محمد صادقی یکی از مهرههای اصلی تیم ملی در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین بود که بازیهای درخشانی نیز به نمایش گذاشت. هافبک اسبق تیمهای پرسپولیس و پاس با خبرورزشی هم صحبت شد. این گفتوگو را بخوانید.
از صعود تیم ملی به جام جهانی شروع کنیم؟
با این بازیکنانی که ما داشتیم باید هم به جام جهانی صعود کردیم. فوتبالیستهای ما بسیار حرفه ای و بین المللی هستند و برای خود در فوتبال آسیا و اروپا اسم و رسمی دارند. باید قبول کرد بازیکنان تیم ملی بیشترین نقش را در راه صعود به جام جهانی ایفا کردند.
نقش کادر فنی و مدیریت فدراسیون تا چه اندازه بود؟
به اعتقاد من شخص رئیس فدراسیون فوتبال هیچ نقشی در صعود ایران به جام جهانی نداشت و اتفاقاً یکی از ضعیف ترین مدیران تاریخ فدراسیون فوتبال ایران است که به نظر میرسد از توان مدیریتی بالایی برخوردار نیست. عزیزی خادم با این همه مشکلاتی که فوتبال ما دارد پشت صعود تیمملی پنهان شده، در حالی که اگر نگاه کلی به فوتبال ایران داشته باشیم و به وضعیت باشگاهها نگاه کنیم متوجه میشویم که روزهای اسفناکی را پشت سر میگذاریم و جایی که فدراسیون فوتبال باید تصمیمات و برنامهریزیهای کلانی داشته باشد عملاً همه چیز را به حال خود رها کرده است. پرسپولیس و استقلال از آسیا حذف شدند و سایر باشگاهها نیز زمین برای میزبانی ندارند و در شهرستانهای دیگر بازی میکنند در حالیکه اساسنامه لیگ حرفه ای چنین چیزی را نمیپذیرد و تیمهایی که امکانات ندارند باید کنار بروند.
و نقش کادر فنی تیم ملی؟
اسکوچیچ زحمت خودش را کشید اما به اعتقاد من مربی ضعیفی بود و هرگز نمیتوان او را با امثال کارلوس کیروش مقایسه کرد. خدا پدر و مادر کیروش را بیامرزد که این ساختار را برای فوتبال ما ساخت و حالا دراگان اسکوچیچ از این امکانات و پتانسیل نهایت استفاده را برده است. این نسل فوتبال ما پرورش یافته مکتب کی روش است. اگر بازیکنان آماده و اژیونر داریم به خاطر تفکر حرفه ای است که مرد پرتغالی به شاگردانش تزریق کرد و هروقت در ترکیب تیم ملی بازی میکنند بهترین عملکرد را دارند. اسکوچیچ و عزیزی خادم سر یک سفره آماده نشستند و به اعتقاد من به جای تشکر از اسکوچیچ باید از کسی که این سفره را پهن کرد تشکر کنیم! اگرچه من باز میگویم که دراگان اسکوچیچ لااقل اندازه خودش زحمت کشید!
جشن صعود به جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین چطور بود؟
عجب روزهایی بود. ما یک هفته زودتر جواز صعود به جام جهانی را گرفتیم، در حالی که از دو قاره آسیا و اقیانوسیه تنها یک تیم به جام جهانی میرفت. یادم میآید بازی هفته آخر ما با کویت در کویت تشریفاتی بود.
ماریو زاگالو سرمربی نام آشنای فوتبال جهان که هدایت کویت را برعهده داشت با حشمت مهاجرانی صحبت کرد و از او خواست که اگر امکان دارد ایران از بازیکنان ذخیره خود استفاده کند و با تمام قوا به میدان نرود و حشمت خان هم به نوعی دلش سوخت و بازیکنان ذخیره را به میدان فرستاد اما کویت ضعیف تر از این حرفا بود که حتی حریف بازیکنان ذخیره ما شود و تیم ملی با دو گل مهاجمان ذخیره خود کویت را شکست داد.
کویتیها برای ما سنگ تمام گذاشته بودند و کوچهها و خیابانهای شهر کویت را به مناسبت صعود ایران به جام جهانی تزیین کرده بودند و آنها نیز به اندازه ایرانیها از صعود ایران به جام جهانی خوشحال بودند و آن روزها را هرگز فراموش نمیکنم.
پاداش شما برای صعود به جام جهانی چه بود؟
جایزههای مختلف میدادند که یادم میآید یکی از آنها یک دستگاه اتومبیل پیکان بود. مدیر یک باشگاه خرمشهری نیز به هر کدام از ما یک اتومبیل تویوتا هدیه داد. آن پیکانی که به ما دادند ارزش مادی نداشت و حتی حاضر نبودیم بگیریم. قیمتش ۱۲ هزار تومان بود که من یادم میآید اتومبیل خودم را به علی پروین فروختم.
یک پیکان گوجه ای رنگ بود که پروین ۵۰۰ تومان بالاتر از ما خرید چراکه این اتومبیلها به صورت ویژه ساخته شده بود و آپشنهای مختلفی داشت(با خنده). روی هم رفته پاداش صعود به جام جهانی را کامل گرفتیم.
شنیده بودیم که از لحاظ جسمانی دچار مشکلاتی شده اید در حال حاضر چه وضعیتی دارید؟
مردد مانده ام که کمرم را جراحی کنم یا اینکه با آن مدارا کنم فعلا که آبدرمانی میکنم اما شرایط برایم بسیار سخت شده است و از پله نمیتوانم بالا بروم.
آیا با همبازیان قدیمی خودتان همچنان در تماس هستید؟
از وقتی کرونا آمده بیشتر در خانه میمانیم و مراقبت میکنیم قبلا همبازیان قدیمی هم در تیمهای ملی و باشگاهی بیشتر در تماس بودم اما حالا روابط کم شده و بعضاً تلفنی از حال یکدیگر باخبر میشویم.
حتی از حال دوستانی که در لس آنجلس هستند؟
بله! من با خواننده معروفی از جوانی رفیق بودم و بعضاً تماس داشتیم اما یکبار از جایی خواستند تا این ارتباط را قطع کنم!