خبرورزشی/ فرهاد اشراقی؛ یک زمانی پرسپولیس به مدت ۲۰ ماه سرپرست موقت داشت همین حالا استقلال سرپرست موقت دارد و مدیرعامل ندارد و تیم ملی هم که رئیس ندارد و با سرپرست موقتی که اساساً کارش چیز دیگری بوده اداره میشود. البته بهاروند مدیر سالمی است، ولی خودش هم فکر نمیکرد در چنین شرایط دشواری قرار بگیرد که هم رئیس سازمان لیگ باشد، هم سرپرست موقت فدراسیون و هم اجازه نداشته باشد سرمربی تیم ملی را انتخاب و معرفی کند!
مشکل فقط در پرسپولیس و استقلال و فدراسیون نیست. مشکلات فوتبال ایران مثل مشکلات کل ورزش کاملاً ریشهای است. یعنی از سطوح بالاتر مثل دولت که آدم زیاد میآورند، میگذارند وزیر ورزش بعد خود وزیر ورزش هم آدم زیاد میآورد و یکی را میکند مدیرعامل استقلال و دیگری را میفرستد پرسپولیس! مورد داشتیم که سالها قبل (قبل از این وزارت) مدیری میگفت من قرار بود به پرسپولیس بروم، ولی ناگهان گفتند برو استقلال، چون پرسپولیس مدیرعامل دارد و به تازگی قرار شده عوض نشود! (یعنی قرار بود عوض شود که ناگهان وتو شد) در نتیجه من هم که نمیتوانستم نه بگویم، رفتم استقلال!
بله، مشکل دقیقاً از همین جا شروع میشود. یعنی خود انتخابکنندگان این کاره نیستند و طبعاً مدیری هم که انتخاب میکنند این کاره نیست. آن وقت مردم که به مدیر تیمشان و تصمیمات سر تا پا غلطش اعتراض میکنند میگویند آنها خط گرفتهاند! خب شما اگر عرضه داری خودت خط بده و خودت درست انتخاب کن که دیگران نتوانند خط بدهند و خط دادنشان ثمری نداشته باشد.
***
اگر نگاهی به اسامی مدیران در فدراسیونها و باشگاههای ورزشی بیندازیم میبینیم که کلی مدیر بازنشسته داریم و کلی مدیر که سرپرست موقت هستند! تازه اینها به جز آن مدیرانی است که در خواب هم نمیدیدند مثلاً مدیرعامل پرسپولیس و استقلال شوند، اما شدهاند! این درست که در انتخابات و انتصابات ورزشی «رابطه» نقش مهمی دارد، ولی بد نیست اگر استثنائاً یک جاهایی هم ضابطه وجود داشته باشد و به رزومه، توانایی و تخصص طرف هم نگاه کنند.
مشکل فقط در پرسپولیس و استقلال و فدراسیون نیست. مشکلات فوتبال ایران مثل مشکلات کل ورزش کاملاً ریشهای است. یعنی از سطوح بالاتر مثل دولت که آدم زیاد میآورند، میگذارند وزیر ورزش بعد خود وزیر ورزش هم آدم زیاد میآورد و یکی را میکند مدیرعامل استقلال و دیگری را میفرستد پرسپولیس! مورد داشتیم که سالها قبل (قبل از این وزارت) مدیری میگفت من قرار بود به پرسپولیس بروم، ولی ناگهان گفتند برو استقلال، چون پرسپولیس مدیرعامل دارد و به تازگی قرار شده عوض نشود! (یعنی قرار بود عوض شود که ناگهان وتو شد) در نتیجه من هم که نمیتوانستم نه بگویم، رفتم استقلال!
بله، مشکل دقیقاً از همین جا شروع میشود. یعنی خود انتخابکنندگان این کاره نیستند و طبعاً مدیری هم که انتخاب میکنند این کاره نیست. آن وقت مردم که به مدیر تیمشان و تصمیمات سر تا پا غلطش اعتراض میکنند میگویند آنها خط گرفتهاند! خب شما اگر عرضه داری خودت خط بده و خودت درست انتخاب کن که دیگران نتوانند خط بدهند و خط دادنشان ثمری نداشته باشد.
***
اگر نگاهی به اسامی مدیران در فدراسیونها و باشگاههای ورزشی بیندازیم میبینیم که کلی مدیر بازنشسته داریم و کلی مدیر که سرپرست موقت هستند! تازه اینها به جز آن مدیرانی است که در خواب هم نمیدیدند مثلاً مدیرعامل پرسپولیس و استقلال شوند، اما شدهاند! این درست که در انتخابات و انتصابات ورزشی «رابطه» نقش مهمی دارد، ولی بد نیست اگر استثنائاً یک جاهایی هم ضابطه وجود داشته باشد و به رزومه، توانایی و تخصص طرف هم نگاه کنند.