۰
شنبه ۲۸ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۸
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

راه دورى نرویم! خود را گرفتار بازى‌هاى کلامى نسازیم! امید‌ها نباختند که بازنده شدند! امید‌ها روزى باختند که مربى مورد نظر خود را به دست نیاوردند.

خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ ببینیم چرا باختیم؟ ببینیم چرا شکست خوردیم؟ چندان هم دور نرویم! خیلى هم در علت‌یابى، به نکات ریز و درشت نپردازیم! همه چیز «رو» است و آشکار است! کافى است به حرف‌هاى حمید استیلى که همراه با تیم امید بازنده شد، توجه کنیم:
هیچکدام از دوستان، مربیگرى امید‌ها را قبول نکردند! به هرکس پیشنهاد کردیم، پذیرا نشد! به ناچار و از سر اجبار، من به میدان آمدم! منى که قرار نبود در تیم امید، مربى باشم! منى که با عنوان مدیرفنى، از روز اول کنار تیم امید -که هنوز تبدیل به یک تیم نشده بود- قرار داشتم! منى که، چون دیگران نیامدند، قبول مسئولیت کردم! منى که اگر دیگران در حساب و کتاب‌هاى خود پذیرا مى‌شدند، باز هم نه تمرین‌دهنده تیم امید بودم و نه کوچینگ و راهبرى این تیم «تیم نشده» بر دوشم قرار مى‌گرفت!
بدون مربى، بدون فرمانده
تیمى که مربى ندارد، چه دارد و چگونه مى‌تواند از داشته‌هاى بیش و کم خود استفاده کُند؟
تیمى که مربى اش، آخرین فردى بود که «مکلف» شد به قبول این مسئولیت، چرا باید بتواند از دارایى‌هاى انسانى خود استفاده کُند؟ این تیم که مى‌داند باید از «کادر فنى» قوى‌تر و غنى‌ترى استفاده کُند، وقتى با عذرخواهى مربیان برخوردار از اولویت‌هاى اول تا پنجم و ششم مواجه مى‌شود، با چه ترتیبى باید بتواند در پیکارهاى سخت، بدون کم آوردن، بدون جا ماندن و بدون میدان از دست دادن، مبارزه کُند و کم هم نیاورد؟
تیم امید، وقتى با جواب منفى تک‌تک مربیان مورد نظر مواجه شد، در واقع پاسخ خود را گرفت و در واقع تبدیل شد به یک گروه امید از دست داده که قرار نیست با همه توان و استعداد فنى خود، وارد رقابتى شود که در آن، مربیان نقشى دارند درجه اول! یعنى نقشى که تیم امید ما، از ایفاى آن، نابرخوردار بود!
تیمى که ساخته نشد
ماجرا بسیار ساده است! تیمى داریم که تا تیم شدن، فاصله دارد! تیمى داریم که براى تیم شدن، به دانش فنى مربیانش، بیشتر از هر چیز نیاز دارد و تیمى داریم که باید در پى نفراتى هم باشد که بازیکنان ممتازترى دارد! تیمى که زلاتکو کرانچار را در قواره خود نمى‌بیند و تیمى که فرهاد مجیدى را هم به «نه» گفتن و نخواستن وا مى‌دارد!
این تیم -که هنوز با تبدیل شدن به یک مجموعه تیمى فاصله دارد- از فرصت‌هاى زمانى هم به‌نحو‌احسن استفاده نمى‌کُند! و این تیم، هنر استفاده از هنرهاى فردى یارانش را هم ندارد! بازیکنان قابلى که در مناسب‌ترین مکان و با درست‌ترین ارتباط‌هاى حرکتى، حرکت نمى‌کنند! جابه‌جایى نفرات به منظور یافتن ترکیب مناسب در این تیم زیاد است و «بازده» هاى مربوط به بازى ترکیبى از دو نفره تا سه و چهار نفره کم! در همه حال، جاى یک مربى را خالى مى‌بینیم! در همه حال امید‌ها را، نه یک تیم ١١ نفره، بلکه ١١ نفر «تک-تک» مى‌بینیم! تیمى که «ذات» فوتبالش باید تهاجمى باشد، مجبور به دفاع مى‌شود و به زیان خود عقب مى‌نشیند!
تیم امید، بازنده انتخاب‌هاى حرکتى اش مى‌شود! تیمى که سکاندارش را کمیته فنى و اتاق فکر فدراسیون چیده است! حالا فکرآفرینان و تصمیم‌سازان فدراسیون کجایند؟ حالا آن‌ها که مربیان تیم امید را برگماردند، چه دفاعى از حمله خود دارند؟ چرا ساکتند؟ چرا توجیه نمى‌کنند؟ چرا تیم امید، مربیان خود را از بهترین‌ها و کارکشته‌ترین‌ها، برنگزید؟
راه دورى نرویم! خود را گرفتار بازى‌هاى کلامى نسازیم! امید‌ها نباختند که بازنده شدند! امید‌ها روزى باختند که مربى مورد نظر خود را به دست نیاوردند!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی