خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ یکم- یک غلطی، در همه جای دنیا درست جا افتاده! بهقدری درست که گویا از روز نخست هم همین بوده و غیر از این نبوده! غلط درستنما این است:
یا بد بازی کن، یا برنده نمیشوی! یا خوب و قشنگ بازی نمیکنی، یا خیال بردن را به سرت راه نمیدهی! در یک جمله کوتاه، بردن نتیجه خوب بازی کردن نیست! به بازی خوب، امتیاز نمیدهند! نباید برای بردن، فوتبال خوب و همهجانبه و چشمنواز و پیچیده و چندوجهی بازی نمود!
شاید کبری و صغری این پیشفرض، درست هم باشد اما نتیجهگیری و «این همانیاش» حتماً نادرست و غیرصحیح است! که برای بردن، باید خوب بازی کرد! که پیروزی محصول خوب بازی کردن است! نتیجهگیری، هم به عملیات یک تیم بستگی دارد و هم به عوامل غیرمربوط به این روند! عنصر غافلگیری که «جانمایه» فوتبال هم هست، در همین نگاه و همین انتظار، به جواب قابل قبول میرسد! به جواب قابل پیشبینی! و به جواب تمامی حرکات ساده و هر کسی که ماهیت یادگیرانه دارد و لازمهاش، شناخت است، درک متقابل است و همخوانی و همنوایی پیوسته بههم! و البته و صد البته که به بدیههسازی و خلاقیت و آفرینش!
فوتبال، اینجاست که به هنر نزدیک میشود! به خروج از چارچوبها، به پاره کردن قید و بندها، به نافرمانی و سرکشی یک روح تعالیجو و متعالخواه!
نیمه دوم، از نیمه دوم
استقلال یکپارچه تیم
دوم- استقلال را میبینیم که شباهتی نه به استقلال تحت امر فرهاد مجیدی دارد و نه مربوط میشود به خواستههای بیشتر معقولانه استراماچونی و وینفرد شفر! یک استقلال دیگر که ما را هیچ به یاد دوران آقای مظلومی نمیاندازد و نه یادآوری میکند از شیوه و روش صمد مرفاوی! محمود فکری که حالا یواش یواش، مدعایش را در زمین بیان میکند، این مایه از هنر مربیگری و این اندازه از اقتدار مدیریت تیم برخوردار است که پافشاری کند به شدت هم پافشار که من راه خودم را میروم! و این راه بسیار هم روشن است: ...حرف اول را میزنم و حرف آخر را و من منم! نظمی دارم و ترتیبی و بازیام نیز نظمی دارد و نسقی برآمده از این اصول: ...پای خود را، به اندازه گلیمتان دراز کنید! والا باید پای خود را ورچینید! حالا در استقلال، همه حد خود را میدانند و همه از انتظاری که باید برآوردهاش کنند- بر پایه جنگهای دو نفره- باخبرند!
دیدار به دربی
سوم- خیال دیگری هم هست که غلط ولی رایج است: عدهای، شاهزادههای تیمند! آقای تیم و ارباب تیم! فقط هنرنمایی میکنند! تلاش و ژست کار کردن و سخت کوشیدن مال بقیه است! دو تیم در یک تیم! به قول مصطفی دنیزلی: سولیستهای ویولننواز! طبالهای طبلزن!
استقلال دارد این دوگانگی را به یک یگانه تبدیل میکند! همه در خدمت هم! همه برای هم! بازی با توپ، فانتزی بازی، یک هنر است و دویدن هم هنر مکملی که همه باید از بیشترین سطحش برخوردار باشند! استقلالی که در ۴۵ دقیقه دوم، هرکار خواست انجام داد، چنین تیمی بود و چنان بازی مطلوبی را دنبال میکرد! تازه، لق بودن و نساخته بودن دیاباته هم معلوم!
استقلالی که نیمه اول را تحت تأثیر حریف بازی میکند، اواسط نیمه دوم بیرحم میشود و دیدنی مینماید!
خوش بهحال دربی
خوش بهسعادت برنده
چهارم- آوردسازان دربی تهران، موقعیتهای متفاوتی دارند! پرسپولیس دغدغهمند که تیمش «جوریت» خود را از دست داد و به لحاظ تیمی، دچار کاستیهای حین عمل شده است! استقلال اما، تمام باورهای تشکیکآور و تردید مسلطکن را به کنار گذارده! برای استقلال «تاس» خوب نشست و نراد فوتبال نرد خوبی ریخت! استقلال راه بردن را آموخته است و پرسپولیس نشان میدهد نشانههایی از ناچاری و بیباوری به «خویشتن» خویش را!
دربی که حسابش از همه بازیها جداست، خود هم فال است و هم تماشا! و باید دید در روزی که با بقیه روزها تفاوتی چشمگیر دارد، بهخودآمدگی حاج محمود، چگونه میتوان در جریان نبردی که لحظه لحظهاش تأثیرگذار است، بازیگران میدان، چگونه به ایفای نقش میپردازند! جسارت و گستاخی و میل به پیروزی، خط حاکم بازی میشود یا...! دلمان نمیآید از احتیاط حرفی بزنیم!
ملوان و استقلال خوزستان
غوغاییان لیگ یک
پنجم- در لیگ یک، روند حرکتی بازیها، از یک دیالکتیک منطقی برخوردار است! بازی به بازی و مسابقه به مسابقه، همه لیگ یکیها بهتر بازی میکنند! از استقلال خوزستان که برنده شدن در خانه حریفان را خوب بلد است، در هفته هشتم، پارس جنوبی را در شهر جم مغلوب خواست خود و قدرت جنگاوریاش کرد! تا هوادار که برابر آرمانگهر بازنده شد و شگفتی همه را آفرید! ولی...
ولی کاری که ملوان موفق به انجامش شد، هم بهواسطه خوشایند بودن پیروزیهای ملوان هم بهخاطر نحوه بازی ملوان اهمیت ویژهای داشت! ملوان آنطور بازی میکند که به آن فخر بفروشد و خود را ادامهدهنده ملوان بزرگ، قوی سفید انزلی بخواند!
بلی، قبول کردهایم این ملوان، خاطره ملوان دهه ۵۰ و ۶۰ را زنده میکند! خاطره تیمی که مظهر و نشانه یک سبک اصالتآمیز از فوتبال بود و از زندگی در روی دریا و کنار دریا! سخت و مقاوم! ساکت نبرد با دریا، خود دریایی شدن!