نظرسنجی

ارزیابی شما از تغییراتی که تاکنون قلعه‌نویی در سیستم تیم ملی داده؟
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

نکته‌ای که مهم است- حتی مهم‌تر از آمدن اصغر حاجیلو و رفتن محمد مؤمنی است- دلیل و چرایی این فعل و انفعال است!

خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ به محمد مؤمنی، نه شائبه کم‌دانی و بی‌سوادی می‌چسبد و نه می‌توان او را، در دایره کسانی قرار داد که با شغل پدران بچه‌های آکادمی‌های فوتبال کاری دارند!
مؤمنی هم مثل حاجیلو، یک متر و یک میزان و یک وسیله برای اندازه‌گیری قابلیت و استعداد و لیاقت بچه‌های تیم‌های پایه بیشتر ندارد! ظاهر و باطن عملکرد او همان است که باید باشد! توجه، آن هم عمیق، آن هم کیفی، آن هم حقیقی به علاقه بچه‌ها و به علاقه‌مندی و میل به پیشرفت بچه‌ها، بچه‌هایی که امانت مردمند و بچه‌هایی که ثروت و سرمایه استقلالند! چه آنکه قابلیت تبدیل به یک بازیکن ممتاز را داشته باشند و یا اینکه نه، نتوانند به آرزوی خود، جامه عمل بپوشانند!
استقلال نه براساس «چهاردیواری- اختیاری» که اصل تجربه‌گرایی و علم‌اندیشی را کمرنگ و حتی بی‌رنگ می‌کند، بلکه براساس سنجه‌های لیاقت‌محوری و دانش‌جویی، می‌تواند هر کس را- از میان مردان یا زنان داناتر و آگاه‌تر- برای مسئولیت‌های خاص برگزیند، ولی نمی‌تواند تصمیمی بگیرد که شائبه‌انگیز باشد و راه ببرد به سوی بدگمانی، آن هم در حق شخصیت‌های مثبت و سفیدپوشانی که تمیزی و پاکیزگی، وجه غالب تشخص آنهاست!
مخلص کلام و کوتاه سخن: ... استقلال، یک توضیح حتی مفصل و یک تشکر حتی خشک و خالی، به مدیر آکادمی خود بدهکار است! و دست آخر هم اینکه، به جنگ موانع جدید، که سختند و ریشه‌های سخت و مقاومی دارند، باید با سلاح نواندیشی رفت! گذشته، البته چراغ راه آینده هست، ولی با افکار تاریخ گذشته و با تدابیر قدیماً مفید و به دردخور، وارد فردا نمی‌توان شد و در‌های نواندیشیدن را، باز و فتح نمی‌توان کرد!
سرهم‌بندی؛ سمبل‌کاری
 اینکه می‌گفتند خبری درباره آغاز لیگ برتر ندارند، همانقدر قابل قبول بود که می‌گفتند از قرعه‌کشی و روز برگزاری مراسمش که باید شیک باشد و از روز‌های فراموش نشدنی سال ۹۸ باشد و مجالی برای دمخور شدن با خداداد عزیزی و رضا عنایتی و حسین بادامکی که هر سه عزیزند و از عزیزترین بزرگان «فوتبال خاوری» ایرانند و به ویژه، خداداد را می‌شناسیم که خود هم نقل محفل است و هم گرمی‌بخش و شیرینی فوتبال!
از حضور این سه نامدار، که هر حرف‌شان موجی از خاطرات خاطره‌انگیز را باعث می‌شود و به روز‌های خوب می‌برد، چگونه استفاده خواهند کرد؟ آیا در این‌باره فکری هم شده است؟ آیا در این مورد، فکری هم در کار بوده است؟
مراسمی که در شهر مشهد برگزار می‌شود، با کدام گوشه، از گوشه‌های فوتبال ایرانی سر و کاری نمایشی خواهد داشت؟ جشنی که در آن، هم خداداد هست و هم عنایتی و نیز بادامکی، چقدر به قدر و منزلت اینان می‌پردازد؟ چقدر از ویژگی‌های ممتاز و از خصوصیات مخصوص به خود هرکدام‌شان استفاده می‌کند؟
حسرت به دل‌مان کرده‌اند که مراسمی از این دست، حرفه‌ای‌وار برگزار شود و الگویی باشد برای دیگران و برای همه!
حسرت به دل مانده‌ایم که چرا قرعه‌کشی لیگ برتر، نباید به مفرح‌ترین، رفاقت‌آمیزترین و لطیف‌ترین «کری‌خوانی»‌های فوتبال بدل شود؟ چرا این مراسم، نمونه‌ای نباشد از رقابت در رفاقت و رفاقت در حین رقابت! چرا نباید مراسم قرعه‌کشی لیگ برتر، پربیننده‌ترین نمایش زنده ورزشی‌محور سیمای ما باشد؟! چرا نه و به راستی که چرا نه؟! چرا عادت کرده‌ایم به سمبلکاری؟! چرا عادت کرده‌ایم به سرسری‌کاری! اگر از مراسم امروز، یک میلیارد و بیشتر از یک میلیارد، پول حلال، از درآمد‌های مشروع نصیب‌مان می‌شد، عیبی داشت و آسمان به زمین می‌آمد؟ آری؛ ماییم و هنر بی‌هنری!
شیوه مبارزه با فساد
 آقای داورزنی می‌گوید: ... ما به تنهایی، نمی‌توانیم با فساد مبارزه کنیم و این حرف باید کاملاً باز شود، تا به خوبی فهم شود و براساس فهمیدن درست قضیه، معلوم شود که «چه باید کرد»؟
یک معنای این سخن، به بی‌عملی و وادادگی و «انشاءا... گربه است» گفتن راه می‌برد! نوع دیگر مفاهمه از سخنی که دعوت‌گراست و دایره مسئولیت را، فراخ‌تر می‌خواهد، یارگیری صحیح است و مشارکت‌پذیری همه‌جانبه!
وقتی ما «به تنهایی» توان مبارزه و مقابله با فساد را نداریم، چگونه باید از تنهایی درآمد؟ چگونه باید تنهای دیگری را وارد تیم مبارز و پیکارگر خود کرد؟ آیا مسئله را باید پلیسی دید و با حضور نیروی انتظامی، به حل مسئله اقدام کرد؟ آیا منظور از دیگرانی که باید باشند، این است و بس؟
مبارزه با فساد، هم عواملی لازم دارد و هم به اوامری باید متکی باشد و هم باید یک تیم باورمند و اهل کوتاه نیامدن و مردان چالش و مجادله را همراه و همپای خود کند!
ما به تنهایی نمی‌توانیم مبارزه کنیم، این سخن درست، نباید به این نتیجه غلط منتج شود که پس انفعال پیشه می‌کنیم، منفعل می‌شویم و دست روی دست گذارده و دستان خود را می‌شوییم و به این دایره، ورودی نمی‌کنیم!
برای مبارزه با این فساد- و هر نوع فساد دیگری- باید تیمی و با نیروی کافی، وارد گود شد! آقای داورزنی، حتماً منظورشان این است و نه بی‌عملی!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرسنجی

ارزیابی شما از تغییراتی که تاکنون قلعه‌نویی در سیستم تیم ملی داده؟

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی