خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ دعواهای خالهزنکی، چرا تمام نمیشود؟ فوتبال ما، از هر امر لازمی چرا و به کدامین دلیل عقلی، نتیجه معکوس میگیرد؟ در حالی که روزهای تعطیل فرصتی هستند برای جبران کمکاریها، ما چرا فرصتسوزی را به خود روا میداریم و دست به کارهایی میزنیم که هیچ فایدهای در هیچ جهت و دایرهای ندارد!
این روزها، پر است از همین دعواهای بیسرانجام! و این روزها، انگار کاری جز بهانه گیری و مته به خشخاش گذاردن نداریم! استقلال، هنوز که هنوز است، در چنبره بدقلقیهای استراماچونی دست و پا میزند! پرسپولیس هم خود را درگیر خواستههای کالدرون کرده است که به گفته محمدحسن انصاریفرد، بسیار هم کمتوقع است و هرچه میگوید و هرچه میخواهد از دایره انصاف خارج نیست! با اینهمه، پرسپولیس از ساختن و پرداختن ممتاز تیمش جدا افتاده و وارد فاز مطالبات و طلب کاری شده است! چرا؟
از بهمن شروع میشود
استقلال و پدیده شهرخودرو، از دوم بهمن وارد بازیهای حذفی لیگ آسیا میشوند! پرسپولیس و سپاهان، از ٢١ بهمن پای به این میدان دشوار میگذراند!
و ما، لیگ برتر را تعطیل کردهایم که چه بشود؟ که به کدام هدف دست یابیم؟ کشمکشهای زیور و کشور، تا کی ادامه دارد؟ از این «یقهگیری»های بیوزن و بیتعداد، چه روزی خلاص خواهیم شد؟
چگونه قرار است از روزهای تعطیلی نیم فصل، استفاده ببریم؟ یا اصلاً شاید چنین قصدی نداریم؟ شاید حکم ازلی و ابدی به تلف کردن «وقت» که همهجا و همیشه، باید معادل طلا باشد فرمان داده است! شاید ما مجبوریم به زیان خود عمل کنیم و در این صورت، باید پرسید که چرا؟ چرا ما با خودمان به کجتابی افتادهایم؟ چرا با زبان خوش با هم حرف نمیزنیم؟ چرا خیال میکنیم، هرچه پاچه ورمالیدهتر، پس بهتر! هرچه بیمنطقتر لابد منطقیتر! چرا به وارونهکاری افتادهایم؟ چرا با خود سر ناسازگاری داریم؟
سپاهان، عاقل و هوشیار
خوشبختانه، سپاهان را در صف عاقلانگی، هوشیار و بیدار میبینیم! سپاهان به خودزنی و خودسوزی نمیپردازد!
پرسپولیس هم بنیهای کافی دارد تا تبدیل شود به یک گروه «قدر قدرت» و به یک تیم همهفنحریف که میتواند با دانایی و توانایی بازی کند! کالدرون، برای لیگ ایران، بازی حساب شده و نتیجهبخشی را به مردانش آموخته است ولی بیکار با حریفان آسیایی حکم دیگری دارد!
الاهلی و الهلال و الدحیل و السد و... بقیه، از قماشی دیگرند و باید که با شلاق دیگری بهراه آورده شوند! و اینجاست که پرسپولیس و کالدرون، حق ندارند تعطیلی را مساوی با تنبلی و کاهلی بدانند! و در این بازیهاست که باید جانانهتر و آگاهانه بازی کرد!
اینجاست که امیر و سپاهان، کارشان با سواد و دانش «تیکسرا» به منزل اگر هم برسد، بسیار سخت است! باید که امیر را وادار کرد که مربی قویتر و «کوچ» باهوشتری باشد! و اینجاست که حق نداریم بیمحابا و بدون گرو و با فاصله و به قول نردبازان «گشاد بازی» کنیم! و اینجاست که یک روز تعطیل باید معادل ١٠ روز کار بیامان باشد!
کاربست عاقلانگی
تعطیلی لازم است! اما بیعملی جایز نیست! استراحت و نیز «ریکاوری» از اوجب واجبات است ولی بیکاری یا وقت تلف کردن، نه استراحت میتواند باشد و نه جزئی از اجزای ریکاوری!
علم بیشتری باید داشت! علم و عمل را توأم باید کرد! نباید کالدرون و بقیه را در کار گِل، گرفتار ساخت! باید که اسباب بزرگی همه را فراهم کرد! والا تکیه زدن بر جای بزرگان، با همه نزدیک شدنها، ممکن نمیشود! تیمهای خوبی داریم، اگر با دست خودمان، تبدیلشان ننماییم به تیمهای بد!
حیف است که پرسپولیس، استقلال، سپاهان، تیم یحیی و مردان کالدرون و تلاش ضرورتاً عجولانه فرهاد- که ادبیات بهتری را در فوتبال جاری میکند- پاسوز درک غلط از تعطیل و تعویق و فهم وارونه از این مقوله شوند!
این روزها، پر است از همین دعواهای بیسرانجام! و این روزها، انگار کاری جز بهانه گیری و مته به خشخاش گذاردن نداریم! استقلال، هنوز که هنوز است، در چنبره بدقلقیهای استراماچونی دست و پا میزند! پرسپولیس هم خود را درگیر خواستههای کالدرون کرده است که به گفته محمدحسن انصاریفرد، بسیار هم کمتوقع است و هرچه میگوید و هرچه میخواهد از دایره انصاف خارج نیست! با اینهمه، پرسپولیس از ساختن و پرداختن ممتاز تیمش جدا افتاده و وارد فاز مطالبات و طلب کاری شده است! چرا؟
از بهمن شروع میشود
استقلال و پدیده شهرخودرو، از دوم بهمن وارد بازیهای حذفی لیگ آسیا میشوند! پرسپولیس و سپاهان، از ٢١ بهمن پای به این میدان دشوار میگذراند!
و ما، لیگ برتر را تعطیل کردهایم که چه بشود؟ که به کدام هدف دست یابیم؟ کشمکشهای زیور و کشور، تا کی ادامه دارد؟ از این «یقهگیری»های بیوزن و بیتعداد، چه روزی خلاص خواهیم شد؟
چگونه قرار است از روزهای تعطیلی نیم فصل، استفاده ببریم؟ یا اصلاً شاید چنین قصدی نداریم؟ شاید حکم ازلی و ابدی به تلف کردن «وقت» که همهجا و همیشه، باید معادل طلا باشد فرمان داده است! شاید ما مجبوریم به زیان خود عمل کنیم و در این صورت، باید پرسید که چرا؟ چرا ما با خودمان به کجتابی افتادهایم؟ چرا با زبان خوش با هم حرف نمیزنیم؟ چرا خیال میکنیم، هرچه پاچه ورمالیدهتر، پس بهتر! هرچه بیمنطقتر لابد منطقیتر! چرا به وارونهکاری افتادهایم؟ چرا با خود سر ناسازگاری داریم؟
سپاهان، عاقل و هوشیار
خوشبختانه، سپاهان را در صف عاقلانگی، هوشیار و بیدار میبینیم! سپاهان به خودزنی و خودسوزی نمیپردازد!
پرسپولیس هم بنیهای کافی دارد تا تبدیل شود به یک گروه «قدر قدرت» و به یک تیم همهفنحریف که میتواند با دانایی و توانایی بازی کند! کالدرون، برای لیگ ایران، بازی حساب شده و نتیجهبخشی را به مردانش آموخته است ولی بیکار با حریفان آسیایی حکم دیگری دارد!
الاهلی و الهلال و الدحیل و السد و... بقیه، از قماشی دیگرند و باید که با شلاق دیگری بهراه آورده شوند! و اینجاست که پرسپولیس و کالدرون، حق ندارند تعطیلی را مساوی با تنبلی و کاهلی بدانند! و در این بازیهاست که باید جانانهتر و آگاهانه بازی کرد!
اینجاست که امیر و سپاهان، کارشان با سواد و دانش «تیکسرا» به منزل اگر هم برسد، بسیار سخت است! باید که امیر را وادار کرد که مربی قویتر و «کوچ» باهوشتری باشد! و اینجاست که حق نداریم بیمحابا و بدون گرو و با فاصله و به قول نردبازان «گشاد بازی» کنیم! و اینجاست که یک روز تعطیل باید معادل ١٠ روز کار بیامان باشد!
کاربست عاقلانگی
تعطیلی لازم است! اما بیعملی جایز نیست! استراحت و نیز «ریکاوری» از اوجب واجبات است ولی بیکاری یا وقت تلف کردن، نه استراحت میتواند باشد و نه جزئی از اجزای ریکاوری!
علم بیشتری باید داشت! علم و عمل را توأم باید کرد! نباید کالدرون و بقیه را در کار گِل، گرفتار ساخت! باید که اسباب بزرگی همه را فراهم کرد! والا تکیه زدن بر جای بزرگان، با همه نزدیک شدنها، ممکن نمیشود! تیمهای خوبی داریم، اگر با دست خودمان، تبدیلشان ننماییم به تیمهای بد!
حیف است که پرسپولیس، استقلال، سپاهان، تیم یحیی و مردان کالدرون و تلاش ضرورتاً عجولانه فرهاد- که ادبیات بهتری را در فوتبال جاری میکند- پاسوز درک غلط از تعطیل و تعویق و فهم وارونه از این مقوله شوند!