به گزارش خبرورزشی، مهدی هاشمی‌نسب سال‌های زیادی یکی از مهم‌ترین سوژه‌های فوتبال کشورمان بود. خبرورزشی اولین رسانه‌ای بود که خبر توافق ستاره وقت پرسپولیس با استقلال را منتشر کرد. هاشمی‌نسب در تمام این سال‌ها نه از رسانه‌ها مخفی شد نه حرفش را تکذیب کرد.
* کدام تیتر‌های خبرورزشی درباره خودت را در ذهن داری؟
چند تیتر داغ، اما نمی‌خواهم خودم آن‌ها را یادآوری کنم، در واقع گفتن دوباره آن‌ها خاطر هواداران دو تیم را تلخ می‌کند.
* تیتر هاشمی‌نسب مرد ۱۰۰ میلیونی استقلال را یادت هست؟
بله، حتی عکس مرا مونتاژ کردید که لباس استقلال در دستم بود. توافق من در خلوت انجام شد، اما نمی‌دانم از کجا مطلع شدید؟
* هنوز از شما سؤال می‌شود چرا از پرسپولیس به استقلال رفتید؟
همین امروز به ۲ نفر توضیح دادم. تا حالا به چند هزار نفر بخشی از دلایل را گفته‌ام و هر کس از خودم ماجرا را شنیده گفته حق داشتی.
* آیا هنوز بد و بیراه می‌گویند؟
بله و جواب‌شان را می‌گیرند. با هر کس به سبک خودش باید رفتار کرد.
* زد و خورد فیزیکی که این اواخر نداشته‌ای؟
دیگر نه! من هیچ وقت به کسی حمله نکرده‌ام، اما اتفاق افتاده که ۷، ۸ نفری بخواهند روی سرم بریزند.
* ۷، ۸ نفر؟
یک بار با بهروز رهبری‌فر و احمد مؤمن‌زاده میدان سرو بودیم که ۷، ۸ نفر ریختند سر من.
* آن‌ها به کمکت آمدند؟
نه! مرا می‌شناختند و می‌دانستند آن گروه را حریف می‌شوم، خلاصه بعد از این که خوردند و رفتند نمی‌دانم چطوری بعد از ۵ دقیقه شدند ۳۰ نفر؟! ماشین من پنچر بود و معطل آن بودم، بعد که شدند ۳۰ نفر یک موتوری مرا سوار کرد و برد تا بیشتر دعوا نکنم. وقتی برگشتم دیدم زده‌اند اتومبیلم را داغون کرده‌اند.
* ماشینت چی بود؟
یک پیکان بود که ۳/۵ میلیون خریده بودم، ۴ میلیون هم سیستم صوتی رویش بسته شده بود، اما چنان ماشین را کوبیده بودند که ۱/۵ میلیون فروختمش.
* در آن زمان ضرر زیادی بود.
بله، در آن سال‌ها اگر اشتباه نکنم با ۳/۵ میلیون بیشتر از ۴۰ سکه بهار آزادی می‌دادند که به قیمت الان می‌شود ۱۶۰ میلیون!
* به آن سال‌ها که برمی‌گردی از تصمیمت پشیمان نمی‌شوی؟
درست است که در هر استادیومی دردسر‌هایی ایجاد می‌شد و در خیابان حاشیه درست می‌کردند، اما همه آن فشار‌ها به یکی، دو خوشحالی می‌ارزید! خواست و کمک خدا بود بتوانم سربلند باشم.
* یادت هست قبل از شهرآورد ۹ دی که به پرسپولیس گل زدی، علی پروین با خبرورزشی مصاحبه کرده و گفته بود ان‌شاءا... که هاشمی‌نسب به پرسپولیس گل بزند.
بله، همان روز آن مصاحبه را خواندم.
* یادت هست بعد از بازی چه گفتی؟
صحبت زیاد بود نمی‌دانم منظورتان کدام است.
* گفتی آقای پروین دعایت را مستجاب کردم.
(خنده) علی‌آقا مسلماً دوست نداشت من گل بزنم حتی در رختکن گفته بود هرکی گل می‌زنه بزنه، نذارید اون یک نفر بزنه.
* خودت از پورحیدری خواستی تو را در خط حمله بازی بدهد؟
نه! منصورخان حدس زده بود من دفاع باشم فشار رویم بالاست و احتمال دارد اشتباه هم بکنم. وقتی فهمیدم قرار است فوروارد بازی کنم خیلی خوشحال شدم، چون هم فشار رویم کمتر شد هم فرصت داشتم به آنچه می‌خواستم برسم. یادم هست در آن مسابقه کاری به نتیجه نداشتم فقط می‌خواستم یک گل بزنم.
* بعد از خوشحالی و غش و ضعف نصرالله عبداللهی بالای سرت چه چیزی به تو می‌گفت؟
عمونصی گفت: مهدی بلند نشو که اخراج می‌شی. من یک کارت زرد گرفته بودم و اگر بلند می‌شدم کارت زرد دوم را هم می‌گرفتم.
* برخورد هواداران استقلال با شما چطور بوده؟
خیلی خوب، همیشه گفته‌ام ۴ گل به استقلال زدم یکی به پرسپولیس، اما استقلالی‌ها بابت همین یک گل خیلی به من لطف داشته‌اند؛ حتی یکی از بهترین دوستانم الان از هواداران استقلال است که ۱۰ سال مرا برای آماده کردن یک کتابچه سر کار گذاشته است.
* چطور؟
از استقلال به پاس و سپس سایپا رفتم. برای بازی با شموشک با سایپا به نوشهر رفته بودیم که گفتند یک نفر در لابی کارت دارد، تصور کردم هواداران هستند که از من توضیح می‌خواهند؛ داشتم می‌رفتم سر شام که دیدم همین دوستم آقای مجتبی عبداللهی با یک کتابچه بزرگ نشسته است، تمام عکس‌هایم در دوره استقلال را با سلیقه مثل آلبوم در این کتابچه چسبانده بود و ۲ نفری باید آن کتابچه را از زمین بلند می‌کردیم. بعد‌ها که صمیمی‌تر شدیم عکس‌های دوره پرسپولیس را به او دادم تا یک کتابچه دیگر برایم درست کند. ۱۰ سال گذشته و هنوز آن را آماده نکرده که احتمالاً به خاطر علاقه شدیدش به استقلال است، اما امیدوارم این را لحاظ کند که بالاخره من چند سال در پرسپولیس بازی کرده‌ام و مشکلی با تیم ندارم با آن‌هایی زاویه دارم که ندانسته فحاشی کرده و به خانواده‌ام حمله کردند.
* اوضاع این روز‌های استقلال را چطور ارزیابی می‌کنی؟
جای استقلال بالای جدول است و مادامی که سر جایش قرار نگیرد هوادارش راضی نمی‌شود. به نظرم این تیم در نیم‌فصل دوم شرایطش بهتر از نیم‌فصل اول خواهد بود.
* از حضور در نساجی راضی هستی؟
عشق می‌کنم. تیمی با تماشاگران باتعصب، مؤدب، با معرفت و صبور. امیدوارم نساجی هم در جایگاهی قرار بگیرد که هوادارش رضایت داشته باشد. تیم ما و بازیکنان‌مان باید جاه‌طلب شوند و به خودباوری لازم برسند.
* کدام تیتر‌های خبرورزشی درباره خودت را در ذهن داری؟
چند تیتر داغ، اما نمی‌خواهم خودم آن‌ها را یادآوری کنم، در واقع گفتن دوباره آن‌ها خاطر هواداران دو تیم را تلخ می‌کند.
* تیتر هاشمی‌نسب مرد ۱۰۰ میلیونی استقلال را یادت هست؟
بله، حتی عکس مرا مونتاژ کردید که لباس استقلال در دستم بود. توافق من در خلوت انجام شد، اما نمی‌دانم از کجا مطلع شدید؟
* هنوز از شما سؤال می‌شود چرا از پرسپولیس به استقلال رفتید؟
همین امروز به ۲ نفر توضیح دادم. تا حالا به چند هزار نفر بخشی از دلایل را گفته‌ام و هر کس از خودم ماجرا را شنیده گفته حق داشتی.
* آیا هنوز بد و بیراه می‌گویند؟
بله و جواب‌شان را می‌گیرند. با هر کس به سبک خودش باید رفتار کرد.
* زد و خورد فیزیکی که این اواخر نداشته‌ای؟
دیگر نه! من هیچ وقت به کسی حمله نکرده‌ام، اما اتفاق افتاده که ۷، ۸ نفری بخواهند روی سرم بریزند.
* ۷، ۸ نفر؟
یک بار با بهروز رهبری‌فر و احمد مؤمن‌زاده میدان سرو بودیم که ۷، ۸ نفر ریختند سر من.
* آن‌ها به کمکت آمدند؟
نه! مرا می‌شناختند و می‌دانستند آن گروه را حریف می‌شوم، خلاصه بعد از این که خوردند و رفتند نمی‌دانم چطوری بعد از ۵ دقیقه شدند ۳۰ نفر؟! ماشین من پنچر بود و معطل آن بودم، بعد که شدند ۳۰ نفر یک موتوری مرا سوار کرد و برد تا بیشتر دعوا نکنم. وقتی برگشتم دیدم زده‌اند اتومبیلم را داغون کرده‌اند.
