خبرورزشی/ کارن فیروزی؛ رافائل واران مدافع تیم ملی فرانسه که با رئال فاتح لیگ قهرمانان اروپا شد حالا جام جهانی را هم به دست آورده تا در ۲۵ سالگی یکی از پرافتخارترین ورزشکاران دنیا باشد. او که در حضور ۷ ساله اش در مادرید افتخارات زیادی به دست آورده حالا غیبتش در یورو ۲۰۱۶ به دلیل مصدومیت را با یک قهرمانی شیرین در جام جهانی جشن گرفت. واران روز گذشته گفتوگوی بسیار مفصلی با «اکیپ» داشته که بخش مختصری از آن را در زیر میخوانید.
* الان سه روزی میشود که قهرمان دنیا هستید. متوجه دستاوردی که این قهرمانی داشته هستید؟
قبل از فینال وقتی با بچههای تیم صحبت میکردم گفتم «بچهها، میرویم و کاری تاریخی را رقم میزنیم. کاری فوق العاده که تا آخر عمر به ما ارتباطش میدهند». میخواستم چیزی را بگویم که قبلاً مثلاً به آن فکر کرده بودم ولی در واقع زیاد هم به این جملهها فکر نکرده بودم (میخندد). وقتی به فرانسه برگشتیم تازه متوجه شدیم چه اتفاقی افتاده و همگی شوکه شدیم (میخندد). راستش اگر این لحظات را تجربه نمیکردیم دقیقاً متوجه نمیشدیم چه کاری انجام دادهایم. وقتی در ماشین بودیم حس میکردیم کل فرانسه از حرکت ایستاده است. دیوانهکننده و فوق العاده بود. من از این قبیل قهرمانیها در اسپانیا را دیده بودم ولی چیزی که در پاریس تجربه کردم را هرگز در زندگیام ندیده بودم. دقیقاً انگار مثل این بود که خوشبختی مستقیماً به رگهایمان تزریق میشود (لبخند پهنی میزند).
* ۴۰ سال دیگر وقتی پیر شده اید و لبه استخرتان نشسته اید، فکر میکنید چه چیزی از این قهرمانی مانده است؟
امیدوارم آن موقع هنوز بتوانم چند تا دریبل بزنم و لمس توپ کنم (زیر خنده میزند) ولی فکر میکنم خاطره و هیجان مشترکی که با هم سپری کردهایم برایمان باقی بماند. امیدوارم البته خاطرات دیگری هم برای تقسیم کردن داشته باشیم.
* از لحاظ فوتبالی، خیلیها نسبت به تواناییهای فرانسه تردید داشتند. خود شما، بعد از اردوی آمادهسازی تان برای جام جهانی، بعد از بازیهای مرحله گروهی، تردید داشتید که بتوانید به فینال برسید؟
شک که نه ولی راستش بعد از بازی اول در جام جهانی هنوز دقیقاً نمیدانستیم قرار است از چه راهی به فینال برسیم و یا اینکه چطوری قرار است به فینال برسیم. میدانستیم که میخواهیم جام جهانی را ببریم ولی نمیدانستیم از چه راهی. انگیزه داشتیم، تمرکز داشتیم ولی همزمان هم حس میکردیم چیزی کم است. مسیری که گم کرده بودیم را در بازی با پرو پیدا کردیم و آنجا نقطه عطف ما شد. از آن زمان به بعد البته یک چیز دیگر هم به دست آوردیم.
* چه چیزی؟
هویت بازیمان را پیدا کردیم. هویتی که دیگر تا آخرین روز وجود داشت. درست است بازیمان با دانمارک اصلاً شبیه بازی نبود ولی آن هم زیاد مهم نبود، چون میدانستیم به خواستهمان رسیدهایم. میدانستیم دیگر قرار است چطوری به فینال برویم.
* با این حال سبک بازی فرانسه در مقایسه با بلژیک و کرواسی، انتقادهایی هم در پی داشت...
این انتقادات اصلاً روی ما تأثیری نگذاشت (میخندد). ما همگی در باشگاههایی بازی میکنیم که فوتبالی چشمنواز ارائه میکنند. ما برای زیبا بازی کردن به جام جهانی نیامده بودیم بلکه آمده بودیم تا قهرمان شویم. رقیب را ویران کنیم. خودمان میدانیم که در این تورنمنت چندان زیبا بازی نکردیم.
* ولی زشت بازی کردن ناراحتکننده نیست؟
(مدالش را نشان میدهد) به این نگاه کنید؛ این زشت است؟ (میخندد). نه، نه. باید دوباره برگردم به مسئله تیمی. ما «من» را کنار گذاشتیم و برایمان مهم نبود زشت باشیم. این کار را به خاطر تیم کردیم.
* یعنی اینکه زشت باشید ناامیدکننده هم نیست؟
نباید زیادهروی کرد؛ دیگر اینقدر هم که میگویید زشت بازی نکردیم (میخندد) نباید از ما کاریکاتوری ترسیم شود با این معنی که زشتترین تیم تاریخ بودهایم! (میخندد). ما سردترین تیم بودیم، بله همین است، سردترین تیم بودیم. قاتلان خونسرد بودیم. وقتی به بازی فینال نگاه کنید دوباره متوجه این موضوع قاتلان خونسرد میشوید.
* چیزی که برای مردم قبل و حین رقابتهای جام جهانی خیلی ملموس بود میل و جاهطلبی این نسل از فوتبالیستها بود. جاهطلبیای که نتیجه هم داد. این میل از کجا آمده بود؟
فکر میکنم همه ماها در بزرگترین باشگاههای اروپایی بازی میکنیم. بردن به صورت روزمره در ذهن بچهها شکل گرفته بود. برای ما اینطور نبود که جام جهانی شروع شود و اولین بازی را انجام بدهیم تا بعد به خودمان بگوییم ببینیم چه میشود. همه بچههای این نسل، طعم ناکامی در تیم امیدها را چشیده بودند. ما یورو ۲۰۱۶ را هم از دست داده بودیم. در جام جهانی به خودمان گفتیم «خیلی خب، میخواهیم قهرمان شویم». حاصل سالها تلاش و زحمت بود. از زمانی که مربی آمده، این اتفاق در تیم رخ داده است.
* نقش دشان در این فرهنگِ رسیدن به پیروزی چه نقشی است؟
مهمترین کاری که او برای گروه انجام داده القای این روحیه است: همه برای تیم. حالا چندین سال است وقتی به تیم ملی میآییم این موضوع در ذهنمان حک شده است.
* شما به عنوان یک بازیکن جوان دستاوردهای زیادی داشته اید و به نوعی زودتر از موعد به موفقیت رسیده اید ولی در این تیم از شما جوانتر هم زیاد بودند از جمله امباپه.
او حتی در «زودتر از موعد بودن» از من پیشی گرفته است. من نه به خاطر استعداد هیولایی اش در فوتبال بلکه برای هوش و پختگی اش تحت تأثیر قرار گرفتم.
* آیا امباپه جذاب و قابل توجهترین بازیکنی است که با او برخورد داشتهاید؟
من چند تا بازیکن فرازمینی میشناسم. فکر میکنم برای اولین بار است یک فرازمینی جوان میبینم (میخندد). معمولاً فرازمینیها را در سنی بین ۲۵ تا ۳۰ سال میبینم ولی الان با یک فرازمینی ۲۰ ساله روبهرو شدهام. خب در مورد او همه چیز با سرعت سپری میشود. وقتی درباره تاکتیک میخواهم برایش حرف بزنم فرصت پیدا نمیکنم جملهام را تمام کنم، چون او در یک چشم به هم زدن میگیرد.
* شما کمی شیوه مدیریتتان در زمین را عوض کرده اید و الان بیشتر در خط دفاعی رهبری میکنید. چطور موفق به انجام چنین کاری شدید؟
بعضی وقتها از من میخواهند مثل راموس بازی کنم یا شبیه به بازیکنی دیگر، خشنتر باشم، اینطور باشم یا آنطور ولی خب، من همین حالا سبک بازی خودم را دارم و با همین سبک موفقیتهای زیادی به دست آوردهام. خیلی میخواستند من تغییر کنم. در پرانتز عرض کنم برای من خیلی افتخار است در این جام جهانی همانطوری که هستم پذیرفته شدم. نمیتوان از من خواست تا شبیه کس دیگری باشم.
* واقعاً از شما میخواستند مثل راموس باشید؟
بله و این موضوع من را عصبانی میکرد. آیا از راموس هم میخواهند شبیه بازیکن دیگری باشد؟ راموس را همانطوری که هست پذیرفتهاند. من را هم امروز همانطوری که هستم پذیرفتهاند. از زمانی که ۷ سالم بوده همه میگفتند چقدر مهربانم، چقدر مهربانم... بعضی وقتها دیگر زیادهروی میکردند ولی پشت این چهره کاراکتر هم وجود دارد. بله، من مهربان هستم ولی فقط همین مهربانی تنها نیست که. نمیشود بدون داشتن کاراکتر ۷ سال در رئالمادرید دوام آورد. چنین چیزی امکانپذیر نیست.
* با توجه به افتخاراتی که در مادرید به دست آوردید و حالا هم قهرمانی در جام جهانی به نظر میرسد باید یکی از گزینههای دریافت توپ طلا باشید ولی گفته اید رسیدن به توپ طلا هدف نیست. چرا؟
چون فوتبال را به چشم یک ورزش گروهی میبینم. به همین خاطر است از وقتی که بچه بودم فوتبال بازی کردهام، چون دوست داشتهام در ورزشی گروهی باشم. حالا اگر توپ طلا را به من بدهند خب آن را رد نمیکنم (میخندد) ولی اینطور هم نیست که به خودم بگویم، چون توپ طلا ندارم دوران حرفهایام به هدر رفته است. اگر توپ طلا رسید که عالی و فوق العاده است.
* الان سه روزی میشود که قهرمان دنیا هستید. متوجه دستاوردی که این قهرمانی داشته هستید؟
قبل از فینال وقتی با بچههای تیم صحبت میکردم گفتم «بچهها، میرویم و کاری تاریخی را رقم میزنیم. کاری فوق العاده که تا آخر عمر به ما ارتباطش میدهند». میخواستم چیزی را بگویم که قبلاً مثلاً به آن فکر کرده بودم ولی در واقع زیاد هم به این جملهها فکر نکرده بودم (میخندد). وقتی به فرانسه برگشتیم تازه متوجه شدیم چه اتفاقی افتاده و همگی شوکه شدیم (میخندد). راستش اگر این لحظات را تجربه نمیکردیم دقیقاً متوجه نمیشدیم چه کاری انجام دادهایم. وقتی در ماشین بودیم حس میکردیم کل فرانسه از حرکت ایستاده است. دیوانهکننده و فوق العاده بود. من از این قبیل قهرمانیها در اسپانیا را دیده بودم ولی چیزی که در پاریس تجربه کردم را هرگز در زندگیام ندیده بودم. دقیقاً انگار مثل این بود که خوشبختی مستقیماً به رگهایمان تزریق میشود (لبخند پهنی میزند).
* ۴۰ سال دیگر وقتی پیر شده اید و لبه استخرتان نشسته اید، فکر میکنید چه چیزی از این قهرمانی مانده است؟
امیدوارم آن موقع هنوز بتوانم چند تا دریبل بزنم و لمس توپ کنم (زیر خنده میزند) ولی فکر میکنم خاطره و هیجان مشترکی که با هم سپری کردهایم برایمان باقی بماند. امیدوارم البته خاطرات دیگری هم برای تقسیم کردن داشته باشیم.
* از لحاظ فوتبالی، خیلیها نسبت به تواناییهای فرانسه تردید داشتند. خود شما، بعد از اردوی آمادهسازی تان برای جام جهانی، بعد از بازیهای مرحله گروهی، تردید داشتید که بتوانید به فینال برسید؟
شک که نه ولی راستش بعد از بازی اول در جام جهانی هنوز دقیقاً نمیدانستیم قرار است از چه راهی به فینال برسیم و یا اینکه چطوری قرار است به فینال برسیم. میدانستیم که میخواهیم جام جهانی را ببریم ولی نمیدانستیم از چه راهی. انگیزه داشتیم، تمرکز داشتیم ولی همزمان هم حس میکردیم چیزی کم است. مسیری که گم کرده بودیم را در بازی با پرو پیدا کردیم و آنجا نقطه عطف ما شد. از آن زمان به بعد البته یک چیز دیگر هم به دست آوردیم.
* چه چیزی؟
هویت بازیمان را پیدا کردیم. هویتی که دیگر تا آخرین روز وجود داشت. درست است بازیمان با دانمارک اصلاً شبیه بازی نبود ولی آن هم زیاد مهم نبود، چون میدانستیم به خواستهمان رسیدهایم. میدانستیم دیگر قرار است چطوری به فینال برویم.
* با این حال سبک بازی فرانسه در مقایسه با بلژیک و کرواسی، انتقادهایی هم در پی داشت...
این انتقادات اصلاً روی ما تأثیری نگذاشت (میخندد). ما همگی در باشگاههایی بازی میکنیم که فوتبالی چشمنواز ارائه میکنند. ما برای زیبا بازی کردن به جام جهانی نیامده بودیم بلکه آمده بودیم تا قهرمان شویم. رقیب را ویران کنیم. خودمان میدانیم که در این تورنمنت چندان زیبا بازی نکردیم.
* ولی زشت بازی کردن ناراحتکننده نیست؟
(مدالش را نشان میدهد) به این نگاه کنید؛ این زشت است؟ (میخندد). نه، نه. باید دوباره برگردم به مسئله تیمی. ما «من» را کنار گذاشتیم و برایمان مهم نبود زشت باشیم. این کار را به خاطر تیم کردیم.
* یعنی اینکه زشت باشید ناامیدکننده هم نیست؟
نباید زیادهروی کرد؛ دیگر اینقدر هم که میگویید زشت بازی نکردیم (میخندد) نباید از ما کاریکاتوری ترسیم شود با این معنی که زشتترین تیم تاریخ بودهایم! (میخندد). ما سردترین تیم بودیم، بله همین است، سردترین تیم بودیم. قاتلان خونسرد بودیم. وقتی به بازی فینال نگاه کنید دوباره متوجه این موضوع قاتلان خونسرد میشوید.
* چیزی که برای مردم قبل و حین رقابتهای جام جهانی خیلی ملموس بود میل و جاهطلبی این نسل از فوتبالیستها بود. جاهطلبیای که نتیجه هم داد. این میل از کجا آمده بود؟
فکر میکنم همه ماها در بزرگترین باشگاههای اروپایی بازی میکنیم. بردن به صورت روزمره در ذهن بچهها شکل گرفته بود. برای ما اینطور نبود که جام جهانی شروع شود و اولین بازی را انجام بدهیم تا بعد به خودمان بگوییم ببینیم چه میشود. همه بچههای این نسل، طعم ناکامی در تیم امیدها را چشیده بودند. ما یورو ۲۰۱۶ را هم از دست داده بودیم. در جام جهانی به خودمان گفتیم «خیلی خب، میخواهیم قهرمان شویم». حاصل سالها تلاش و زحمت بود. از زمانی که مربی آمده، این اتفاق در تیم رخ داده است.
