان دخترم چک در دست دخترم است. حتی با امید روانخواه تماس گرفتم و گفتم این را به پژمان بگو. گفت تا چک را نفرستی نمی‌آیم. پژمان قبول نکرد برگردد. آن اتفاق، اتفاق بسیار بدی در تاریخ باشگاه استقلال بود. از تحصن ناراحت نبودم؛ از این ناراحت بودم سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. بازیکن نباید باشگاه را تحت فشار بگذارد. نمی‌شود فوتبال را با گدایی اداره کرد. پژمان و بازیکنان حق داشتند. آن‌ها می‌گفتند بازی آخر لیگ است و اگر پول را نگیریم، دیگر به پول نمی‌رسیم. ولی هواداران چه؟ کسانی که از جای جای ایران به استادیوم آزادی می‌آیند چه؟ حق آن‌ها کجا می‌رود؟ رحمتی آن‌جا برگشت. رابطه‌ام با او خوب نبود، ولی رحمتی برگشت. فرهاد مجیدی هم کمک کرد، ولی بازیکن حقش را می‌خواست. مجیدی قبلا از اعتبارش استفاده کرده بود. این شیوه باشگاه‌داری غلط است. بازیکن حق دارد.

خبرنگاری در ادامه این نشست از خطیر در خصوص اختلافاتش با وینفرد شفر، اینکه کی‌روش گفته بود منفورترین مدیر فوتبالی است و قرارداد ساشا شفر با استقلال سوال کرد. خطیر در پاسخ گفت: مشکلی با شفر نداشتم. همه می‌توانند گواهی بدهند شفر بهترین رابطه در تیم را با من داشت. همه برای من بالاتر از روابط شخصی و منافعم بوده‌اند. این مرا دچار چالش می‌کند. با رفیق خودم هم سر استقلال کوتاه نیامده‌ام. اینکه شفر چرا داستانش به این شکل شد، یک‌سری دشمن داخلی داریم که ذهن شفر را خراب کرده بودند بس که بد گفته بودند. اولین باری که آن اتفاق افتاد، شفر در کمیته فنی با من به شکل عجیبی دست داد. بعد از جلسه به او پیام دادم که در جلسه دوبار به من سیگنال قوی فرستادی که با من مشکل داری و علتش را بگو. البته ایران یک کشور شایعه است؛ من همیشه حامی تو بودم و اگر چیزی از من شنیده‌ای بگو تا حل کنیم.

وی ادامه داد: در مراسم مرحوم دانایی‌فر بودیم که وینفرد شفر آمد و به علی جباری دست داد، اما دست مرا رد کرد و نصرالله عبداللهی را هم در آغوش گرفت. به فتحی گفتم که یک‌سری اتفاقات در حال رقم خوردن است. آقای فتحی گفت نگران نباش. مدیرعامل گفت گویا به گوش شفر رسانده‌اند که می‌خواهید شفر را اخراج کنید. بعد از باخت مقابل سایپا در دفتر آقای فتحی جلسه‌ای با بعضی از مسئولان تیم داشتیم که باید چه کار کنیم. گفته بودم باید در هر موقعیتی یک پلن B داشته باشیم و نمی‌توانیم شفر را اخراج کنیم. گفتم چون قرارداد سنگینی داریم نباید شفر را اخراج کنیم؛ اگر چهار بازی نتیجه نگرفت، ساشا شفر را اخراج کنیم، چون خیلی از مشکلات، مشکلاتی بود که ساشا ایجاد می‌کرد. دوستان بعد از جلسه به شفر گفتند که خطیر برایت پلن B دارد و شفر این را مدام اعلام می‌کرد. یک‌بار هم در فرودگاه تبریز گفته بود پلن B، خطیر و مجیدی. من با شفر مشکلی نداشتم. ارتباط خوبی با هم داشتیم، ولی دوستان لطف کردند آن پلن را عینا به او گفتند. انتظارم این بود حرفم از جلسه بیرون نمی‌رفت. حرف من منطقی بود و اصلا بحث اخراج شفر نبود. معاون استقلال تاکید کرد: ساشا شفر با استقلال قرارداد داشت. قراردادش هم ۱۲۰هزار دلار بود.

خطیر درباره اینکه باشگاه استقلال در مشهد دنبال برکناری وینفرد شفر بود و همچنین اقدام اشتباه باشگاه برای راه ندادن این مربی به ورزشگاه بر سر تمرینات تیم، یادآور شد: اگر اشتباه نکنم از تونی بلر پرسیده بودند اگر به سال ۲۰۰۰ بروی باز هم به عراق حمله می‌کنید که گفت اگر برگردم به آن سال، بله دوباره حمله می‌کنم هرچند که می‌دانم اشتباه بوده! آن شرایط، شرایط سال ۲۰۰۰ بوده است، ولی الان شرایط عوض شده است. هیچ وقت مخالف اخراج شفر نبودم، ولی اصرار داشتم شفر برای فصل بعد نباشد، چون با او به نتیجه نمی‌رسیم. کار، تمرینات و نوع مدیریتش در رختکن را دیده بودم. دارد پدرمان درمی‌آید پول دربیاوریم، یک‌ونیم میلیون بدهیم به شفر، ولی همه‌اش وعده بود. ایده‌ام این بود تا آخر فصل با شفر مدارا کنیم، ولی تلاش می‌کردیم سال بعد با او کار نکنیم. دنبال جدایی دوستانه بودیم. بعد از اتفاقات بازی با پدیده، حتی این ترس ایجاد شد که سهمیه آسیایی نگیریم. دوستان می‌گویند شفر بود شاید قهرمان می‌شدیم که این خوش‌بینانه بود. فرهاد مجیدی هم نتایج بدی نگرفت. اگر گل ما در بازی با نفت قبول می‌شد نتایج مجیدی رویایی می‌شد. اگر بازهم به آن شرایط برگردیم، در آن وضعیت از اخراج شفر حمایت می‌کردم.

وی ادامه داد: ما ترس‌های دیگری هم داشتیم. فشار هواداران هم بود. اگر شفر نتیجه می‌گرفت هوادار اجازه نمی‌داد کادر فنی را تغییر بدهیم. پنج بازی راحت بود و اگر این مربی نتیجه می‌گرفت، با فضای رسانه‌ای که این مربی داشت، فشاری به استقلال وارد می‌شد که نمی‌گذاشتند تغییرات رقم بخورد. دوباره باید پول درمی‌آوردیم به این مربی می‌دادیم. باید تمام مولفه‌ها را در نظر می‌گرفتیم. می‌خواستیم مربی جوان و خوبی داشته باشیم تا تیم را از این روزمرگی نجات بدهد. همین آیاندا پاتوسی گلایه می‌کرد کجا آمده‌ام و این چه نوع تمرینی است و ما اصلا حرفه‌ای نیستیم. البته مرا سر تمرینات راه نمی‌دادند؛ من معاون باشگاه بودم، ولی نمی‌توانستم سر تمرین بروم! بازیکن جرات نمی‌کرد سمت من بیاید. ما نامه شفر برای تعلیقش را به موقع دادیم، ولی فیلمی بود که خودش بازی کرد. شاید من اگر سر تمرین بودم اجازه نمی‌دادم این کار را بکنند. اگر بودم اجازه می‌دادم آن روز سر تمرین بیاید. آن فیلم هیچ تاثیری نه تنها در پرونده ژوزه نداشت بلکه تاثیری در روند پرونده حقوقی و قضایی شفر هم نخواهد داشت. قبول دارم کار، کار اشتباهی بود و می‌شد بهتر برخورد کنیم.

معاون مستعفی استقلال درباره سوزانده شدن فرهاد مجیدی بعد از برکناری شفر و انتشار فایل صوتی علیه او تاکید کرد: من موافق نیستم. فرهاد چطوری سوخته است؟ جا دارد از مجیدی تشکر کنم. هرچند یک مقدار از دست فرهاد ناراحتم. من آن فایل صوتی را منتشر نکردم. بعد از آن مصاحبه‌اش که بی‌مهری بود، از دست مجیدی ناراحت بودم. از مجیدی عذرخواهی می‌کنم و برایش آرزوی موفقیت می‌کنم. مجیدی نسوخت. او در پنج بازی با استقلال نتایج خوبی گرفت و بعد هم به نیمکت تیم امید رسید. این پیشرفت است نه سوختن. اگر او به استقلال نمی‌آمد به این جایگاه نمی‌رسید. مجیدی می‌دانست پلن ما برای سال بعد آوردن یک سرمربی بزرگ خارجی بوده است. نمی‌توانستیم به او بگوییم برای فصل بماند.

خطیر ادامه داد: جا دارد از آقای خلیل‌زاده عضو هیات مدیره استقلال تشکر کنم. کاش چند آدم مثل او در استقلال داشتیم که در لحظات حساس به باشگاه کمک کند. امیدوارم مثل سابق به استقلال کمک کند. از آقای فتحی که مثل یک برادر به من کمک کرد و با وجود هجمه‌ها برای تیم، کارش را کرد. هرچند که دل‌خوری‌هایی دارم، ولی به او قول می‌دهم مثل یک دوست کنارش هستم و هر کمکی بخواهد در خدمتش هستم. از آقای سلطانی‌فر هم تشکر می‌کنم که او را متهم به طرفداری از تیم مقابل می‌کنند؛ او به شدت پای کار بود، هم برای استقلال هم برای پرسپولیس. برای مسئله اسپانسر و پروپئیچ شاهد پی‌گیری شدید وزیر بودم. از اعضای تیم و رسانه‌ها هم تشکر می‌کنم. خواهش می‌کنم تمام‌قد پشت تیم باشید.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی