باقی حرفهای کرمانیمقدم با خبرورزشی را میتوانید در زیر بخوانید:
*آقامرتضی، به نظر شما پنجره نقل و انتقالات تابستانی پرسپولیس باز میشود؟
بعید میدانم! فیفا با کسی شوخی ندارد. وقتی پنجره نقل و انتقالات رئال مادرید و بارسلونا را با آن همه طرفدار، پول و اسپانسر میبندد، دیگر جلوی پرسپولیس و ما کوتاه نخواهد آمد.
*پس چرا مسئولان پرسپولیس همواره با امیدواری از این موضوع حرف میزدند؟
این سؤال را بهتر است خودشان جواب بدهند اما نباید به هواداران امید بیهوده داد. پنجره نقل و انتقالات تابستانی پرسپولیس بسته است و این تیم نمیتواند بازیکن بخرد. بنابراین باید به هر شکل ممکن نفرات فعلی را حفظ کرد.
*اما چند بازیکن ناراضی مثل محسن مسلمان چارهای جز رفتن ندارند.
این حرف من را به حساب دخالت در کار برانکو نگذارید بلکه به عنوان یک هوادار پرسپولیس میگویم تصمیم سرمربی کروات درباره مسلمان درست نیست. او نباید با شاگرد خود وارد لجبازی میشد و بهتر بود زودتر این مسئله جمع میشد.
*ولی تجربه نشان داده او پیشتر هم با رامین رضاییان دچار مشکل شده بود که در نهایت کار به جدایی این بازیکن انجامید.
رامین رضاییان در راهآهن شاگرد خود ما بود. پسر خوب و فوتبالیستی عالی بود که هنوز هم میتوانست به پرسپولیس کمک کند. آن تجربه تلخ هم به ضرر رامین شد و هم فکر میکنم تا حدی به ضرر پرسپولیس. نباید مدیران پرسپولیس اجازه میدادند محسن مسلمان هم به آن سرنوشت دچار شود.
*ولی ظاهراً اینطور شده است.
کاری نمیتوان کرد. این به ضرر پرسپولیس است. به نظرم ۲ فصل قهرمانی پرسپولیس فوقالعاده دلنشین بود و دست آقای برانکو درد نکند اما فصل بعد برای تیم محبوب ما بسیار سخت خواهد بود.
*به خاطر نبودن محسن مسلمان؟
فقط این نیست. برانکو به نظرم یک مقدار محتاط شده است. استفاده از دو هافبک دفاعی در یک خط و فقط یک مهاجم، پرسپولیس را دفاعی کرده است. پرسپولیس در لیگ شانزدهم با ۴-۴-۲ بسیار زیباتر بازی میکرد. کاش برانکو به همان سیستم برمیگشت چون هواداران رضایت بیشتری داشتند.
*راستی شما گفتهاید کاش استقلال و پرسپولیس به هم نخورند؟
نه، به هر حال احتمال دارد این دو تیم به هم بخورند یا به السد و الدحیل. من گفتم حیف است استقلال و پرسپولیس به عنوان دو نماینده ایران قبل از مرحله نیمهنهایی با هم برخورد کنند.
*راستی از تمرینات تیم پیشکسوتان پرسپولیس چه خبر؟
جا دارد اول درگذشت برادرزاده آقای پروین را به ایشان تسلیت بگویم. علیآقا دوباره همه ما را دور هم جمع کرد و خاطرات قدیمی زنده شد. انشاءا... هفتهای یکی، دو بار بتوانیم همبازیان و دوستان قدیمی را به بهانه فوتبال ملاقات کنیم.
*به عنوان سؤال آخر خاطرهای از پروین ندارید؟
اسم من مرتضی کرمانیمقدم بود اما علیآقا اسم مرا عوض کرد! ایشان از همان ابتدا به من میگفت مجتبی و من هم هر بار میگفتم مرتضی هستم. بعداً دیدم فایدهای ندارد و تصمیم علیآقا عوض نمیشود و تصمیم گرفتم همان مجتبی باشم. (با صدای بلند میخندد!)