* نقش دشان در این فرهنگِ رسیدن به پیروزی چه نقشی است؟
مهمترین کاری که او برای گروه انجام داده القای این روحیه است: همه برای تیم. حالا چندین سال است وقتی به تیم ملی میآییم این موضوع در ذهنمان حک شده است.
* شما به عنوان یک بازیکن جوان دستاوردهای زیادی داشته اید و به نوعی زودتر از موعد به موفقیت رسیده اید ولی در این تیم از شما جوانتر هم زیاد بودند از جمله امباپه.
او حتی در «زودتر از موعد بودن» از من پیشی گرفته است. من نه به خاطر استعداد هیولایی اش در فوتبال بلکه برای هوش و پختگی اش تحت تأثیر قرار گرفتم.
* آیا امباپه جذاب و قابل توجهترین بازیکنی است که با او برخورد داشتهاید؟
من چند تا بازیکن فرازمینی میشناسم. فکر میکنم برای اولین بار است یک فرازمینی جوان میبینم (میخندد). معمولاً فرازمینیها را در سنی بین ۲۵ تا ۳۰ سال میبینم ولی الان با یک فرازمینی ۲۰ ساله روبهرو شدهام. خب در مورد او همه چیز با سرعت سپری میشود. وقتی درباره تاکتیک میخواهم برایش حرف بزنم فرصت پیدا نمیکنم جملهام را تمام کنم، چون او در یک چشم به هم زدن میگیرد.
* شما کمی شیوه مدیریتتان در زمین را عوض کرده اید و الان بیشتر در خط دفاعی رهبری میکنید. چطور موفق به انجام چنین کاری شدید؟
بعضی وقتها از من میخواهند مثل راموس بازی کنم یا شبیه به بازیکنی دیگر، خشنتر باشم، اینطور باشم یا آنطور ولی خب، من همین حالا سبک بازی خودم را دارم و با همین سبک موفقیتهای زیادی به دست آوردهام. خیلی میخواستند من تغییر کنم. در پرانتز عرض کنم برای من خیلی افتخار است در این جام جهانی همانطوری که هستم پذیرفته شدم. نمیتوان از من خواست تا شبیه کس دیگری باشم.
* واقعاً از شما میخواستند مثل راموس باشید؟
بله و این موضوع من را عصبانی میکرد. آیا از راموس هم میخواهند شبیه بازیکن دیگری باشد؟ راموس را همانطوری که هست پذیرفتهاند. من را هم امروز همانطوری که هستم پذیرفتهاند. از زمانی که ۷ سالم بوده همه میگفتند چقدر مهربانم، چقدر مهربانم... بعضی وقتها دیگر زیادهروی میکردند ولی پشت این چهره کاراکتر هم وجود دارد. بله، من مهربان هستم ولی فقط همین مهربانی تنها نیست که. نمیشود بدون داشتن کاراکتر ۷ سال در رئالمادرید دوام آورد. چنین چیزی امکانپذیر نیست.
* با توجه به افتخاراتی که در مادرید به دست آوردید و حالا هم قهرمانی در جام جهانی به نظر میرسد باید یکی از گزینههای دریافت توپ طلا باشید ولی گفته اید رسیدن به توپ طلا هدف نیست. چرا؟
چون فوتبال را به چشم یک ورزش گروهی میبینم. به همین خاطر است از وقتی که بچه بودم فوتبال بازی کردهام، چون دوست داشتهام در ورزشی گروهی باشم. حالا اگر توپ طلا را به من بدهند خب آن را رد نمیکنم (میخندد) ولی اینطور هم نیست که به خودم بگویم، چون توپ طلا ندارم دوران حرفهایام به هدر رفته است. اگر توپ طلا رسید که عالی و فوق العاده است.