آرتین زهرابی؛ پس از پایان دیدار تیمهای ملی ایران وسوریه و نگاهی گذرا به تابلوی نتایج، جمع بندی درباره کارنامه دراگان اسکوچیچ سادهتر شد.
این مربی وقتی جانشین مارک ویلموتس شد (که از طریق یک قرارداد پرطمطراق، رسما جیب فوتبال ایران را زد) کمتر کسی حتی به برد ایران مقابل بحرین و عراق خوشبین بود؛ آن هم در شرایطی که کنفدراسیون فوتبال آسیا ترجیح داد مسابقات در منامه برگزار شود.
موجی از ناامیدی در فوتبال ایران برای صعود به جام جهانی دیده میشد؛ اعتراف میکنیم خود ما یکی از آنها بودیم که تصور نمیکردیم تیمی که ویلموتس غرورش را جریحه دار کرده بود چنین نتایجی بگیرد.
اسکوچیچ فارغ از اینکه چگونه سرمربی تیم ملی شده است و چه افرادی با کدام سوابق مشعشع از او حمایت میکنند؛ سرمربی تیم ملی کشورمان است. ما به جایگاه تیم ملی نگاه میکنیم، به نتایج این تیم و به پایان دردسرهای بزرگ برای صعود به جام جهانی.
اسکوچیچ از ابتدا هم قرار نبود با ایران قهرمان جام جهانی شود. او تیمی که از ویلموتس فراری تحویل گرفت را باید به همین جایگاه میرساند. بنابراین میتوانیم بگوییم وظیفه اش را به خوبی انجام داد و در بازی با سوریه، چند سورپرایز هم رو کرد؛ از جمله حضور احسان حاج صفی، میدان دادن به امید نورافکن و بازگشت امیر عابدزاده به ترکیب اصلی تیم ملی...
اسکوچیچ از وحید امیری طوری بازی میگیرد که گاهی اوقات فکر میکنیم این بازیکن یک سوپراستار به تمام معناست و تیم ملی در غیاب مهدی طارمیو علیرضا جهانبخش جوری بازی میکند که باید اعتراف کنیم بی دلیل نیست تیمی که این همه بازیکن دارد و وارد فاز شخصیت سازی شده، سرمربی اش را برای بازی گرفتن و میدان به آنها دچار سرگیجه میکند.
اسکوچیچ وظایفی در تیم ملی ایران داشت؛ نخست اینکه باید ما را از بحرانی که با ویلموتس در آن گیر افتاده بودیم نجات میداد؛ دوم از فرصت تکرارنشدنی که فوتبال ایران به او داد نهایت استفاده را میبرد. مدیریت تیم را هم باید بر عهده میگرفت؛ اسکوچیچ در تمام موارد، کارش را به درستی انجام داد و بهترین نتایج را گرفت.