خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ همه میدانیم که نفع ایران، در این است که هر دو تیم امتیازی از دست بدهند! تساوی در «امان» قشنگترین نتیجه برای مارک ویلموتس و تیم مورد نظر اوست، مشروط بر آنکه شاهد سریال ۴ بازی و ۴ برد، از جانب تیم ملی ایران باشیم!
تساوی در شهر امان، به شرطی برای تیم ملی ایران مفید به فایده خواهد شد که اول هنگکنگ را، سپس کامبوج را، در گام سوم بحرین و در آخرین قدم، عراق را مغلوب کنیم!
کاری که شدنی است، اما نه به آسانی! کاری که سخت مینماید و خیلی هم سخت مینماید، ولی بهشت را به بها دهند، نه به بهانه! و تیم ملی ایران، دیگر بهانهای برای نجنگیدن و کم جنگیدن و نرم جنگیدن، ندارد!
تکلیف روشن است! ... بیار آنچه داری، ز مردی و زور! باید مردانه هر چه داری روی دایره بریزی! و باید خساست نکنی و از تمام قوایت در لحظه لحظه هر چهار بازی باقیمانده، استفاده کنی!
مردان روزهای بزرگ!
میگویند ایرانیان، مردان روزهای سختند! بفرمایید! هذا مسجد! هذا منبر! این هم روز سخت، این هم روزهای سخت، این هم «جبر برنده شدن»! و این هم بازیهای تحت فشار! یک به یک بازیهای چهارگانه را به سود خود تمام کنید! یک به یک میدانهای پیش رو را، به سود خود و برای خود، تمام کنید! امتیاز از دست ندهید! چهار بار و هر بار ۳ امتیاز به ۶ امتیازی که کسب کردهاید بیفزایید! ۱۲ امتیاز را جانشین ۶ امتیازی کنید که به مفت و به رایگان و با سهلانگاری و با آسانگیری و با خود بزرگبینی از دست دادید!
دیگر، نه باید خودبزرگبین بود و نه باید خود را کوچک و ماندنی پنداشت! قوی از نظر روحیه، قدرتمند از جهت حرکتی و با خودباوری کامل و سراندازی بیتعارف! سربازوار بازی کردن! سربازوار پیکار کردن! اما چگونه!
ققنوسوار، از دل لیگ
بازیهای لیگ برتر را واجد شرایط لازم باید دانست! خود لیگ برتر را و تمامیت این میدان سازنده را، زیر نظر خریداری قرار دادن، شرط اول باید! همه چیز را از لیگ خواستن و سپس برخاستن! ققنوسوار!
بدون لیگی پویا، به هیچ مهمی نمیتوان دست یازید! بدون مسابقههایی پر از نبردهای لحظه به لحظه و پر از جنگهای شدتیابنده، فوتبال ایران صاحب خوداتکایی لازم و کافی، نخواهد شد! در یک لیگ بتهمرده، در یک لیگ «نازا» و عقیم، ستارهای درخور آسیا هم پدید نخواهد آمد! نه فرشاد پیوس، نه ناصر محمدخانی، نه حمید علیدوستی، نه علی دایی، نه خداداد عزیزی، نه مهدی مهدویکیا، نه کریم باقری و نه سلطان بازی با توپ، ساحر و جادوگر، علی کریمی! حتی نه دیگر فرهاد مجیدی و نه تا به امروز، جواد نکونام و صاحبنامهای دیگر!
لیگ را باید که ساخت! لیگ را باید پرداخت! لیگ را باید به تنور پخت نانهای بزرگ و نانهای خوشمزه بدل کرد! باید بهترین و کاملترین پخت و پز را به راه انداخت! باید در تنور پرلهیب و داغ لیگ، همه چیز را، عالی پزید! ما عرضهاش را داریم، باید که جنبهاش را هم داشته باشیم! ما جنبهاش را داریم، باید که عرضهاش را هم داشته باشیم!
امروز تماشاگران راه دوریم! و امروز با همه وجود، چشم و گوش میشویم که چه ببینیم از راه دور و چه بشنویم از همان فاصله زیاد! بهترین نتیجه، تساوی هر دو تیم است تا ۴ بازی و ۴ برد، به کارمان آید!
تساوی در شهر امان، به شرطی برای تیم ملی ایران مفید به فایده خواهد شد که اول هنگکنگ را، سپس کامبوج را، در گام سوم بحرین و در آخرین قدم، عراق را مغلوب کنیم!
کاری که شدنی است، اما نه به آسانی! کاری که سخت مینماید و خیلی هم سخت مینماید، ولی بهشت را به بها دهند، نه به بهانه! و تیم ملی ایران، دیگر بهانهای برای نجنگیدن و کم جنگیدن و نرم جنگیدن، ندارد!
تکلیف روشن است! ... بیار آنچه داری، ز مردی و زور! باید مردانه هر چه داری روی دایره بریزی! و باید خساست نکنی و از تمام قوایت در لحظه لحظه هر چهار بازی باقیمانده، استفاده کنی!
مردان روزهای بزرگ!
میگویند ایرانیان، مردان روزهای سختند! بفرمایید! هذا مسجد! هذا منبر! این هم روز سخت، این هم روزهای سخت، این هم «جبر برنده شدن»! و این هم بازیهای تحت فشار! یک به یک بازیهای چهارگانه را به سود خود تمام کنید! یک به یک میدانهای پیش رو را، به سود خود و برای خود، تمام کنید! امتیاز از دست ندهید! چهار بار و هر بار ۳ امتیاز به ۶ امتیازی که کسب کردهاید بیفزایید! ۱۲ امتیاز را جانشین ۶ امتیازی کنید که به مفت و به رایگان و با سهلانگاری و با آسانگیری و با خود بزرگبینی از دست دادید!
دیگر، نه باید خودبزرگبین بود و نه باید خود را کوچک و ماندنی پنداشت! قوی از نظر روحیه، قدرتمند از جهت حرکتی و با خودباوری کامل و سراندازی بیتعارف! سربازوار بازی کردن! سربازوار پیکار کردن! اما چگونه!
ققنوسوار، از دل لیگ
بازیهای لیگ برتر را واجد شرایط لازم باید دانست! خود لیگ برتر را و تمامیت این میدان سازنده را، زیر نظر خریداری قرار دادن، شرط اول باید! همه چیز را از لیگ خواستن و سپس برخاستن! ققنوسوار!
بدون لیگی پویا، به هیچ مهمی نمیتوان دست یازید! بدون مسابقههایی پر از نبردهای لحظه به لحظه و پر از جنگهای شدتیابنده، فوتبال ایران صاحب خوداتکایی لازم و کافی، نخواهد شد! در یک لیگ بتهمرده، در یک لیگ «نازا» و عقیم، ستارهای درخور آسیا هم پدید نخواهد آمد! نه فرشاد پیوس، نه ناصر محمدخانی، نه حمید علیدوستی، نه علی دایی، نه خداداد عزیزی، نه مهدی مهدویکیا، نه کریم باقری و نه سلطان بازی با توپ، ساحر و جادوگر، علی کریمی! حتی نه دیگر فرهاد مجیدی و نه تا به امروز، جواد نکونام و صاحبنامهای دیگر!
لیگ را باید که ساخت! لیگ را باید پرداخت! لیگ را باید به تنور پخت نانهای بزرگ و نانهای خوشمزه بدل کرد! باید بهترین و کاملترین پخت و پز را به راه انداخت! باید در تنور پرلهیب و داغ لیگ، همه چیز را، عالی پزید! ما عرضهاش را داریم، باید که جنبهاش را هم داشته باشیم! ما جنبهاش را داریم، باید که عرضهاش را هم داشته باشیم!
امروز تماشاگران راه دوریم! و امروز با همه وجود، چشم و گوش میشویم که چه ببینیم از راه دور و چه بشنویم از همان فاصله زیاد! بهترین نتیجه، تساوی هر دو تیم است تا ۴ بازی و ۴ برد، به کارمان آید!