به گزارش خبرورزشی، انتخاب مربی برای تیمهای ملی فوتبال، فوتسال و فوتبال ساحلی در حیطه وظایف کمیته فنی است؛ بدین صورت که کمیتههای تصمیمگیرنده در اینباره مربی مد نظر خود را به کمیته فنی معرفی میکنند و این کمیته فنی است که بعد از شور تصمیم میگیرد مربی مد نظر بهعنوان مربی تیم ملی معرفی شود یا نه. هر چند بعد از اظهارنظر کمیته فنی هیئترئیسه فدراسیون فوتبال بهعنوان بالاترین مرجع تصمیمگیری در فوتبال باید نظر مثبت خود را با تصمیم کمیته فنی اعلام کند در غیر اینصورت تصمیم اتخاذ شده وتو میشود.
اما به نظر میرسد بعد از جدایی کارلوس کیروش از تیم ملی و در مسیر انتخاب مربی جدید برای تیم ملی نه کمیته فنی مسیر درست را رفت و نه اعضای هیئترئیسه فدراسیون فوتبال. نتیجه آن انتخاب ویلموتس برای تیم ملی بود. از دست دادن ۲ میلیون دلار ناقابل و دو شکست برابر تیمهای عراق و بحرین و همچنین شکایت مارک ویلموتس از فدراسیون فوتبال که این پرونده در فیفا در جریان است. پیشتر عبدالکاظم طالقانی یکی از اعضای هیئترئیسه فدراسیون فوتبال بعد از رفتن کارلوس کیروش گفته بود: «در خصوص انتخاب جانشین کارلوس کیروش به مهدی تاج اختیار تام دادهایم و به او اطمینان کامل داریم.»
ویلموتس قطعاً برای ما مفید است!
مرتضی محصص بعد از زمزمههای حضور مارک ویلموتس در تیم ملی و در حالی که سایتهای خبری حضور این مربی در تیم ملی فوتبال ایران را افشا کرده بودند به سایتهای خبری در ایران گفت: «بدون اظهارنظر در خصوص نامها و افراد یا اینکه چه کسی سرمربی بعدی تیم ملی است اگر بخواهیم در خصوص مکتبها و فلسفه فوتبال صحبت کنیم باید قبول کنیم که بلژیک صاحب فوتبال برتر اروپاست. در واقع طی سالیان اخیر کشورهایی مثل کرواسی و بلژیک در فوتبال پیشرفت چشمگیری داشتهاند. شما میتوانید فلسفه و دیانای شناخته شده فوتبال بلژیک را در این روند و مسیر به خوبی ببینید. این اتفاقی نیست که بلژیک با یک نسل درخشان میآید و با تاکتیک و نظم تیمی برزیل را شکست میدهد. در این سالها نامها و مربیان بزرگی در فوتبال دو کشور بلژیک و کرواسی مطرح شده که بسیاری از آنها موفق و تأثیرگذار بودهاند. استفاده از دانش و تجربه مربیانی که در این کشورها کار کردهاند قطعاً برای ما مفید است. البته باید در همه عرصهها از این تجربه و استراتژی متفاوت استفاده کنیم. در واقع توسعه و پیشرفت فوتبال بلژیک حاصل تغییر روشها و نگرش در استعدادیابی، پرورش استعدادها حتی سبک و تاکتیک تیمهای باشگاهی است. این مسئله اهمیت زیادی دارد که یک هماهنگی اصولی در فلسفه فوتبال کشور ایجاد کنیم. میتوانیم با یک انتخاب درست در کادر فنی تیم ملی به سمت این هدف حرکت کنیم.»
ویلموتس انتخاب خوبی برای تیم ملی نبود!
اما اکنون مرتضی محصص در مورد مارک ویلموتس چه میگوید: «ما نمیتوانیم به آقای ویلموتس بهعنوان یک مدرس توهینی کنیم. ایشان یک مدرس فوتبال هستند و هیچوقت نباید درباره یک مدرس بد صحبت کنیم. شاید آقای ویلموتس در قاره آفریقا یا کشورهای دیگری میتوانست نتیجه بهتری بگیرد، اما در ایران با توجه به انتظاراتی که مردم ما از تیم ملی دارند و بازیکنان بسیار بسیار خوب و باکیفیتی که در اختیار داریم انتخاب مناسبی نبود، اما دلیل نمیشود ایشان مربی ضعیفی باشد و امکان دارد در آینده بتواند با تیم دیگری به نتایج خوبی دست یابد.»
صحبتهای متناقض را میشود در مصاحبه دیگر مدیران فدراسیون فوتبال هم دید. مدیرانی که پیش از آمدن مارک ویلموتس او را تحسین کردند، اما همین که نتوانست رهبر خوبی برای تیم ملی باشد از او انتقاد کردند. سؤال مهم و اساسی این است که چرا اعضای هیئترئیسه فدراسیون فوتبال باید انتخاب سرمربی تیم ملی را به مهدی تاج واگذار میکردند؟ دوران کدخدامنشی و به تنهایی تصمیمگیری در فوتبال مدت هاست که سپری شده. اینکه یک نفر تصمیم بگیرد و دیگران ماشین امضا باشند و به لطف منافعی که دارند، صحبتی انجام ندهند و بلهقربانگو باشند. چرا کمیته فنی در انتخاب سرمربی تیم ملی نقشی ندارد و تنها باید تابع تصمیمات از سوی مدیران بالادستی باشد و از همه بدتر که در سایت فدراسیون فوتبال انتخابها را اصلح جلوه دهد! اگر اندکی در مورد مربی که الان در کشور خود هم خواهان ندارد و تماشاگران باشگاه آنتورپ مخالف حضور او در این تیم هستند، تحقیق میشد بهطور حتم فدراسیون فوتبال دست به انتخاب بهتری میزد و اینگونه صعود تیم ملی فوتبال ایران به چالش نمیافتاد و در معرض پرداخت ۶ میلیون دلار دیگر به سرمربی تیم ملی قرار نمیگرفت.
حرفهای مرتضی محصص در مورد مارک ویلموتس هم نوشدارو بعد از مرگ سهراب است. تعریف کورکورانه از مربیای که قرار است از بلژیک به تهران بیاید و انتقاد از او در حالی که دیگر در ایران نیست و کارنامه بدی از خود بهجا گذاشته است.