خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ یکم- اینهم یک بازی به حد انتظار نرسیده! دیگران، همه نظری دارند بسیار محترم، ولی من قبول نمیکنم که پرسپولیس روی کانال ۵۰ درصدی قدرت واقعیاش بازی کرد! نه از جهت بازی با توپ و نه از نظر یک فوتبال فیزیکی، پرسپولیس را در قد و قواره خودش ندیدیم! با وجود همه کمبودهای نفری، پرسپولیس باید بهتر از این میبود! نه بازی با توپ قابل قبولی و نه مسابقه درگیرانهای که در حد مطلوب باشد! کاملاً کال، خیلی خیلی نارس!
وزن دویدن پرسپولیس پایین بود! اراده و عزم تاکتیکیاش هم معرف قرمزها نبود! کوشش بایستهای هم برای فرار از این فرود آشکار صورت نمیگرفت! تک و توک، سیامک نعمتی و سعید آقایی، تکانی گهگاهی با بازی خودشان دادند! بقیه رضایت داده به رضای تو، بیشتر قواعد بیعملی را مراعات میکردند! بشار رسن هم که قرار بود بازی آخرش باشد این بازی، نشانی از «بشاریت» با خود نداشت! و حالا باید از چهها گفت و کدامین گفتهها را ناگفته گذاشت؟ ناگفتن گفتنیها که چرا؟ که چه باید بشود؟ یحیی باید سفت و سخت از ضرورت نقد و انتقاد، یک قدم هم عقب ننشیند! که حالا گفتمان انتقادی، لازم و واجب واجبات است!
داور به جای خود!
باخت بازی برده، علت دیگری هم دارد!
دوم- پرسپولیس باید قبل از هر کاری و پیشتر از هر واکنشی، بپذیرد که یک برد شیرین را از دست داده است! پرسپولیس باید بپذیرد که یکی از پرمسئلهترین بازیهایش را انجام داده است و پرسپولیس باید این درک را به همه منتقل کند که خوب بازی نکردن قرمزها برابر اولسان هیوندای کره، معلول بازی نکردن آلکثیر، وحید امیری، احسان پهلوان و نبودن شجاع و ترابی و علیپور و... نیست! چند تن از بازیکنان بازی فینال، وظایف حرکتی خود را کج فهمیدند! تنی چند از همین بازیکنان- که تعدادشان کم هم نبود- در انجام وظایفشان دچار بدفهمی شدند! در مواردی که تأثیرگذار هم بودند، عادات غلط خود را به تیم خودشان حقنه کردند! مثل غالب حرکات منجرشونده به حملههای ناقص و ابتر کرهایها!
در مورد پنالتی دوم! حتی در مورد پنالتی بیدلیل و بیمبنای اول! قبول داریم که داور مسابقه و گروه «VAR» منتظر بهانه بودند تا با یک «هین و چش» وارد عمل شده و بهجای کلاه سر بیاورند که آوردند! دستکم در مورد پنالتی اول! که تحمیل VAR بود!
سنگ شدن، سنگی شدن
سوم- این چندمین نوشته من درباره بازی با اولسان هیوندای کره است که مینویسم و پارهاش میکنم! مینویسم و مچالهاش میکنم!
از باختن عصبی نیستم! چیزی که به مرز کلافگیام رسانده، نه داوری ناداور قطری که بد باختن خودمان بود! ما، باختیم! ما، فرصت اول شدن را برای تیم VAR، تیم داوری و تیم برگزارکنندگان مسابقه، فراهم کردیم! واقعیت این است، باید دید ولی نه برای تسلیم شدن به این واقعیت بد! بلکه برای نپذیرفتن! بلکه با جنگ تمامعیار و غیرت و تعصب! واقعیتهای بد را باید تغییر داد! فلک را باید سقف برداشت! نه میبازیم و نه اجازه بازنده شدن را به خودمان میدهیم! برای بردن تیم ما، برای شکست دادن تیم «ایران» باید مرد! باید جان داد! باید از زندگی خود سیر شد! و باید در جنگی همهجانبه و در پیکاری هر لحظه سنگینتر شده جان کند و جان داد تا برد! سرسخت و سرکوش! پر از اراده! یک پارچه سنگ! سنگهای آب دندان! سنگهای دندانشکن! خلاصهاش کنیم: اگر هم ببازیم حریف را میکشیم تا لذت پیروزی بر ایران را نچشد! تا از بازی با تیم ایران، بترسد و فرار کند!
لیگ یک
ملوان- استقلال خوزستان
جنوب و شمال!
چهارم- هفته ششم «لیگ یک» هفته برخورد تیمهای مدعی است! مدعیانی که برای صعود به لیگ برتر، بازی که نه پیکار میکنند! مثلاً روز سهشنبه، استقلال خوزستان تیمی که صدرنشین است و با امیر خلیفهاصل، بلندپروازیهای دور و دراز دارد، به انزلی رسیده و مقابل ملوان به میدان میرود! هر دو تیم از دقایق ۸۸ به بالا ترس دارند و امید! هم میزنند و هم میخورند!
ملوانیها، خود یک مدعیاند ولی با شتاب فزایندهای امتیازهای خوبی را از دست دادهاند! در تقابل شمال و جنوب، هیچکدام نباید امتیاز از دست بدهند!
تیم خرمآبادی خیبر هم یکی دیگر از حریفان است! عبدا... ویسی میخواهد با خیبر و یاران بسیار دوندهاش، یک دردسر بزرگ برای بقیه باشد! این خط و اینهم نشان، خیبر خرمآباد را هر هفته پیگیری کنید! یقه همه را میگیرد!
بوشهریها هم در شهر جم، با هم چالشی دارند بیپایان! پارس جنوبی میخواهد پاهای شاهین را ببندد!
بادران و محسن عاشوری، میدانند که جلوی فجر سپاسی، حق کوتاه آمدن ندارند و الا کوتاهشان خواهند کرد!
چوکا با علی لطیفی، میخواهد شانس خود را روبهروی هوادار آزمایش کند! رضا عنایتی هفته پیش، اولین بار باخت و دیگر نمیتواند بازنده باشد!
میخواهیم در لیگ قهرمانان آسیا، ما هم قهرمان باشیم و قهرمانی ما، بیکلک و بدون علت هم باشد! پس باید لیگ یک را درست برگزار کرد! درست از نظر کیفی، درست از نظر کمی! راه دیگری نداریم! لیگ یک، دیگ جوشان فوتبال ما باید باشد!