خبرورزشی/ فرهاد اشراقی؛ برای خیلیها که در مسند کاری هستند و یا قرار است برای ریاست به جایی بروند، آنچه اهمیت ندارد تخصص است و اینکه آیا میتوانند مفید باشند یا نه؟! حتماً زیاد شنیدهاید که بخش اعظم مشکلات ما به خاطر این است که در فلان نهاد و شرکت و فلان کارخانه آدمها سر جایشان نیستند. جای امثال علی دایی البته در فوتبال است ولی خب او احساس کرده در مقام رئیس فدراسیون خیلی نمیتواند مفید باشد و یا مثلاً تمرکزش جای دیگری است. اگر همین تفکر در سایر نهادها هم بود مسلماً بسیاری از مشکلات حل میشد. در ورزش و فوتبال معمولاً اینطوری است که دوستان وقتی آدم زیاد میآورند و رفقایشان به یکسری پستها و مناصب نمیرسند، به آنها در ورزش پست میدهند! نتیجه هم این میشود که در حال حاضر شده است! علی دایی اما دنبال پست نیست و نیمه خالی لیوان این است که وقتی علی داییها جلو نیایند، یکسری از سیاسیون و بازنشستهها و اسامی تکراری وارد گود میشوند که خب خروجی کار هم از همین حالا مشخص است.
زندهیاد ناصر حجازی هم مثل علی دایی کارهای مدیریتی و اداری را دوست نداشت و همیشه میگفت من دوست دارم مربیگری کنم. هر چه به او میگفتند شما باید رئیس باشگاه باشید تا مثل امثال بکن باوئر احترامتان حفظ شود، قبول نمیکرد و میگفت من باید مربیگری کنم! به هر حال حرفی که علی دایی زد و گفت من به درد ریاست فدراسیون نمیخورم درس بزرگی بود برای بسیاری از سیاسیون و عاشقان قدرت و صندلی. البته که اگر قرار بود ما از این چیزها درس بگیریم تا حالا گرفته بودیم.