خبرورزشی/ لیگ برتر ایران؛ هادی عقیلی که این روزها در آمریکا زندگی میکند، یکی از شاخصترین بازیکنان سپاهان در عصر طلایی این تیم بود و هنوز هم وقتی پای صحبت او بنشینید، حرفهای تازه زیادی برای گفتن دارد؛ از انقلاب ویسی که عقیلی صحبتهای بسیار تندی علیه این مربی مطرح کرده تا ماجرای جادوگری و ... عقیلی در آخرین مصاحبه خود که در لایو اینستاگرام با بهادر امیری مجری سابق برنامه نود انجام داده، درباره این موضوعات و دوران باشگاهی خود صحبت کرده که در ادامه میخوانید.
ماجرای حضور در پرسپولیس
خب ماجرای حضور من در پرسپولیس خیلی جالب بود. آن زمان تیمهای پایه مقاومت، سایپا، فتح، بانک ملی و پاس تیمهای خوبی بودند و بازیکنانی که خوب بودند، به تیم های استقلال و پرسپولیس که به آنها رسیدگی نمیشد، فکر نمیکردند. من راه آهن را برای ادامه فوتبالم انتخاب کردم و در ادامه یکی از مربیان ما به تیم پرسپولیس رفت. یک روز در ورزشگاه شیرودی بازی داشتیم که آقای علی پروین آمدند و گفتند این بازیکن را میخواهیم. بعد هم به این تیم رفتم و یک بازی برابر آدنیس مشهد هم بازی کردم که رضا عنایتی در این تیم بود.
پروین: عقیلی جانشین هاشمی نسب است
خب در آن زمان شرایط خدمت من مشخص نبود. تا وضعیت من مشخص شود، پرسپولیس در آن مقطع دو تکه شده بود. با من برای آن میهمانی تماس گرفتند و گفتند که به گروه ما اضافه شو. من گفتم نمیتوانم و باید از آقای پروین اجازه بگیرم ولی آنها گفتند که آقای پروین در این میهمانی حضور ندارد و من هم دیگر جواب تلفن ندادم. در ادامه شرایط نرمال شد و آقای پروین به تیم بازگشت ولی رضایتنامه من برای سایپا که آن زمان آقای مایلی کهن مربیاش بود، صادر شد. من را به جای پژمان جمشیدی و ابوالقاسمپور میخواستند.
علی پروین از صادر شدن رضایتنامهام بیاطلاع بود
من دو ماه سر تمرین سایپا نمیرفتم. وقتی به تمرین پرسپولیس میرفتم، یکبار علی پروین با همان ادبیات خاص خودش در پاسخ به این سوال که چه کار کنم گفت که اینجا من همهکارهام و من میگویم چه کسی کجا برود. تو بازیکن ما هستی. آقای پروین یکبار در همان زمان مصاحبه کردند و گفتند که بازیکن ما هادی عقیلی را فروختهاند و بازیکنی خریدهاند که یک چهارم عقیلی هم نمیارزد. داستان اینطوری شد که به سایپا رفتم و زندگی فوتبالی من تغییر کرد.
فکر میکنم آقای انصاریفرد اصلا من را نمیشناخت. گفته بود این کی هست؟
ماجرای فروش عقیلی در ازای ۷۰ دست لباس!
این نقل قولی است که مرحوم نائینی مطرح کرده است. هادی عقیلی در واکنش به این موضوع با خنده گفت: اگر اینطور باشد که خوب فروختهاند.
عقیلی سپس ادامه داد: آن زمان قرارداد من با پرسپولیس ۴ میلیون بود و ماهی ۱۰۰ هزار تومن حقوق. چند ماه بیشتر طول نکشید. آقای مایلی کهن چقدر از پرسپولیس میگرفتی؟ گفتم ۴ میلیون. گفت من ۲۰ سال بازی کردهام و ۴ میلیون نگرفتم و بیشتر از ۲ میلیون به تو نمیدهیم.
من هم گفتم هر چه شما بگوئید. اینطوری شد که قرارداد من ۲ میلیون شد. بعد هم من به تیم امید سایپا فرستاده شدم و بعد به تیم بزرگسالان اضافه شدم. سه سال آنجا بودم و از همانجا به تیم ملی دعوت شدم.
ماجرای جادوگری در دوران حضور عقیلی در سایپا
باید یادی از عادل بکنیم، که واقعا جایش هم در گزارشگری و هم در برنامه خالی است. یکبار عادل با من تماس گرفت و گفت که میخواهم در این مورد صحبت کنی ولی من به او گفتم که این کار را نکن، چون تا یکجایی جلو می روی و بعد متوقف می شوی و نمی توانی جلوتر بروی.
عادل گفت که من تا آخرش می روم. من گفتم نمی توانی، چون جلوتر می روی و به افرادی برمیخوری که دیگر نمی توانی جلو بروی. دیدید که برنامه جادوگری عادل هم ناتمام ماند. اصلا من به همین دلیل از سایپا بیرون آمدم.
محسن خلیلی از جادوگری فیلم دارد
عقیلی سپس در واکنش به یک نام در خصوص جادوگری در سایپا توضیح داد:« ببینید من به شخص کاری ندارم ولی عده زیادی درگیر این موضوع بودند. محسن خلیلی از جادوگری در بازی فیلم دارد.
من به سپاهان رفته بودم و محسن خلیلی چون ابجدش نمیخورد، در سایپا سکونشین شده بود و فیلم میگرفت. فرهاد کوچکزاده میداند. در موردش صحبت کردن بیفایده است. چون باید دست بگذارید روی افرادی که تا حالا فکر می کردید، اخلاق مدارند.
عادل به چنین جاهایی رسید که کار را نیمه کاره رها کرد. من صحبتم با سایپا نیست. سایپا وارد جریان شد. خیلی تیمهای دیگر بودند. تیم های دیگر با همین موضوع رفتند به سمت قهرمانی و فکر می کردند با همین شیوه قهرمان شدهاند.
هنوز هم آن افراد مورد تایید عوام هستند
عقیلی در ادامه و در پاسخ به این سوال که آیا جادوگری در قهرمانی تیمها تاثیرگذار بوده است یا خیر، گفت: من که فکر می کنم خرافات است. ولی عده ای بودند که جانماز آب میکشیدند و این کار را هم میکردند. به برنامههای تلویزیونی میروند و هنوز هم در برنامههای تلویزیونی هستند. هنوز هم مورد تایید عوام هستند.
خداداد عزیزی هم این موضوع را میداند و اشاره کرده است. پیشنهاد مالی سایپا حتی از سپاهان هم بیشتر بود ولی من ترجیح دادم که از ماجرا بیرون بیایم. توی فیلم خوب، بد، جلف اشاره غیرمستقیمی میشود که برخی از مسئولان هم اینکار را انجام میدهند. بهتر است این بحث را تمام کنیم.
دلیل از دست رفتن قهرمانی سپاهان در دقیقه ۹۷
خب آن سال ۵ امتیاز از ما کم شده بود که اعتراض کردیم و بعد سه امتیاز کم کردند. ولی اصلیترین مشکل ما در آن سال فشردگی بازیها بود. ما در جام باشگاههای جهان، لیگ، جام حذفی و تیم ملی بازی میکردیم و عامل بعدی این بود که ما نمیتوانستیم در خانه میزبان تیم ها باشیم و هر بازی باید مسافت زیادی را با اتوبوس یا هواپیما طی میکردیم. ما چهارشنبه در تایلند بازی کرده بودیم و جمعه باید دربی را با ذوبآهن بازی میکردیم.
جدایی ستارهها از سپاهان پس از دومین قهرمانی پیاپی
بعد از قهرمانی دوم انگار نمیخواستند دیگر تیم قهرمان شود و روندش را را ادامه دهد. مثل چند سال پیش. شاید برای گفتن این حرف به من خرده بگیرند. چند سال پیش آقای سبحانی (مدیرعامل سابق شرکت فولاد مبارکه) جلسهای با بچههای تیم برگزار کرد و گفت ما با دست های خالی انقلاب کردیم، پس میتوانیم با دستهای خالی قهرمان شویم. این صحبتها را در شرایطی مطرح میکرد که کت و شلواری که تنش یک برند خارجی معتبر بود! بعدش هم که نتایج تیم را دیدید.
حضور در استقلال و پرسپولیس پس از القطر
من با آقای رحیمی در قطر دست دادم و علیرغم پیشنهادات جدیای که از استقلال و پرسپولیس داشتم، به سپاهان برگشتم. تا روزی که برنگشته بودم، باورشان نمی شد و فکر میکردند کارم با یکی از این دو تیم تمام شده ولی برگشتم و برای سپاهان بازی کردم.
ماجرای غش کردن داور پرسپولیس - سپاهان
من یک سوال در این مورد دارم؛ چه کسانی تصمیم گرفتند که آقای قهرمانی محروم شود؟ ببینید به طور مثال اگر قبل از یک بازی به داوری پیشنهاد رشوه بدهند، باید بگوید و حتی اگر کاری هم نکند و نگوید و بعدا مسئولان بفهمند، محروم میشود. من سوالم این است مگر میشود رشوهای در کار بوده باشد و داور را هشت ماه محروم کنند.
اشتباهات داوری همیشه بوده است. آقای قلعهنویی به خاطر اشتباهات داوری سکته کرد. آدرسهایی که آن زمان میدادند، مربوط به بازیهای راه آهن بود نه سپاهان.
داستان پیوستن به استقلال در سال ۱۳۹۳
بله پیشنهاد دادند. قراراداد دو ساله پیشنهاد بدون مبلغ دادند. مهدی رحمتی هم بعد از این داستان از استقلال جدا شد. دو بار دیگر آقای جویباری هم با من تماس گرفتند ولی ماجرا جدی نشد. از قطر که برگشته بودم، پیشنهاد سپاهان ۴۰ درصد کمتر از استقلال بود ولی من تصمیم داشتم که به سپاهان برگردم و همین کار را هم کردم.
انتقاد عقیلی از نوع برخورد باشگاه سپاهان با کرانچار
ما بازی اول لیگ را انجام دادیم و بعد از آن آقای خلیلیان با من تماس گرفتند و گفتند زودتر به تمرین بیا. آقای کرانچار اتفاقا ناراحت شد و گفت چرا بازیکنان هستند. من و محرم آنجا بودیم. آقای کرانچار قرمز شد و گفت با این شرایط استعفا میدهم. اختلافات شدیدی در میان کادر فنی تیم بود ولی با خواهش من و محرم آقای کرانچار ماندنی شد ولی میخواستند کرانچار را بردارند.
مگر مربیهای غیرطبیعی دیگر را برداشتید؟
بخش بعدی حرفهای عقیلی در رابطه با استفاده کرانچار از مشروبات الکلی و کنار گذاشتن او به همین دلیل بود و گفت: من حرفم این است که مگر ایشان بعد از بازیها مصاحبه نمیکرده؟! اصلا به ما چه ربطی دارد؟ مگر مربیهای غیر طبیعی دیگر را برمیدارید؟ حالا در آن فصل شانس با ما یار بود و فصل را خیلی خوب تمام کردیم.
ما نباید زحمات کرانچار در آن فصل و آن قهرمانی را نادیده بگیریم. من حرفم این است که روش کنار گذاشتن آقای کرانچار بد بود. البته با آقای فرکی هم همین کار را کردند.
کل پول اردوی ترکیه را تقبل کردم
ما سال قبل قهرمان شده بودیم، ولی هیئت مدیره سراغ ما آمد و گفتند باید قراردادها را کم کنید. چندین بازیکن (نفرات قدیمی تیم فوتبال سپاهان) بودیم و من پیشنهاد دادم که قراردادهایمان را هر کدام یک مقدار کم کنیم. باشگاه میگفت مشکل مالی داریم. تمام بازیکنان با پیشنهادی که من دادم، مخالفت کردند. با این حال چند بازیکن رفتند و قراردادشان را به این شرط کم کردند که پولشان را یکجا بگیرند. این ماجرا گذشت و دیگر سراغ من نیامدند. گذشت و آقای استیماچ آمد.
آقای استیماچ گفت ما باید به اردو برویم ولی آقای سبحانی با اردوی ترکیه مخالفت کرد ولی من پیش آقای باقریان مدیرعامل تیم رفتم و گفتم هزینه تیم برای اردوی ترکیه را از قرارداد من کم کنید. در این بین مجید بصیرت هم نامش رد نشده بود و با بقیه بگو مگو کرده بود. گفتند استیماچ خواسته که او نباشد به هر ترتیبی اما این مشکل را حل کردیم و به ترکیه رفتیم.
ماجرای اتهام مسئولان باشگاه سپاهان به عقیلی و اخراج او
ما یک بازی در اردوی ترکیه برگزار کردیم و محرم هم تعویض شد. اعصاب همه ما آن روز به هم ریخته بود و من بازوبند را زیر لباسم بستم.
ببینید این موضوع را کسی نمیداند ولی چطور باشگاه از این موضوع مطلع شده بود و از این مسئله استفاده کردند تا بگویند من به باشگاه توهین کردهام!؟ مدام می گفتم من چه کاری کردهام؟ بعدا که داستان و ماجرا را به من گفتند، تعجب کردم. بازی بعدی هم با پدیده بود که ما یک بر یک شدیم و بعدش رحمان داد و بیداد کرد که چرا هادی را بازی نمیدهید؟ من به رحمان گفتم که اینکار را نکن، الان میگویند باند درست کردهایم.
بازی بعدی با استقلال خوزستان بود و من را با تیم بردند. بعد هم استیماچ مدتی به کرواسی رفت و گفت حواست به تیم باشد. در آن مقطع باشگاه به بازیکنان پول نمیداد. یک روز استیماچ من را به دفترش صدا کرد و گفت اگر باشگاه پول ندهد، من دیگر نمیآیم. دوباره تیم را به من سپرد و من را بغل کرد و رفت. دو روز بعد من را به یک جلسه دعوت کردند و گفتند مجموعه باشگاه نمیخواهند که تو باشی. من فقط خندیدم و هنوز نمیدانم چه اتفاقی افتاده است.
البته رحمان بعدا پیامی به من داد که از کارخانه نمیخواهند تو باشی. باقریان (مدیرعامل سابق باشگاه) از این اتفاق خیلی خوشحال بود. بعد از اینکه من کنار گذاشته شدم، تیم از ۶ بازی ۵ بازی را باخت. من هم پیش آقای نیکفر رفتم و گفتم تا همین جایی که بازی کردهام، حق و حقوقم را بدهید تا من بروم. ولی رضایت ندادند تا من را مقابل هواداران قرار بدهند.
آغاز دوران ویسی و نخواستنهای غیرمستقیم
بعد هم ویسی آمد و چنان گندی به تیم زد که دیگر جمع شدنی نبود و تیم تا رتبه چهاردهم جدول ردهبندی رفت. هیچ وقت غیر مستقیم به من نگفت که من را نمیخواهد. اینکه او در مصاحبههایش در مورد من نظر میداد، اصلا در سطح من نبود. حالا یک سال به خاطر یک سری مسائل قهرمان شده بودند و در همه سال های دیگر تیمش در حال سقوط است. آن یک سال هم اول برنامه صحبت کردیم. ایشان نمیتواند صحبت کند.
ایشان در اولین مصاحبه مطبوعاتیاش می گوید قرارداد من ۴۰ میلیون تومان است ولی من گفتم قرارداد سفید میبندم. هی میروند و میآمدند. هزینه باشگاه که می خواستند، تعدیل کنند، از سال قبل بالاتر شده بود. گفتند میخواهیم پای دلالها را ببندیم ولی باشگاه سپاهان ساختمان شیکی به اسم باغ فردوس دارد و چه دلیل دارد که قراردادها در خانه سرمربی بسته شود؟! به هوای جوان گرایی دلالی کردند. سه بازیکن برزیلی آوردند و نیم فصل ردش کردند. دروازهبانی آوردند که دو سال در سپاهان ماند و آن هم جریان دارد. جوانان آکادمی را رد کردند. شما یک بازیکن جوان نام ببرید که از تیم آن زمان معرفی شده باشد. تیم را همینطور دگرگون کردند.
همه اینها پول دلالی در آن بود. چه دلیل داشت که اینکار را بکنید و بعد مجبور بشوید امیر قلعهنویی را بیاورید تا تیم را دوباره به کورس مدعیان برگرداند. من مشکلی با آقای باقریان و ویسی نداشتم. آنها بودند که مدام مصاحبههای ضد و نقیض علیه من انجام میدادند. چند موضوع را باید از حرف های من بفهمید. اول اینکه دلیلی نداشت قرارداد بازیکنان در خانه بسته شود. دوم اینکه سه روز تمرین میکنید و قهر میکنید، چون مسئول امور مالی گفته هزینههایی که در برزیل انجام دادهاید را بیاورید.
در نیم فصل هم آندو، چشمی و جپاروف به ویسی پیشنهاد شد و گفت نمیخواهم ولی اولین بازی فیکس بازی کرد. عملکرد هر کسی مشخص است. زمانی که از تیم جدا شدم، تیم برای قهرمانی میجنگید. با تمام وجودم برای تیم ملی و سپاهان بازی کردم و منتی هم بر کسی نیست. عملکرد آنها هم مشخص است.
خداحافظی اختیاری یا اجبار در خداحافظی؟
باید از آقای روشنایی سرپرست استقلال خوزستان تشکر کنم. ایشان به من پیشنهاد دادند. آقای مهاجری، آقای کاظمی و آقای رسول خطیبی هم به من پیشنهاد دادم. بدنم آماده بود ولی برنامه داشتم که یکسال دیگر در سپاهان بازی کنم و از فوتبال خداحافظی کنم ولی شرایط اینطوری که میخواستم پیش نرفت و متاسفانه نتوانستم داخل زمین خداحافظی کنم. (عقیلی نزدیک به ۳۱۰ بازی برای سپاهان در جامهای مختلف انجام داد و ۴۰ گل زد و آخرین دیدار او هم مثل محرم در دربی اصفهان رقم خورده است).
- سوالهای کوتاه:
*بهترین بازی: بازی دوستانه با فنرباغچه سپاهان. سالی بود که ما قهرمان شدیم. این بازی یک بر یک شد. بازی بسیار سنگینی برای هر دو تیم بود.
*بزرگترین حسرت: بازی نکردن در یک تیم خوب اروپایی.
*اتفاق خنده دار در میان بازی: بازی با استقلال بود که داشتیم گل میخوردیم و هاشم داشت کشش میگرفت. گفت اگر کشش نگیرم، کش میآیم.
*از بچگی طرفدار کدام تیم بودهای؟ سپاهانی که نبودی؟ بله سپاهانی نبودهام ولی سپاهانی شدن مهم است. مثلا الان که وارد یک جمع استقلالی و پرسپولیسی میشوم، هر دویشان برای من کری میخوانند و این مهم است. بزار بگویم دیگر. پرسپولیس را دوست داشتم و پرسپولیس هم بازی کردم ولی حتی از جوانی که سپاهان نرفته بودم، خیلی به این دو تیم احترام می گذاشتم و سپاهان هم با خودش احترام آورد. ببینید شما تلویزیون را که روشن میکنید، یا پرسپولیس را می بینید یا استقلال.
روزنامهها هم همینطور. بزرگ که شدم و حرفهای بازی میکردم، بیشتر به بازی خوب توجه میکردم. هر تیمی بهتر بازی میکرد، طرفدار آن تیم بودم. بعد هم که سپاهان ابهت خودش را نشان داد.
*احسان حاج صفی: یکی از بادوامترین و بهترین بازیکنهای ده سال اخیر فوتبال ایران.