خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ یکم- شنیدن سخنان محمود احمدینژاد به عنوان یک شهروند عادی، حال و هوای خودش را دارد! هم به یکی، دو، سه مورد از مشکلات دیرپای ورزش میپردازد و هم پرسشهای چندی را به ذهن متبادر میکند! حرفهایی درباره خصوصیسازی، حرفهایی درباره دولت و ورزش! حرفهایی درباره حرفهایگری و ورزش!
علی فتحا...زاده و امیر عابدینی که عصاره علم تجربی و کاربلدی و دایره اداره و مدیریت ورزش قهرمانی و نیز ورزش حرفهای با شرایط و امکانات حداقلی و زیرحداقلها هستند، در این گفتوگو که حالت «مونولوگ» بیشتری دارد، سوی دوم ماجرایند! مردانی که با سخنان شمرده خود، ناچارمان میکنند تا بپرسیم:... آقای احمدینژاد، در آن ۸ سالی که ریاست جمهوری برعهده شما بود چرا در این بحثها شرکت نکردید؟ در بحثهایی که ضرورت بحث و گفتوگو را قبل از هر کاری بارز و برجسته میکرد! باید دانسته میشد که در باب ورزش به چه دانستنیهای بیشتر و بیشتری نیاز داشتیم! و اینکه باید میدانستیم که ورزش در ورای ظاهر ساده خود، چه پیچیدهاندیش و چه بیشترخواه بود و هست! معلوم شد که چرا «همه چیز» را همگان میدانند! و معلوم شد که دوری جستن از این مسائل، چقدر ما را و ورزش قهرمانی و حرفهای ما را از یافتن زبان مشترک بازداشته و دورمان کرده است!
فتحا...زاده و عابدینی به احترام «حضور مجلس» حرف زیادی نزدند و زیاد هم حرف نزدند اما در همان مختصر، عیار ورزشدانی و ورزشمداری خود را به میان آوردند! سخنان رد و بدل شده در خبرورزشی شاید چندان برای امروز و فردای فوتبال ایران، فایدهمند نباشد! اما وقتی کلام کارشناسانه حاضران در محضر رئیس جمهوری بیان میشود، هزار خاصیت و فایده بیشتر و بهتر پیدا میکند!
تا دهم اسفند!
دوم- حضور محمود احمدینژاد در گفتگوی زنده اینستاگرامی با خبرورزشی و سخنان ایشان درباره ورزش نشان داد که چرا ورزش، سهل ممتنع است! چرا دشوار و بسیار هم سهل است! و چرا نمیتوان با یک مطاله سرسری، از عهده این ضرورت درجه اول اجتماعی برآمد!
آقای احمدینژاد کوشید به زبانی ساده و گویا، حق مطلب را در مواردی که مورد بحث بودند ادا کند، ولی مقوله ورزش با همه عام بودن و عامهپسندیاش، بسیار هم تسلط و دانستگی مفهومی میخواهد تا جای مفاهیم درست و غلط عوض نشود! احمدینژاد، فرصتی پدید آورد تا یک بار دیگر معلوم شود که: ...این بیشه گمان مبر که خالی است! و به راستی که عرصه ورزش، پر است از «ریز نکات» به غایت چندین وجهی با معانی چندگونه! یکی از اشکالات وزارت ورزش، در این ایام همین است، «سنگین» بودن ورزش و «وزین» بودن ورزش! جای دانایان و اهل خبره، در همه جای ورزش، سالهای سال است که خالی شده و خالی هم مانده است! مثلاً در فوتبال که پر است از خالی! دانایان خانهنشین و میدانداران همه خالی! و فوتبال با این خطر، باز هم مواجه است تا دهم اسفند! مگر که همتی بجنبد تا دهم اسفند!
پرسپولیس زخمی
سوم- بر همه واضح و مبرهن است که البته نه همه، ولی بخش عمدهای از دردسرهای فوتبال، از همین بازی و نیز از یک بازی دیگر شروع شد! بازی نساجی- پرسپولیس که خواهش یا خواسته شده بود که به صورت پرسپولیس- نساجی در روز موعودش برگزار شود که نشد! حقی برای نساجی در رد یا قبولی این تقاضا ایجاد شده بود که نساجی «نه» را برگزید! نه به جابهجا کردن مسابقه مهم و بلکه مهمترین مسابقه هفته پنجم! و بعد ذوبآهن هم وارد شد که حاجی انالشریک! ما هم هستیم! ما هم کرونا دیدهایم و ما هم به ویروس رسیدهایم! و نتیجه این شد که شد! پرسپولیس طلبکار که به همین دلیل ما دوم شدیم، «فینالیست لیگ آسیا»! پرسپولیس تیمیت خود را کامل ندید، برای اینکه پیش از مسابقه در ورزشگاه جنوب دوحه، ۱۰، ۱۱ روز هیچ بازی نکرد! آیا بازی امروز- پنجشنبه ۱۱ دی ۹۹- جای آن بازی را میگیرد؟ و آیا میتوان جای هیچ بازی را با بازی دیگری عوض کرد؟ و یا جای دو بازی یک تیم؟!
واقعیت را، تیم نساجی، هفته پیش به زبان آورد، آنجا که گفت این پرسپولیس، از پرسپولیس بازی فینال لیگ آسیا، هم بهتر است و هم قویتر! پیروز قربانی- در مقام مربی تیم سایپای تهران- تصدیق میکند این گفته را! به گفته تأکیدی پیروز، این واقعیت را در زمین و در هنگام بازی باید دید و باید که انکارش نکرد!
ذوبآهن، یکی از آن دو
چهارم- پرسپولیس، جنسش در یکجا جور است: ...کادر فنی ...تیم مربیان ...و یاران یحیی! که همگی پختهاند ولی نگاه و سلیقه و تحریکپذیریهای یحیی با مطهری، خوب جوری جور است! یک جور پیوند حسی! یک جور شباهت در نگاه، چه منجر به دیدن و چه منجر به ندیدن!
یحیای پرسپولیس، بلکه یحیای پدیده و شهرخودرو و یحیای ذوبآهن و نفت تهران، خیلی پختهتر از سنش بود! گویا که از «پیران دیر» یکی را داشته باشی! خونسرد، جسور و خوشسلیقه! امروز هم همان است که بود! ظاهری همیشه آرام! برخوردار از آرامش و اطمینانی واقعی و کمنظیر! یکی از آنها که بلد است (ذاتاً بلد شده است) که شکست را به پیروزی بدل کند! یا دستکم چنین وابنماید!
آبادان باشد برای بعد
پنجم- با نفت آبادان هم حرفکی داریم، بماند برای بعد! اما به سپاهان چه باید گفت وقتی که بازی یک-۳ برده را با تساوی ۳-۳ عوض میکند تا چه اتفاقی برایش بیفتد؟
میپرسیم بازی مفید کیروش را- که حالا محبی هم به او در حال چسبیدن است- قربانی بازی دیگران کردن با کدام منطق؟ اصلاً چرا در آن واحد با شهباززاده و کیروش و بقیه خوبان که داری، تیم تیغدارتری که کوبندگیاش بیشتر باشد، به میدان نرود؟ ما خیال میکنیم، هرکدام از این دو و بقیه خوبان را نخواهید، ستم به تیم است!
خوش خبر
تعارف که نداریم! هم گل زدنهای دوباره مهدی طارمی در لیگ پرتغال را جشن میگیریم و هم دعوت از بانو شهریاری برای نظارت بر جیلیگ ژاپن! آن وقت در تیمهای بوشهری، جایی برای امثال طارمی، قایدی، محبی، دانشگر و... نیست!