استقلال بازی با ذوب آهن را در ثانیههای آخر برد و صدر جدول را نگه داشت اما این نتیجه دلیل نمیشود که جواد نکونام و همکارانش در کادر فنی نقطه ضعفهای بزرگ یا همیشگی را نبینند. نقطه ضعفی که در همین فصل بارها و بارها کار دست استقلال داده و همیشه هم رسانهها و کارشناسان بعد از هر نتیجه مساوی یا برد استقلال به آن اشاره کردند.
نگاه کنید به ضعف عجیب قلب دفاع استقلال؛ جایی که در دور برگشت نکونام را وادار کرد به بازی با سه مدافع مرکزی رو آورده و روزبه چشمی را عقب بکشد تا به لطف تجربه رهبری او این مشکل را حل کند، اما حل نشد و خود روزبه هم در این اشتباهات غرق شد!
استقلال بعد از پرسپولیس کمترین گل خورده را در این فصل دارد و جواد متخصص دفاعی است اما بیش از دو سوم ۱۵ گل خورده صدرنشین به واسطه ضعف در قلب خط دفاعی بوده است. انگار رقابتی عجیب بین سیلوا، سلیمی، روزبه و مرادمند وجود دارد که سعی میکنند بیشتر اشتباه منجر به گل حریف مرتکب شوند و سهرابیان کاملا از این رقابت جا مانده!
به گل ذوب آهن نگاه کنید؛ با هیچ متر و معیاری در فوتبال ایران «مجید علیاری» جز بازیکنان سریع محسوب نمیشود. او فوتبالیست بسیار خوبی است اما سرعت، ویژگی او نیست. چه با توپ و چه بدون توپ و همه میدانیم که حرکت بازیکن با توپ معمولاً سرعت کمتری دارد. علیاری لحظهای که به آخرین دفاع استقلال یعنی مرادمند رسید، لااقل سه متر از او عقبتر بود. مسیرش رو به دروازه هم مشخص اما در کمتر از ۱۰ متر دویدن ۳ متر هم او را جا گذاشت! فاصله به قدری زیاد بود که مرادمند میخواست با خطا مهاجم ذوب آهن را متوقف کند اما اصلاً به او نرسید تا بزند!
به فریادهای جواد نکونام بعد از این گل نگاه کنید که چطور با غیظ حسین را صدا میزد. کاملا مشخص بود که او قبلاً بارها و بارها نسبت به این مشکل هشدار داده اما چه میشود کرد؟ محمدحسین مرادمند روی سرعت ضعف دارد و دیگر در سن و شرایطی نیست که بتواند این مشکل را در کوتاه مدت حل کند. کاش کسانی که از روی تعلقات و تعصبات رنگی بعد از هر لیست تیم ملی مربیان را متهم به جانبداری میکنند و جای بازیکن مورد علاقه از تیم محبوب خود را خالی میدانند، بازیهای لیگ را با دقت بیشتری نگاه کنند!
بیشتر بخوانید: ضعفی فرهنگی که بلای جان ورزش ایران است/ ذوب آهن هم مثل تیم ملی قربانی گل زود هنگام شد/ گاندوها به خودشان باختند نه به استقلال!