به گزارش خبرورزشی، از هیچ همه چیز ساخت، کاری کرد کارستان، کاری که تا مدتها نقل محافل بدنسازی و پرورش اندام خواهد بود. در حالی که میتوانست در ترکیب تیم اعزامی به رقابتهای جهانی نباشد، اما به حق خودش رسید و علاوه بر همراهی تیم ملی، کاپیتانی آن را نیز عهدهدار شد. مرتضی روشنضمیر یکی از خوبها و بااخلاقهای پرورش اندام ایران است که حالا شهرتی جهانی یافته است. مرتضی در رقابتهای جهانی به قدری خوب بود که قهرمانی و اورالی مسابقات در حقیقت کمترین پاداش برای او به حساب میآمد. قهرمانی که در بین مازندرانیها از محبوبیت بسیاری برخوردار شده و خیلیها او را در این رشته الگوی خود انتخاب کردهاند.
* بعد از اورالی در رقابتهای جهانی چه احساسی داشتید؟
قبل از هر چیز اجازه بدهید این واقعیت را بگویم که روحیه بچهها و مجموعه تیم به آن اندازه بالا بود که حد و حصری نداشت. راستش قبل از آن که روی استیج بروم این حس را داشتم که میتوانم کار بزرگی را برای کشور عزیزم ایران انجام بدهم که خدا را شکر موفق به انجام آن هم شدم، اما صادقانه باید بگویم که افتخار این اورالی تنها از برای من نیست، بلکه برای مجموعه تیم خصوصاً مربیان آن است، مربیانی که برای این موفقیت زحمات بیدریغ را متحمل شدند.
* وقتی اسامی تیم ملی اعلام شد و نام شما در بین آنها نبود، چگونه با آن برخورد کردید؟
واقعاً نمیتوانم حس و حال آن روزهای خودم را بیان کنم وانگار همه چیز برای من تمام شده بود، اما دلم به من میگفت که اتفاق خوبی برای من خواهد افتاد و من دوباره برخواهم گشت و برای این بازگشت تمرینات خودم را سختتر کردم تا بتوانم خانوادهام را روسفید کنم. اتفاقی که با مساعدت و کمکهای آقایان پورعلیفرد، نصیبی و ابوالقاسمی برای من افتاد و من را امیدوار کرد.
* میدانستی که قهرمان رقابتهای جهانی خواهی شد؟
من همانطور که در مصاحبه قبلی خودم به خبرفیت گفته بودم، برای پرچمداری دوست داشتم به اسپانیا بروم که خوشبختانه با عملکرد خودم دو بار پرچم مقدس جمهوری اسلامی را به اهتزاز درآورده و سرود ایران اسلامی را در سالن طنینانداز کردم.
* با کاپیتانی چگونه کنار آمدید؟
این کاپیتانی که از سوی فدراسیون نصیب من شد، مسئولیت من را دو چندان و من را به آینده بسیار امیدوار کرد.
* برنامه بعدی شما چیست؟
فعلاً میخواهم چند هفتهای را استراحت کرده و تنها به کارهای شخصی و عقبافتاده خودم بپردازم و بعد از آن تصمیم لازم را خواهم گرفت.
* یک جمله برای مردم مازندران که برایت سنگ تمام گذاشتند بگو.
من فدایی همه مردم هماستانی هستمه، پرچم مازرون را بالا ورمه!
* میدانید آنها برای استقبال از تو سختی چه مسافتی را تحمل کردند تا به تهران برسند؟
بله، به خدا شرمنده آنها شدم. من از آنها خواسته بودم که به فرودگاه نیایند، اما آنها مثل همیشه کار خودشان را کرده و باز من را مرهون محبتهای خود کردند.
*حرف آخر؟
تشکر از همه بزرگوارانی که در بازگشت من به تیم ملی کمک کردند، از جمله آقایان پورعلیفرد، نصیبی و ابوالقاسمی که امیدوارم توانسته باشم پاسخ آنها را بدهم. همچنین از همه هواداران و دوستان خودم نیز تشکر میکنم و یک تشکر ویژه هم از خانواده و هماستانیهای عزیزم دارم که مثل همیشه سهم آنها در این موفقیت یک سهم غیرقابل انکار بوده و هست.
* بعد از اورالی در رقابتهای جهانی چه احساسی داشتید؟
قبل از هر چیز اجازه بدهید این واقعیت را بگویم که روحیه بچهها و مجموعه تیم به آن اندازه بالا بود که حد و حصری نداشت. راستش قبل از آن که روی استیج بروم این حس را داشتم که میتوانم کار بزرگی را برای کشور عزیزم ایران انجام بدهم که خدا را شکر موفق به انجام آن هم شدم، اما صادقانه باید بگویم که افتخار این اورالی تنها از برای من نیست، بلکه برای مجموعه تیم خصوصاً مربیان آن است، مربیانی که برای این موفقیت زحمات بیدریغ را متحمل شدند.
* وقتی اسامی تیم ملی اعلام شد و نام شما در بین آنها نبود، چگونه با آن برخورد کردید؟
واقعاً نمیتوانم حس و حال آن روزهای خودم را بیان کنم وانگار همه چیز برای من تمام شده بود، اما دلم به من میگفت که اتفاق خوبی برای من خواهد افتاد و من دوباره برخواهم گشت و برای این بازگشت تمرینات خودم را سختتر کردم تا بتوانم خانوادهام را روسفید کنم. اتفاقی که با مساعدت و کمکهای آقایان پورعلیفرد، نصیبی و ابوالقاسمی برای من افتاد و من را امیدوار کرد.
* میدانستی که قهرمان رقابتهای جهانی خواهی شد؟
من همانطور که در مصاحبه قبلی خودم به خبرفیت گفته بودم، برای پرچمداری دوست داشتم به اسپانیا بروم که خوشبختانه با عملکرد خودم دو بار پرچم مقدس جمهوری اسلامی را به اهتزاز درآورده و سرود ایران اسلامی را در سالن طنینانداز کردم.
* با کاپیتانی چگونه کنار آمدید؟
این کاپیتانی که از سوی فدراسیون نصیب من شد، مسئولیت من را دو چندان و من را به آینده بسیار امیدوار کرد.
* برنامه بعدی شما چیست؟
فعلاً میخواهم چند هفتهای را استراحت کرده و تنها به کارهای شخصی و عقبافتاده خودم بپردازم و بعد از آن تصمیم لازم را خواهم گرفت.
* یک جمله برای مردم مازندران که برایت سنگ تمام گذاشتند بگو.
من فدایی همه مردم هماستانی هستمه، پرچم مازرون را بالا ورمه!
* میدانید آنها برای استقبال از تو سختی چه مسافتی را تحمل کردند تا به تهران برسند؟
بله، به خدا شرمنده آنها شدم. من از آنها خواسته بودم که به فرودگاه نیایند، اما آنها مثل همیشه کار خودشان را کرده و باز من را مرهون محبتهای خود کردند.
*حرف آخر؟
تشکر از همه بزرگوارانی که در بازگشت من به تیم ملی کمک کردند، از جمله آقایان پورعلیفرد، نصیبی و ابوالقاسمی که امیدوارم توانسته باشم پاسخ آنها را بدهم. همچنین از همه هواداران و دوستان خودم نیز تشکر میکنم و یک تشکر ویژه هم از خانواده و هماستانیهای عزیزم دارم که مثل همیشه سهم آنها در این موفقیت یک سهم غیرقابل انکار بوده و هست.