سه‌شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۷
۱ |
۰
حرف آخر| سنگی که یک دیوانه ته چاه می‌اندازد
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

قدیمی‌ها می‌گفتند یک دیوانه سنگی را به چاه می‌اندازد که صدتا عاقل هم نمی‌توانند آن را دربیاورند. این حکایت امروز فوتبال ایران و سیستم صددرصد معیوب باشگاهداری (یا همان تیمداری) آن است.

خبرورزشی/ فرهاد اشراقی؛ در این فوتبال بازیکنی داریم که قراردادش ۹ میلیارد تومان است اما ۴ میلیارد تومان هم آپشن دارد! بله، درست خواندید ۴ میلیارد تومان آپشن برای فوتبالیستی که علی کریمی و مهدی مهدوی‌کیا هم نیست که...

در فوتبال یک مهاجم وظیفه دارد گل بزند اما برای او آپشن می‌گذارند که اگر مثلاً ۱۰ گل بزنی، ۲ میلیارد تومان بیشتر می‌گیری! وظیفه هافبک این است که پاس گل بدهد اما آپشن می‌گذارند که اگر ۷ پاس گل بدهی، ۱/۵ میلیارد بیشتر می‌گیری! وظیفه گلر این است که گل نخورد اما آپشن می‌گذارند که اگر ۱۵ کلین‌شیت داشته باشی و تیم قهرمان شود، ۳ میلیارد بیشتر می‌گیری! خب این کارهای هنرمندانه اگر اسمش حماقت نیست، پس چیست؟ ضعف مدیریت مال ۲۰، ۳۰ سال پیش بود که طرف یک بازیکن سرشناس را می‌دید و عین یک هوادار ساده‌دل کلی با او عکس می‌گرفت اما مدیری که اسم خودش را گذاشته مدیرعامل یک باشگاه بزرگ و ادعای بکن‌باوئر بودن دارد و بعد ۴ میلیارد آپشن برای یک گلر یا یک مهاجم می‌گذارد، اسمش با عرض معذرت فقط یک احمق است و این تازه نگاه خوشبینانه به ماجراست چون اگر از بحث حماقت چنین مدیری بگذریم، می‌رسیم به بحث زد و بند و درصد گرفتن که طبعاً احمق بودن خیلی بهتر است!

نکته مهم ماجرا اینجاست که آقای مدیرعامل قرارداد ۱۲، ۱۳ میلیاردی می‌بندد و تمام تعهدات پرداخت این قراردادها می‌ماند گردن مدیرعامل بعدی که وقتی رقم قراردادها را می‌بیند، دود از کله‌اش بلند می‌شود اما خب کاری از دستش برنمی‌آید جز اینکه بخواهد از بازیکنان تخفیف بگیرد. این طور وقت‌ها قدیمی‌ها می‌گفتند یک دیوانه سنگی را به چاه می‌اندازد که صدتا عاقل هم نمی‌توانند آن را دربیاورند. این حکایت امروز فوتبال ایران و سیستم صددرصد معیوب باشگاهداری (یا همان تیمداری) آن است.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظرات

  • منتشرشده: ۱
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۰
  • ابرام US ۲۱:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۷
    آقا جان ٬ بجای این ضرب المثل های صد تا یه سنگی ٬ این همه سنگ هایی رو که انگا ر با صد تا کمپرسی آوردند و خالی کردند از دور وبر این مدیران صد تا یه غازی ــــ هر جوری که به نظر مبارک میرسه اگه شده با مشورت با یه مدیر خیلی معمولی که یه موش به صدتا ازین یه غازی ها می ارزه ـــ مشورتی بشه و دور از دسترس با شند این سنگ ها ٬ بد نمیشه٬ . آخه این نشد که ما سا ختمون های لاکچری قرمز و آبی و زرد و بنفش با شگا هامون رو با اطراف و داخل اسا تیدالیوم ( فرهنگ کدخدا = جمع استا دیو م) آزادی و یادگار و نقش جهان و ذوب فلزات و .....الخ یکی حساب کنیم و اونجا هم سنگ خا لی کنیم و این جا هم سنگ ها ی خا لی شده رو به امید خدا رها کنیم و بریم . خب نتیجه همین چا ه هایی میشه که جنا ب اشراقی با اشراف کا مل صحبت از سنگ و چاه و مجانین و دیوان سعدی و مولا نا می کنند و گوش کسی هم که تا بحال بدهکار این حرفها نبوده . تازه گوش ها ی این کُمَّلین قوم ما مگر صندوق این با صطلاح با شگا ه های ما هستند که بدهکاری به کسی داشته باشند .

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی