به گزارش روزنامه خبرورزشی ولی وقتی رودرروی یكدیگر قرار بگیرند، حاصلش همین میشود. خوشحالی كشورهای رقیب از بحرانی كه در این چند وقت به وجود آمد. در این مطلب تلاش میكنیم ابعاد تازهای از این دعوا را روایت كنیم. نكاتی كه نشان میدهد كیروش و برانكو نقش پررنگی در شكلگیری آن نداشتند.

اول

بعد از جامجهانی 2014 برزیل. در حالی كه بعضیها در فوتبال ایران نتایج تیم ملی را به تمسخر میگیرند و حتی میگویند «بازی با آرژانتین را كه باختیم، چرا خوشحالیم؟» برانكو ایوانكوویچ در مصاحبهای با خبرورزشی به حمایت قاطع از تیم ملی پرداخت. او عملكرد كیروش را بسیار خوب توصیف كرد و بازی با آرژانتین را نقطه عطفی در فوتبال ایران.

دوم

17 فروردین 94. برانكو سرمربی پرسپولیس میشود. خبری كه برای كیروش هم خوب است. حضور سرمربی سابق ایران در پرطرفدارترین باشگاه ایران. برانكو تا پیش از حضور در پرسپولیس هرچه مصاحبه كرده بود، به نفع برانكو بود. همه امیدوار بودند این حضور، آنها را نزدیكتر كند... 

سوم

دو ماه بعد از حضور برانكو در پرسپولیس. روز 8 خرداد سال 94. برانكو در تمرین تیم ملی آفتابی میشود. یك حضور بسیار مثبت توأم با مصاحبه خوب برانكو. او بعد از دقایقی صحبت با كیروش به خبرنگاران میگوید: «من از اینكه به اینجا آمدم، لذت بردم و زیباترین لذت را زمانی دارم كه همكارانم را میبینم. اینكه تیم ملی چگونه كار میكند و چه شرایطی دارد، برایم مهم بود.» او در پاسخ به این سؤال كه با كیروش چه حرفهایی زدید، پاسخ میدهد: «ما درباره مشكلات تیم ملی با كیروش صحبت كردیم. اینكه چطور میشود مشكلات را مطرح كرد و فوتبال ایران را ارتقا داد.» برانكو حتی با تمجید از كیروش میگوید: «او در رئال و منچستر كار كرده و سرمربی تیم ملی پرتغال بوده است. اولویت این است كه ایران چنین سرمربیای داشته باشد.» تا این لحظه همه چیز فوقالعاده است. حتی تا ماههای بعد و پایان فصل.

چهارم

دیدار گهگاهی برانكو و دستیاران كیروش در هتل. رابطه بسیار دوستانه و گرم است. برانكو آنوقتها در هتل المپیك زندگی میكرد و زیاد دن گاسپار و اوسیانو كروز را میدید. مدام میگفت كه سلامش را به كیروش برسانند. كیروش هم همیشه پیغامهای دوستانهای برای برانكو داشت. گاسپار میگفت: «برانكو به ما گفته تجربه كار در تیم ملی را دارد و تأكید دارد هر حمایتی از تیم ملی انجام میدهد.»

پنجم

نقطه شروع همه مشكلات. تماس از شمارهای با پیششماره 88 با چند خبرنگار. مضمون تماس هم این است: «فردا به ایفمارك بیایید. برانكو میخواهد درباره كیروش حرف بزند.» كسی كه تماس گرفته و خبر را داده، خودش در محل حاضر است و بعد از مصاحبه توفانی برانكو، ژستی شبیه فاتحان جنگ دارد. آن روزها تیم ملی میخواست قبل از شروع فصل جدید به ارمنستان و سپس اتریش برود. 6، 7 بازیكن از پرسپولیس در تیم ملی بودند و برانكو منتقد اردوها. برانكو در ساختمانی حرف زد كه كیروش به خاطرش یك سال با بعضیها در جنگ بود. او میگفت این ساختمان مركز تخصصی تمرینی تیمهای ملی است، نه ایفمارك. در همان روزها كه جنگ بالا گرفته بود، برانكو دقیقاً به همین ساختمان رفت و در كنار آنها كه با كیروش بر سر ساختمان جنگ داشتند، علیه این مربی حرف زد. او در آن مصاحبه گفته بود: «چیزی كه از طرف خودم میتوانم بگویم، این است كه اجازه نمیدهم بازیكنانم به اردوی تیم ملی بروند. واقعاً به خاطر رفتار كارلوس كیروش مأیوس شدم. سرمربی تیم ملی وارد بازیهای خطرناك شده است و گروكشی میكند. او میخواهد تصمیم بگیرد كه چه تیمی سقوط كند و یا چه تیمی در انتها قهرمان شود. كارلوس كیروش، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران است اما مالكیت تیم ملی برای او نیست.» اینجا نقطه شروع جنگ بود. در ایفمارك. ساختمان جنجالی فوتبال ایران. كیروش دو اردوی ایران را لغو كرد و ملیپوشها در پرسپولیس ماندند.

ششم

دوباره جنگ بر سر تعطیلیهای لیگ برتر. برانكو مخالف است. علی كریمی هم پشت او درمیآید. كیروش بیانیه میدهد و بعضی اطرافیان برانكو را مار و عقرب میخواند. كریمی تصور میكند منظور كیروش اوست، به همین دلیل مصاحبه میكند اما آنها كه به كارلوس نزدیك بودند، فهمیدند داستان چه بوده. منظور كیروش همانهاست كه در ماجرای ایفمارك تعیینكننده بودند. در ماجرای آن مصاحبه كه در واقع جنگ را شروع كرد، شاید كلیدیترین جمله را كیروش آن روزها گفت: «من با برانكو هیچ مشكلی ندارم، مشكل جای دیگری است.» كلید همه معماها... 

هفتم

همان روزها چیزهایی به گوش كیروش میرسد كه حرارت جنگ را بیشتر میكند. در یك حضور تبلیغاتی، فردی كه كنار برانكوست و او را عامل این اختلافها میداند، جلوی حاضران میگوید: «برانكو را سرمربی تیم ملی میكنیم...» خود برانكو هم كه چنین فكری در سر ندارد، جا میخورد. خبر به سرعت برق و باد به گوش كیروش میرسد. تأثیری را هم كه باید، میگذارد. جنگ همچنان گستردهتر میشود.

هشتم

دفاع برانكو از زمین تمرینی خراب كمپ تیم ملی. كیروش معتقد است این حرف برانكو نیست. او خودش روزگاری به آن زمین انتقاد داشت. تازه زمین كمپ در دوره برانكو بهتر بود و حالا بدتر. كیروش مطمئن است یكی این خط را به برانكو داده. یكی كه هر روز به كمپ میرود و به ایفمارك هم سر میزند!

نهم

سوریه جنگزده و ماجرای تساوی تیم ملی. كیروش تصور میكند این حرف از جنس حرفهای ایرانی است. انگار یك ایرانی چنین حرفی را به برانكو زده است. از آن حرفهای نخنمای فوتبال ایران. همین جمله حساسیت را زیاد میكند تا اوسیانو پاسخ برانكو را بدهد و بگوید: «آیا آقای برانكو احترامی برای كشور سوریه قائل نیست؟»

دهم

و اما جنجالیترین بحث كه نزدیك بود عامل خط خوردن بازیكنان پرسپولیس شود. برانكو در برنامه 90 میگوید بازیكنانش وقتی از اردوی تیم ملی برمیگردند، 2، 3 كیلو اضافهوزن دارند. برانكو هیچگاه در طول عمر مربیگریاش، این شكلی عملكرد فنی همكار خود را زیر سؤال نبرده بود. او همیشه به تعریف و تمجید از مربیان دیگر میپردازد و حتی به ضعیفترین بازیكنش، انتقاد نمیكند. اینجا نقطه نهایی است؛ جایی كه دیگر همه مطمئن هستند ماجرا تنها برانكو نیست. یكی از بازیكنان پرسپولیس به دوست خبرنگارش میگوید: «اضافهوزن؟ از چه حرف میزنید؟» انگار یكی اطلاعات را به برانكو داده است و آمار بدنی بازیكنان پرسپولیس را به او میدهد. باز هم نگاهها همان سمتی جلب میشود كه باید!

آخر

و اما دست آخر. آنچه از تمام قطعات پازل این جنگ به چشم میخورد، مدیریت این جنگ از سوی افراد دیگری است. افرادی كه وقتی چندی قبل تصاویر جلسهشان با برانكو برای كیروش ارسال شد، سرمربی با كنایه گفت: «این هم از مشكلات ما...» حالا همه، حتی جزئیترین آدم این فوتبال میداند دعوای برانكو و كیروش از كجا آب میخورد. سازماندهی و مدیریت آن كجاست؟ كیروش معتقد است تا زمانی كه این افراد بخواهند به سازماندهی با برنامهشان علیه فوتبال ملی ادامه دهند، شرایط همین خواهد بود و پایان جنگ با برانكو فرانمیرسد. بیشك سرمربی كروات هم حالا به این مسئله عمیقتر فكر میكند؛ اینكه چطور میتوانست وارد چنین بازیهایی نشود.