خبرورزشی - شرایط فعلی تیمملی و بعضی حرف و حدیثها پیرامون انتخاب ملیپوشان، یا حضور بعضی کشتیگیران در مسابقات برونمرزی و ..... حاشیههایی را بهدنبال داشته است. بهرغم تلاش فراوان برای دور ساختن حاشیهها بهعنوان یکی از ضروریات مسلّم و الزامی برای آمادهسازی کشتیگیران اعزامی به بازیهایالمپیک توکیو و قهرمانی جهان در اسلو ، بازهم شاهد بعضی رفتارها هستیم که منجر به دلسردی کادرفنی یا ملی پوشان و مدعیان تیمملی کشورمان میشود.
درهمین رابطه با علی اشکانی سرمربی قبلی تیمملی به گفتگو نشستیم تا نظر او را درباره حرف و حدیثهای پیرامون کشتیفرنگی، تیمملی، شورایشهر (که او هم یکی از کاندیداهای انتخابات شورای شهر تهران است) و ..... جویا شویم، نایبقهرمانجهان ۲۰۰۵ بوداپست، قهرمانآسیا و ...... در پاسخ به سوالات خبرورزشی گفت:
* حدود دو سال است سرمربی تیمملی نیستم، از شرایط و وضعیت فعلی ملیپوشان و مدعیان تیمملی کشتیفرنگی خبر و اطلاع و دقیق ندارم. قطعاً و بدون شک آقای محمد بنا و همکارانش در کادرفنی، خیلی بهتر و دقیقتر از وضعیت همه بچهها خبر دارند و خیلی بهتر و منطقیتر میتوانند راجع به آنها حرف بزنند یا تصمیمگیری کنند.
* همه در حرفها و نظراتشان، بر مسئله عدالت و انتخاب عادلانه ملیپوشان، تاکید و اصرار دارند. اما چه در زمان ما یا قبلاز ما، یا همین الان، هیچوقت نشده طبق آنچه که همه دوست دارند و عادلانه میپندارند، تصمیمگیری شود. زیرا هیچ وقت استاندارد خاصی برای انجام همین عدالتی که همه دوستدار آن برای انتخاب ملیپوشان هستند، دردست نبوده یا اجرا نشده، یا همه آن را نتوانستهاند اجرا کنند.
* الان هم که فدراسیونکشتی، چرخه انتخابی را بهعنوان یک استاندارد و قانون برای انتخاب ملیپوشان درنظر گرفته، متاسفانه وضعیت کرونا، شرایط سال المپیک و دو ماه بعداز آنهم مسابقه قهرمانیجهان، وضعیت و شرایطی را به تیمهایملی و کادرفنی تحمیل کرده که نمیشود همه موارد را موبهمو براساس استاندارد موردنظر انجام داد.
* هرچیزی که به عدالت محور بودن نزدیک باشد، همه استقبال میکنند. علاقمندان کشتی، کشتیگیران، مربیان سازنده سراسر کشور و همه عوامل کشتی که احساس میکنند بدون برگزاری مسابقه انتخابی، حقی از خودشان یا شاگردشان یا دوست و همباشگاهیشان تضییع شده و به ناحق از تیمملی محروم شده است، عدالت را بهعنوان یکسان دیده شدن در همه موارد میدانند و توقع دارند برای انتخاب ملیپوشان، شیوهای یکسان مدنظر باشد.
* داشتن قانون انتخابی خیلی خوب است و خود من هم بهاین موضوع اعتقاد دارم و مطمئناً شخص محمد بنا و هر سرمربی یا مربی دیگری هم در تیمملی، دوست دارد با اجرای یک قانون هدفمند، بهترین انتخاب و گزینش را برای کسب افتخار در المپیک یا پیکارهای جهانی داشته باشد.
* اما الان شرایط برای اجرای این قانون و برگزاری انتخابی به نحوی که همه از ابتدای آن وارد چرخه و برنامه انتخابی شوند، فراهم نیست و منهم این موضوع را درک میکنم. معتقدم هیچکس به اندازه سرمربی و کادرفنی تیمملی که بالای سر اردونشینان و ملیپوشان هستند، از وضعیت و شرایط مدعیان تیمملی مطلع نیست.
* باتوجه بههمین شناخت است که باید بپذیریم سرمربی و کادرفنی بهتراز هرکس دیگری میتوانند بازیرنظر گرفتن کشتیها، عملکرد کشتیگیران، تمرینات، رفتار و روحیات آنها، به نفع منافع ملی و تیمملی تصمیمگیری کنند. البته شاید خطایی هم داشته باشند کهاین خطا نیز اجتناب ناپذیراست.
* قطعاً نمیتوان گفت در فلان مسابقه، اگر فلانی انتخاب شده بود، حتماً بهتر نتیجه میگرفت. زیرا کسب موفقیت و مدال و افتخار به عوامل متعددی بستگی دارد که فقط یکیاز آنها نحوه انتخابِ ملیپوشان است. برای رسیدن به مدال و موفقیت، نحوه تمرینات، سرِوزن رسیدن در روز مسابقه، بحث روحی روانی و چندین عامل و پارامتر دیگر هم مطرح است که باید مدنظر داشت و نمیتوان همه چیز را فقط به نحوه برگزاری یا انتخاب ملیپوش مرتبط دانست. البته انتخاب براساس یک مقررات مشخص، به همه حرفوحدیثها خاتمه میدهد.
* به اعتقاد من ما باید در همان مسابقات گزینشی قهرمانیآسیا، سهمیه ۸۷ کیلوی المپیک را میگرفتیم. بههیچ وجه نمیخواهم تلاش حسین نوری را نادیده بگیرم، یا اعزام او را زیرسوال ببرم. اما معتقدم برای کسب سهمیه در آلماتی شرایط خیلی راحتتری نسبت به صوفیه و گزینشی جهانی داشتیم. شاید اگر ۱۰ بار دیگر هم آن حریف چینی مقابل نوری کشتی بگیرد، به کشتیگیر ما ببازد، همانگونه که قبلاًهم ۴ – ۳ بار از نوری شکست خورده بود. ولی آن حادثه و اتفاق باعث شد تا کارمان برای کسب سهمیه در بلغارستان سختتر شود.
*در صوفیه هم ناصر علیزاده بهعنوان یک کشتیگیر جوان و آیندهدار، خوب کشتی گرفت و برای اعزام او به بلغارستان هم شاید هرکس دیگری به جای محمد بنا سرمربی تیمملی بود، همین تصمیم را میگرفت و این جوان شایسته و توانمند را به مسابقه گزینشی میفرستاد. انصافاً او هم خیلی خوب کار کرد و هیچکس توقع نداشت، او بتواند قهرمان روسیه را شکست دهد. زیرا همین فرنگیکار روسیه تا بهحال همه بچه های مارا برده است، به هیچیک از ملیپوشان ما نباخته بود و همه ملیپوشان ما که با او کشتی گرفته بودند را شکست داده است. شاید اگر هر کشتیگیر دیگری را میفرستادیم از علیزاده هم ضعیفتر نتیجه میگرفت.
* باتوجه به لیست اسامی نفراتی که سهمیه المپیک گرفتهاند و مدعیان همیشگی حضور و کسب مدالهای ۸۷ کیلوی جهان از کشورهای روسیه، ایران و چند کشور مطرح دیگر دراین وزن غایب هستند، فکر میکنم سطح کیفی رقابتها در ۸۷ کیلو خیلی پایین باشد و یکیاز راحتترین و سادهترین وزنهای کشتیفرنگی برای کسب مدال در المپیک توکیو، همین وزن باشد.
* بهرغم اینکه ما نتوانستیم سهمیه کامل برای حضور در المپیک را کسب کنیم، اما هرگز چیزی از اعتبار و جایگاه کشتیفرنگی ما کاسته نمیشود. باید بهاین موضوع توجه کرد بهغیر ازکوبا، هیچ تیمی در المپیک توکیو سهمیه کامل و ۶ نفره ندارد. حتی روسیه، ترکیه، گرجستان که قهرمان المپیک و جهان یا اروپا هستند نیز با سهمیه کامل در المپیک توکیو شرکت نمیکنند.
* این درست است که تیمملی کشتیآزاد ما با ۶ سهمیه کامل در المپیک حاضر میشود و فرنگیکاران ما ۵ سهمیه دارند، اما خوشبختانه الان کشتیفرنگی ایران بهجایی رسیده که در بعضی موارد حتی از کشتی آزادمان هم جلو زده و پرتلاشتر و موفقتر نشان داده است.
