هر چند سخت هر چند دردناک و هر چند بسیار نامفهوم برای ما، اما انگار چرخ روزگار دارد با نشریات کاغذی که ماندگارترین رسانهای هستند که میتوانند تا سالها برایمان همچنان باقی بمانند بد تا میکند.
باور کنید برایمان سخت است دیدن این روزهای خبرورزشی... درست آخرین روزهای سخت استقلال جوان را روبرویمان تداعی میکند، روزهای آخر روزنامه ۹۰ که با چه پشتوانه پرقدرتی وارد گود نشریات ورزشی شد، اما در این سالهای آخر آنقدر سخت میتوانست حرکت کند و به راهش ادامه دهد تا اینکه به یکباره دیگر ناپدید شد بدون خداحافظی.
آری قرار نیست ما ۳۰ نشریه اجتماعی و سیاسی داشته باشیم و قرار نیست که ما ۱۵ نشریه ورزشی داشته باشیم. به برخی خوب برسیم تا دغدغه انتشار نداشته باشند و به برخی آنچنان نرسیم که خودشان مجبور به جدایی و خداحافظی شوند.
قرار نیست که با اضافهتر کردن نشریات حق و حقوق نشریات دیگر را از بین ببریم. اما قرار است که از این نشریات مواظبت کنیم..
کاش ما تنها ۵ روزنامه ورزشی داشتیم، اما پرقدرت و پرتوان که پشتشان آنقدر گرم بود که دیگر هراسی برای تعطیل شدن و گرانی و نبود بودجه و... نداشتند.
چه بگوییم که ناگفتههایمان را شما (مدیرمسئول و مدیراجرایی و سردبیر) روزنامه خبرورزشی بارها و بارها گفتهاید و ما پای درددلتان بسیار نشستهایم.
اما ای کاش آنهایی که طرف صحبتمان هستند هم این درددلها را میشنیدند. هر چند حتما میشنوند و میخوانند، اما دوست ندارند که به آنها توجه کنند.
تا آخرین روزی که هستید ما هم هستیم، ما هم با شماییم و رهایتان نمیکنیم، هر چند تعدادمان کم است، هر چند که هنوز از آن نسل بازماندههای عاشق نشریات کاغذی هستیم، هنوز هم با شماییم با تمام سختیها و مشقتها و فشارهایی که از هرطرف میآید، اما هستیم و نفس میکشیم و تا زمانی که توسط خودیها ما را از نفس نینداختهاند به عاشقیمان ادامه میدهیم. شما با انتشار نشریهای که میخواهد تا چند ماه دیگر به ۲۰ سالگی خودش برسد و ما هم بیست سالگی همراهیمان با شما را ادامه میدهیم.
آنقدر به همراهیتان ادامه میدهیم تا لااقل دلتنگی توی دلمان باقی نماند و روزی روزگاری پیش خود بگوییم که ای داد بیداد چرا با شما نبودیم و این عدم همراهیمان بود که باعث خداحافظی و تعطیلی نشریه شد.
* ارسالی از محمود فخرالحاج