خبرورزشی - بعضی روزها در تقویم فوتبال برای همیشه ماندگار می‌شوند و متمم‌هایی در دل آنها به یادگار می‌ماند که حتی با گذشت زمان هم پاسخ قطعی و مناسبی برایشان پیدا نمی‌شود. یکی از این ماجراها، داستان رویارویی استقلال و سایپا در اردیبهشت سال ۷۸ است. همان دیداری که پس از پایان آن، حکم اخراج ناصر حجازی فقید صادر و درب خروج از استقلال به این اسطوره نشان داده شد. معمایی که پس از ۲۲ سال هنوز حل نشده و شاید هرگز هم حل نشود.
حالا امروز در بیست و دومین سالگرد آن مسابقه عجیب بد نیست بار دیگر اتفاقاتی که منجر به اخراج ناصرخان از استقلال شده را به اتفاق همدیگر مرور کنیم:
از پیروزی تا شکست
شرایط استقلال قبل از مسابقه با سایپا به معنای واقعی کلمه متشنج بود. این تیم در فینال جام باشگاه‌های آسیا شکست خورده و با وجود برگزاری مسابقه در تهران، نتوانست کاپ قهرمانی را بالای سر ببرد. البته نایب قهرمانی در آسیا هم افتخار بسیار بزرگی است ولی در آن مقطع طیف وسیعی از هواداران استقلال ناراحت بودند و این عنوان را برنمی‌تابیدند به همین خاطر زمزمه‌های زیادی مبنی بر تحول روی نیمکت آبی‌پوشان به گوش می‌رسید. استقلال پس از شکست مقابل جوبیلو ایواتا در فینال، راهی مشهد شد و ابومسلم را شکست داد. بعد از آن هم مسابقه با سایپا در ورزشگاه آزادی بود. دیداری که اگر با برتری آبی‌پوشان تمام میشد، قطعاً التهاب فضا تا حد قابل ملاحظه‌ای کاهش پیدا می‌کرد. آبی‌ها مقتدرانه مسابقه را آغاز کردند و تا اواسط نیمه دوم با نتیجه ۳-۱ از نارنجی‌پوشان پایتخت جلو بودند ولی ناگهان همه چیز رنگ عوض کرد و پیروزی ارزشمند استقلال با شکست فوق‌العاده عجیب ۴-۳ عوض شد!
استقلال طی کمتر از ۳۰ دقیقه، سه مرتبه دروازه خود را گشوده دید و دقیقاً بلافاصله پس از پایان همان مسابقه بود که زمزمه برکناری ناصر حجازی سرمربی وقت استقلال قوت بیشتری گرفت.
ببین فردا خودت هستی؟
حجازی از چند بازیکن به شدت عصبانی بود و پرویز برومند یکی از آنها تلقی میشد به همین خاطر بلافاصله پس از پایان مسابقه در داخل رختکن به برومند پیغام داد از فردا دیگر لازم نیست سر تمرینات استقلال حاضر شود. این حرف باعث ناراحتی سنگربان ملی‌پوش آبی‌ها شد و در پاسخ گفت: «به ناصرخان بگویید که اول ببیند فردا خودش هنوز سرمربی استقلال است یا نه ؟»
برکناری شبانه
استقلال به سایپا باخت و شبکه دو سیما در بخش خبری ساعت ۲۲:۳۰ روز نوزدهم اردیبهشت خبر قطع همکاری این باشگاه با ناصر حجازی را اعلام کرد! اما قبل از وقوع چنین اتفاقی چه ماجراهایی در دفتر علی فتح‌الله‌زاده مدیرعامل وقت باشگاه استقلال رخ داد؟
عده‌ای هنوز هم مدعی‌اند معاونان آن زمان باشگاه استقلال که رابطه گرمی با حجازی نداشتند، مدیرعامل را دوره کرده و اصرار داشتند تا حکم اخراج سرمربی صادر شود ولی خود فتح‌الله‌زاده چند روز قبل در گفتگویی اختصاصی با خبرورزشی مدعی شد برکناری ناصرخان در آن مقطع نظر هیئت مدیره بود نه معاونان.
تماس با منزل حجازی
حجازی اخراج شد و این خبر پیش از آنکه در رسانه‌های گروهی اعلام شود، باید به گوش خود او می‌رسید. سرانجام تصمیم بر این شد که با منزل ناصرخان تماس بگیرند و ماجرا را صراحتاً با خودش در میان بگذارند. از قرار معلوم، اسطوره فقید استقلال ابتدا با شنیدن این خبر واکنش تندی نشان داد و خطاب به مدیران باشگاه اعلام کرد غیر از چند بازیکن کم کار، سایر نفرات همگی در جبهه او هستند و حمایتش میکنند.
البته این پیش‌بینی حجازی اصلاً درست از آب در نیامد چون باشگاه بلافاصله اعلام کرد ابراهیم طالبی سرمربی موقت است و جواد زرینچه هم به عنوان کاپیتان تیم او را در جمع‌وجور کردن استقلال تا زمان انتخاب سرمربی جدید همراهی می‌کند. سایر بازیکنان هم فردای همان روز در تمرینات استقلال حاضر شدند و با کادر فنی جدید کار کردند چون معتقد بودند با باشگاه قرارداد دارند و نمی‌توانند سر تمرین نروند. در واقع تنها بازیکنی که پس از برکناری حجازی ترجیح داد از استقلال جدا شود، آتیلا بود.
خیانت بازیکنان
پرده اول داستان سرمربیگری حجازی در استقلال شامگاه روز نوزدهم اردیبهشت سال ۷۸ تمام شد ولی هنوز سؤالات زیادی پیرامون این مسئله باقی مانده که به آن پاسخ داده نشده است. از بازیکنانی که در جدال مقابل سایپا متهم به کم‌کاری شدند تا نفراتی که ظاهراً قبل از برکناری ناصرخان به او قول ماندن در کنارش را داده بودند ولی بلافاصله پس از تصمیم باشگاه، شکل دیگری رفتار کردند و....
خود حجازی چند روز پس از کنارگذاشته شدن، با یک رادیوی خارجی صحبت کرد و طی آن صراحتاً مدعی شد چند بازیکن استقلال به او خیانت کردند تا زمینه برای جدایی‌اش از نیمکت این تیم را فراهم کنند! ادعایی که البته تا پایان عمر چهره ماندگار استقلال همچنان نقل محافل بود و بازیکنان آن مقطع تیم هم قاطعانه از خودشان رفع اتهام میکنند. به هر حال این معما حالا حالاها به پاسخ نمی‌رسد.