* در موضوع حضور یا غیبت تیمها و کشورهای دیگر در مسابقات بینالمللی کشورمان، فقط مسائل ورزشی ملاک و مدنظر نیست. درکنار مسائل سیاسی و .... در شرایط فعلی، موضوع کرونا یکی از مهمترین مسائلی است که در تصمیمگیری کشورها، حتی کشورهایی که با ایران رابطه خوب و دوستانه هم دارند، تاثیرگذار است. امیدوارم هرچه زودتر این ویروس منحوس ریشه کن شود تا مشکلات ورزشدنیا و حضور کشتیگیران در همه کشورها از جمله ایران نیز برطرف شود.
* ما یک خانواده هستیم. اول خانواده ایران، بعداً خانواده ورزش و بعد هم خانواده کشتی، هرکدام از بچه های خانواده کشتی در هرجایی که هستند و باشند، اگر کاری از دستشان برآید برای همدیگر انجام می دهند. اگر هم کاری از دستشان برنیاید، حداقل برای موفقیت هم دعا میکنند. منهم فعلاً برای خدمت به هموطنانم در سنگری دیگر امده خدمت شده ام. اگر در کشتی و تیم ملی نیستم اما برای موفقیت کشتیگیران کشورم دعا میکنم و امیدوارم در المپیک ژاپن و جهانی نروژ هم با کسب افتخار به میهن بازگردند. مطمئن هستم که قهرمانان و افتخارآفرینان کشتی هم برای موفقیت من در عرصه انتخابات شورای شهر دعا میکنند.
* بهعنوان یک شهروند، حق مشارکت و اظهارنظر داریم. بعضی کارها به تصمیمسازی و حضور فعالانه و تخصصی نیاز دارد. وقتی بهواسطه تجربیات و تحصیلات عالیه دانشگاهی، ازاین تخصص و توانایی در تصمیم سازی و برطرف ساختن مشکلات شهری برخوردار هستم، وظیفه خودم میدانم در این زمینه هرچه از دستم برمیآید برای هموطنان و همشهریان انجام دهم.
* شورایشهر یکیاز اصلیترین مسئولیتها و وظایفش بعداز انتخاب شهردار، حضور فعال در کمیسیونهای تخصصی و برنامهریزی برای برطرف ساختن مشکلات شهری است. شش کمیسیون اصلی و دو کمیسیون فرعی، مرتبط با تخصص و تجربه من درشورایشهر وجود دارد که میتوانم برای کمک به رفع مشکلات شهری انجام وظیفه کنم. ببینید از ۴ سال پیش و وقتی که ورزشکاران و قهرمانان در شورای شهر غایب بودند، چه اتفاقاتی در زمینه اماکن ورزشی، فضای سبز و ساخت فضاهای ورزشی و ..... رخ داده است. یک ریال هزینه در ورزش۱۰ ریال سرمایهگذاری وتامین سلامت در جامعه است.
* پیشنهاداتی برای حضورم در لیستهای احزاب و گروههای سیاسی داشتم ولی چون با روح ورزش و کشتی همخوانی و سنخیتی نداشت، نتوانستم آن پیشنهادات را بپذیرم و بهصورت مستقل وارد گود انتخابات شدم.
* بعضی از سیاسیون وقتی دیدند نمیتوانند پا به پای با قهرمانان و افتخارآفرینان ورزش، برای مردم تلاش و خدمت کنند، با ترفند تخریب و تضعیف پایگاه مردمی قهرمانان، آنها را نسبت به ادامه خدمت دلسرد کردند.
* طی ۴ سال گذشته که شورای شهر خالی از عضو ورزشی بوده، حتی یک درصد هم به سرانه ورزشی اضافه نشده و حتی متاسفانه بعضی از اماکن و فضاهای ورزشی نیز فروخته شده است.
* با اعتقاد به تخصص و تجربه خودم، اعتماد به همدلی و حمایت مردم، قهرمانان، ورزشکاران و دلسوزان هموطن، بهصورت مستقل وارد گود انتخابات شدم. توقع داشتم این تصمیم صادقانه و دوری از باندبازیهای سیاسی و ..... از سوی فدراسیون و هیاتهایکشتی مورد اقبال و توجه قرار بگیرد، هرچند این انتظارم برآورده نشد، اما خوشبختانه حمایتهای مردم، قهرمانان و پیشکسوتان موجب دلگرمی و امیدواری است.