* ماشینت چی بود؟
یک پیکان بود که ۳/۵ میلیون خریده بودم، ۴ میلیون هم سیستم صوتی رویش بسته شده بود، اما چنان ماشین را کوبیده بودند که ۱/۵ میلیون فروختمش.
* در آن زمان ضرر زیادی بود.
بله، در آن سال‌ها اگر اشتباه نکنم با ۳/۵ میلیون بیشتر از ۴۰ سکه بهار آزادی می‌دادند که به قیمت الان می‌شود ۱۶۰ میلیون!
* به آن سال‌ها که برمی‌گردی از تصمیمت پشیمان نمی‌شوی؟
درست است که در هر استادیومی دردسر‌هایی ایجاد می‌شد و در خیابان حاشیه درست می‌کردند، اما همه آن فشار‌ها به یکی، دو خوشحالی می‌ارزید! خواست و کمک خدا بود بتوانم سربلند باشم.
* یادت هست قبل از شهرآورد ۹ دی که به پرسپولیس گل زدی، علی پروین با خبرورزشی مصاحبه کرده و گفته بود ان‌شاءا... که هاشمی‌نسب به پرسپولیس گل بزند.
بله، همان روز آن مصاحبه را خواندم.
* یادت هست بعد از بازی چه گفتی؟
صحبت زیاد بود نمی‌دانم منظورتان کدام است.
* گفتی آقای پروین دعایت را مستجاب کردم.
(خنده) علی‌آقا مسلماً دوست نداشت من گل بزنم حتی در رختکن گفته بود هرکی گل می‌زنه بزنه، نذارید اون یک نفر بزنه.
* خودت از پورحیدری خواستی تو را در خط حمله بازی بدهد؟
نه! منصورخان حدس زده بود من دفاع باشم فشار رویم بالاست و احتمال دارد اشتباه هم بکنم. وقتی فهمیدم قرار است فوروارد بازی کنم خیلی خوشحال شدم، چون هم فشار رویم کمتر شد هم فرصت داشتم به آنچه می‌خواستم برسم. یادم هست در آن مسابقه کاری به نتیجه نداشتم فقط می‌خواستم یک گل بزنم.
* بعد از خوشحالی و غش و ضعف نصرالله عبداللهی بالای سرت چه چیزی به تو می‌گفت؟
عمونصی گفت: مهدی بلند نشو که اخراج می‌شی. من یک کارت زرد گرفته بودم و اگر بلند می‌شدم کارت زرد دوم را هم می‌گرفتم.
* برخورد هواداران استقلال با شما چطور بوده؟
خیلی خوب، همیشه گفته‌ام ۴ گل به استقلال زدم یکی به پرسپولیس، اما استقلالی‌ها بابت همین یک گل خیلی به من لطف داشته‌اند؛ حتی یکی از بهترین دوستانم الان از هواداران استقلال است که ۱۰ سال مرا برای آماده کردن یک کتابچه سر کار گذاشته است.
* چطور؟
از استقلال به پاس و سپس سایپا رفتم. برای بازی با شموشک با سایپا به نوشهر رفته بودیم که گفتند یک نفر در لابی کارت دارد، تصور کردم هواداران هستند که از من توضیح می‌خواهند؛ داشتم می‌رفتم سر شام که دیدم همین دوستم آقای مجتبی عبداللهی با یک کتابچه بزرگ نشسته است، تمام عکس‌هایم در دوره استقلال را با سلیقه مثل آلبوم در این کتابچه چسبانده بود و ۲ نفری باید آن کتابچه را از زمین بلند می‌کردیم. بعد‌ها که صمیمی‌تر شدیم عکس‌های دوره پرسپولیس را به او دادم تا یک کتابچه دیگر برایم درست کند. ۱۰ سال گذشته و هنوز آن را آماده نکرده که احتمالاً به خاطر علاقه شدیدش به استقلال است، اما امیدوارم این را لحاظ کند که بالاخره من چند سال در پرسپولیس بازی کرده‌ام و مشکلی با تیم ندارم با آن‌هایی زاویه دارم که ندانسته فحاشی کرده و به خانواده‌ام حمله کردند.
* اوضاع این روز‌های استقلال را چطور ارزیابی می‌کنی؟
جای استقلال بالای جدول است و مادامی که سر جایش قرار نگیرد هوادارش راضی نمی‌شود. به نظرم این تیم در نیم‌فصل دوم شرایطش بهتر از نیم‌فصل اول خواهد بود.
* از حضور در نساجی راضی هستی؟
عشق می‌کنم. تیمی با تماشاگران باتعصب، مؤدب، با معرفت و صبور. امیدوارم نساجی هم در جایگاهی قرار بگیرد که هوادارش رضایت داشته باشد. تیم ما و بازیکنان‌مان باید جاه‌طلب شوند و به خودباوری لازم برسند.