مگر ميشود فوتباليست فقط شوتش را بزند و نانش را بخورد؟ پس تكليف جيغهايي كه مردم براي ستاره شدن او كشيدند چه ميشود؟ مردم براي تبديل شدن همين فوتباليستها از آدمهاي گمنام به چهرههاي سرشناس و صاحبنام از جان و مال و وقت خود هزينه كردهاند و حالا كه ستاره فوتبال صاحب جايگاه شده و هر رفتارش هزار برابر ديده و هر حرفش ميليونها بار خوانده و شنيده ميشود، مردم توقع دارند آن ستاره فوتبال درد اجتماع را بگويد، حرف اجتماع را بزند و كنار مردم باشد.
هر فوتباليستي جدا از شوت زدن، وظيفهاي در قبال جامعه دارد و نميتواند نسبت به اتفاقاتي كه در كشور ميافتد، بيتفاوت بماند. قرار نيست فوتباليست مصلح اجتماعي شود و جلوي ناهنجاريها را بگيرد، با بيقانوني برخورد كند و درس اخلاق بدهد اما اين حداقل توقع جامعه است كه فوتباليست نسبت به آنچه پيرامون او ميگذرد، حساس باشد و به وقتش با مردم همراهي و همدردي و همداستاني كند. اين همان كاري است كه سردار آزمون، همبازيانش در تيم ملي و بخشي از جامعه فوتبال در قبال قتل غمانگيز آتناي اصلاني نازنين انجام دادند تا در آزمون مردمداري سربلند باشند. هرگز نه از سردار و نه از هيچ فوتباليست ديگري توقع نداريم الگوي بچههاي مردم باشند، همين كه با مردم باشند و يادشان نرود يكي از جنس همين مردم هستند، كافي است. سردار و رفقا در روزهايي كه گذشت خود «مردم» بودند.