به گزارش خبرورزشی، باستین شوایناشتایگر، بازیکن اسطورهای بایرنمونیخ و تیم ملی آلمان، خداحافظی خود از فوتبال حرفهای را اعلام کرد. پسر متولد روزنهایم، نزدیک مونیخ، تبدیل به ستاره خط میانی در فوتبال آلمان شد.
۶۸ گل دقیقاً در ۵۰۰ مسابقه برای بایرنمونیخ بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۵ بهثمر رساند و با این تیم، هشت قهرمانی بوندسلیگا، هفت قهرمانی در جامحذفی آلمان، یک قهرمانی در جام اتحادیه و یک قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را کسب کرد. سال ۲۰۱۵ بایرن را به مقصد منچستریونایتد ترک کرد، اما دوران خوبی در انگلیس برای او رقم نخورد و او تنها ۳۵ بار پیراهن این تیم را پوشید که البته حاصل آن یک قهرمانی در جام حذفی و یک قهرمانی در لیگ اروپا همراه شیاطین سرخ بود.
۱۳ جولای، ورزشگاه ماراکانا فینال جام جهانی ۲۰۱۴، باستی با گونهای خونی مقابل آرژانتین و لیونل مسی که برای قهرمانی در این استادیوم بسیار پرانگیزهاند، ایستاده است. اندکی قبل از بازی مصدومیت سامی خدیرا، یکی از ارکان تیم ملی آلمان در راه رسیدن به فینال، این تیم را به شک فرو برده و بهنظر میرسد نقطه قوت تیم یواخیم لو یعنی خط هافبک آنها به پاشنه آشیلشان تبدیل شود، ولی شماره هفت ژرمنها شاید بهترین بازی اش را در مهمترین مسابقه عمرش انجام داد و با نمایشی خیرهکننده در قامت یک رهبر سرانجام انتظار آلمانها برای رسیدن به این جام بعد از ۲۴ سال را به پایان رساند.
کلاسیک
باستین شوایناشتایگر، یک بازیکن به تمام معنا کلاسیک آلمانی است. فیزیک مناسب، در کنار ثبات، هوش و روحیه جنگندگی. پسری از باواریا که در تمامی ردههای سنی بزرگترین باشگاه آلمان به تمام افتخارات مهم دست پیدا کرد. کسی که فوتبال خود را به عنوان یک دفاع کناری شروع کرد و با بازی در پست وینگر و هافبک میانی به کمال رسید. شاید وقتی که میشایل بالاک کاپیتان تیم ملی آلمان در صحنه معروف برخورد با بواتنگ، جام جهانی ۲۰۱۰ را از دست داد هیچکس نمیتوانست شواینی را جایگزینی مناسب برای او تصور کند، اما شواینی با نمایشهای درخشان خود از ارکان اصلی تیم با صلابت لو در آن رقابتها بود. او ۱۲۱ بار پیراهن تیم ملی آلمان در رده بزرگسالان را پوشید.
نقطه عطف
به عقیده بسیاری از کارشناسان، زمانی که لویی فنخال پست شواینی را تغییر داد و او را به میانه میدان آورد، نقطه عطف فوتبالی این بازیکن رقم خورد. بایرن آن سال تا یک قدمی سهگانه رسید، اما مغلوب ژوزه مورینیو و اینتر شد. شاید خاطرات اکثر فوتبالیها از فینال لیگ قهرمانان ۲۰۱۲ خوشحالی معروف دیدیه دروگبا باشد، اما برای شواینی که پنالتی آخر تیم را از دست داد و اشکهایش را در زیر پیراهنش پنهان میکرد تنها یک چیز مهم بود؛ تلاش دوباره و دوباره برای رسیدن به پیروزی. پیروزیای که خیلی زود و سال بعد با بایرنمونیخ کسب شد. سهگانهای منحصربهفرد در تاریخ باشگاه در سالی که به جرأت میتوان از آن به عنوان بهترین سال ورزشی باستی یاد کرد.
لحظات تأثیرگذار
شواینی در حالی کفشهایش را برای همیشه آویخت که ۳۵ سال بیشتر ندارد. عددی که شاید مصدومیتهای طولانی مدت، آن را بیشتر هم نشان میدهد. کمتر از چهارده سال پیش در بازی ردهبندی جام جهانی ۲۰۰۶، شواینی نام خود را با آن دو شوت سرکش و زیبا مقابل پرتغال بر سر زبانها انداخت. یا قبلتر از آن، در سال ۲۰۰۲ و تنها زمانی که ۱۸ سال داشت، وقتی به عنوان یار تعویضی در بازیهای لیگ قهرمانان اروپا مقابل لنس به زمین آمد و بعد از لحظاتی اولین تأثیر مستقیم خود روی گل را با پاس به مارکوس فولنر ثبت کرد. بازیکنی که آنطور که باید و شاید مورد تمجید قرار نگرفت و عمر فوتبالی اش زود به پایان رسید، اما به عنوان یک رهبر و جنگجو همیشه در خاطر فوتبالدوستان خواهد ماند.
آینده
باستین هنوز از اینکه در آینده و بعد از کنار گذاشتن فوتبال چه خواهد کرد، حرفی نزده، اما به نظر میرسد شغل آینده او، گرفتن پستی در فدراسیون فوتبال آلمان باشد. یواخیم لو، سرمربی آلمان هم این موضوع را تأکید کرده که درهای تیمهای فوتبال آلمان همیشه به روی او باز است: «نمیدانم برنامهاش چیست، اما هر بازیکن سابق تیم ملی که بخواهد مربی شود، چه برای گرفتن مدارک مربیگری چه برای هدایت تیمهای پایه، ما با آغوش باز استقبال میکنیم.»
یواخیم لو اخیراً میروسلاو کلوزه، مهاجم سابق تیم ملی آلمان و همبازی شوایناشتایگر را در کادر تیم ملی و برای تمرینات تخصصی با مهاجمان تیم، به کار گرفته است.