۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

در هر امرى، باید نظر دیگران را جویا شد! به اجتهاد خویش در دایره عمل، اکتفا نکنیم و نظر بهتر کامل‌تر را از اهل فن و خبرگان و دانایان، مرجح بدانیم و ترجیحش بدهیم!

خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ واقعیت‌هاى روزمره، کارى کرده است که تک‌اندیشى به کناره رانده شده و باور جمعى به این روند در حال شمول، متمایل شده است:
... در هر امرى، باید نظر دیگران را جویا شد! به اجتهاد خویش در دایره عمل، اکتفا نکنیم و نظر بهتر کامل‌تر را از اهل فن و خبرگان و دانایان، مرجح بدانیم و ترجیحش بدهیم! باید که به این گفته با اعتقاد و باور محکم‌ترى متکى شد که همه چیز را همگان دانند! در راستاى همین باور است که باید اول از اندک‌بینان اندک‌پسند که در ماجراى «اِن قُلت» هاى فیفا حضورى دست و پا شکسته دارند و تا امروز هم کارى از پیش نبرده‌اند تا اشکالات وارده بر اساسنامه یا آیین‌نامه فدراسیون فوتبال، برطرف شود! ما چه کرده‌ایم در این باره؟ آیا کارى انجام داده‌ایم که کارى باشد؟ حرفى زدیم که سر و تهش با هم بخواند؟ صغراى دفاعیات ما، با کبراى مدعیاتمان خوانش داشت؟ در حضور آقاى فیفا، حرف زدیم یا طرف مقابل، متکلم وحده بود؟ مثل بچه‌هاى خوب، یقه پیراهن‌مان را بستیم و دکمه کتمان را انداختیم و در کمال ادب، هیچ نگفتیم و... یا چه؟ نمایندگان فیفا با ما چه کردند و ما با خودمان؟ رفتیم و نشستیم و برخاستیم و هیچ زحمتى نیافریدیم و... بقیه قضایا!
 
اخفش‌وار، چه تأیید چه رَد
زخم صداى زخمدار همایون، در گوش مى‌پیچد: ... سرنوشت را از سر باید نوشت! شاید این بار کمى بهتر نوشت!
هر جا که بازبینى لازم است، مى‌توان همه چیز را از «سر» نوشت و از «نو» پدیدارش کرد! همایون، سرنوشت را مى‌گوید که محتوم به نظرش نمى‌رسد! باید از نو نوشت و باید که بهتر نوشت!
و باید اهلیت دیدن و ارزیابى کردن داشت و باید اهلیت نوشتن و صلاحیت درست نوشت را هم داشت! در این باره که کار فوتبال ما را به تماشا کشیده است (در فیفا در AFC و در سازمان لیگ و فدراسیون خودمان هم تماشادار شده‌ایم) یک دلیل این است:
... نمى‌دانیم چه کسانى، مقررات خدشه‌دار و حساسیت برانگیز را، نگاشته بودند! و حالا نوبت شیرین‌کارى مکرر و مفصل به چه کسانى سپرده شده است؟ چقدر وارد؟ چقدر حاذق؟ چقدر کاربلد؟ چقدر غمخوار؟ چقدر دلسوز؟ چقدر با سواد حقوقى و با تجربه قانون‌دانى؟ یا به بى‌دست و پایانى که هنرشان این است:
اخفش‌وار تأیید و تأکید!
 
دُم خروس یا قسم حضرت عباس؟!
از هر چه بگذریم، سخن دوست خوش‌تر است! و این روزها، صحنه‌گردان اصلى فوتبال، در همه جاى جهان و نه فقط کشورهاى خاصى در این یا آن قاره، مبارزه و جنگى است که باید علیه «کرونا» به راه انداخت!
این مطلب را، چه امروز و چه در روزهاى آینده، باید چنین آغاز کرد: ... حضرات، قسم حضرت عباستان را باور کنیم یا «دُم خروس» زرنگ‌بازیتان را؟
از لزوم تعطیلى مسابقه‌ها حرف مى‌زنید ولى بازیکنان تحت امرتان، در پلاژ‌ها و اردوهاى شمال تمرین مى‌کنند؟ تمرین براى مراعات اصول بازى کردن در سایه حضور «کرونا» یى!
آقاى سرمربى، چگونه در یک روز سه بار درباره لیگ برتر مصاحبه مى‌کنید و هر بار یک سخن را در تضاد با گفته‌هاى قبلى تان بر زبان مى‌رانید؟
آقاى آذرى! شما احتمال فوت یک بازیکن در حین بازى را پیش کشیده اید، ولى باید از این بازى‌ها واکسن ساخت علیه مرگ‌آفرینى «ویروس کرونا»! وقت اختلاف نیست! هنگام چوب لاى چرخ گذاشتن هم نیست! یک نفره و تک به تک، حریف «کرونا» نمى‌شویم! متحد باید بود، یک دل و یک جهت باید بود! یک دل و یک جهت!
 
جنگ و گریز!
در جنگ‌هاى قدیم و جدید، اصطلاحى رایج است که معنا و مفهوم، دارد به شدت عملى و به شدت استراتژیک:
... جنگ و گریز! پیش‌دستى کردن! زدن و نخوردن! حریف را به انفعال و بى‌عملى وادار یا نزدیک کردن! و حالا «ما» ییم و جنگ و گریزى پردامنه علیه ویروس کرونا و ماییم که باید دست بالا را داشته باشیم و غافلگیر نشویم و بى‌انضباطى نکنیم و در بى‌نظمى هم، تابع نظم و منظم باشیم! زدن بدون خوردن و خوردن را با شدتى بیشتر و همه‌جانبه‌تر در عین غافلگیرى پاسخ دادن! همیشه آماده بودن و همواره سرپنجه ایستادن و کمین کردن! جنگاورى لازم است، جنگ و گریز مکمل هر حمله یا دفاعى به شمار مى‌رود!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی