خبرورزشی/ امیرعباس واسعی؛ برای موفقیت در هر عرصهای- از جمله فوتبال- نیاز به «هدف» و «نقشه راه» هست. در یک بُعد بالاتر و به تعبیر فلسفی ما همان «مسائل روحی-روانی» و «آمادگی عملی و جسمانی».
انسان به امید زنده است و بدون هدف نمیشود زندگی کرد و موفق بود. یعنی روزمرگی میکنی اما به جایی نمیرسی اما با داشتن هدف به تنهایی نیز به جایی نمیرسی! باید تلاش کنی و زحمت بکشی و برنامه داشته باشی و در اجرای آن برنامه- تا رسیدن به آن هدف- مدیریت داشته باشی.
زمانی علم جامعهشناسی معتقد بود که بشر ۸۰ درصد تابع ژنتیک و تربیت خانوادگی است و ۲۰ درصد محیط. امروز این نسبت برعکس شده و دنیای مدرن با ابزار و فضای مجازی اثر محیط را بالاتر از ژن و تربیت قرار میدهد.
در ورزش هم تا نیم قرن پیش اهمیت «روحی» و انگیزه و اعتماد به نفس و... بر آمادگی جسمانی میچربید ولی در دنیای مدرن کسی را پیدا نمیکنید که «نخواهد»!
همه هدف دارند و هدفشان رسیدن به قلههاست و تازه خیلیها در مسیر اعتقادی به اخلاق و جوانمردی هم ندارند! در چنین جوی قطعاً «مسیر» و نوع مدیریت رفتار حرف اول را در پیروزی خواهد زد.
درست همان چیزی که میان مربیان بزرگ فوتبال امروز جهان وجه مشترک و حلقه واسطه است. در سطح اول فوتبال جهان حتی یک مربی پیدا نخواهید کرد که در ابتدای یک تورنمنت و به بهانه افزایش روحیه تیمش وعده قهرمانی بدهد و در حالی که همه چنین «هدفی» دارند، فقط از بردن بازی پیش رو صحبت میکنند.
گواردیولا، کلوپ، مورینیو، کاپلو، ساوتگیت، انریکه، پوچتینو، زیدان، کومان، فلیک، توخل و... هم ندارد. از نسل لیپی و تراپ و کاپلو تا ناگلزمن امروزی، از لیگ برتر و کالچو تا بوندسلیگا و لوشامپیونه و لالیگا و لیگ قهرمانان.
همه و همه فقط برای بازی بعدی برنامهریزی و کار میکنند و چه ببرند و چه ببازند، غروب یکشنبه (پایان روز بازی) پرونده آن مسابقه به بایگانی میرود و از فردایش برای بازی بعد کار میکنند. چه لیگ، چه حذفی و چه لیگ قهرمانان، چه یورو و چه جام جهانی.
اوضاع تیم ملی ما اصلاً خوب نیست
هیچ کارشناس و فوتبالدوستی نیست که نداند چه کار سختی برای صعود دوباره به جام جهانی داریم. عراق و بحرین در پایان دور رفت فاصله خود را با ما زیاد کردهاند و «مأموریت غیر ممکن» اسکوچیچ و مردانش فقط بردن هر ۴ بازی دور برگشت نیست. آنها باید دست به دعا هم باشند تا عراق و بحرین در جدال رودررو یا با کامبوج و هنگکنگ هم امتیاز از دست بدهند.
در چنین «وانفسایی» که همه «هدف» صعود دارند، نقشه راه یا مدیریت اجراست که به درد ما میخورد و میتواند گره از کارمان باز کند. اینکه ما هم مثل تمام بزرگان موفق در فوتبال جهان بازی به بازی فکر و نگاه کنیم و فقط برای بازی بعد وقت بگذاریم. از الان به بازی با عراق فکر کردن و حرف زدن در موردش فقط «عوامفریبی» و خود گولزنی است!
جالب اینکه ما با چنین شرایطی بیگانه هم نیستیم. در دور نخست انتخابی ۲۰۰۶ به اردن در آزادی باختیم و باید هر دو بازی باقی مانده در خاک اردن و قطر را میبردیم تا به مرحله بعد برویم. نسل قدیمیتر خوب به یاد دارند که تابستان ۸۳ اصلاً کسی از بازی با قطر- مهرماه قرار بود باشد- حرف نمیزند و همه نگاهها با هدایت برانکو (سرمربی وقت تیم ملی) به بازی شهریور در امان بود و درست هم بود.
اگر اردن را در خانهاش نمیبردیم اصلاً کار به بازی دوحه نمیرسید که بخواهیم غصهاش را بخوریم! و با آن عزم ملی و با تکیه بر پتانسیل نفراتمان - با یک نقشه راه درست و مدیریت صحیح - ایران هم اردن و قطر را برد و هم در دور بعد کنار ژاپن به جام جهانی صعود کرد.
نمونه دیگر؟! کیروش و ۳ بازی مشهور انتخابی ۲۰۱۴ که هر ۳ را برد و با شکست کره جنوبی در اولسان جشن صعود گرفتیم. کافی نیست؟!
کسانی که امروز و در این شرایط از بازی عراق حرف میزنند در خوشبینانهترین حالت «نادان» و «مضر» هستند. الان باید از تیم ملی حمایت کرد، روحیه داد و کار کرد و... اما فقط برای بازی بعدی! و همه میدانیم که مسابقه با بحرین قبل از بازی با عراق است. از سابقه دیدار با این حریف هم که خاطره کم نیست! اگر به هر دلیل بحرین را نبریم، اصلاً دیگر بحث بازی با عراق نمیماند!