۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

فوتبال کشورمان وارد کانالی از اتفاقات باورنکردنی شده که آینده‌ای رازآلود را در پی دارد.

به گزارش خبرورزشی ، طی دو، سه سال گذشته با بالا رفتن قیمت دلار، وضعیت سختی برای اقتصاد فوتبال ایران ساخته و البته نقش‌آفرینی یک‌سری دلال، ایجنت، مدیر و مربی در این مسیر باعث ایجاد توفان‌هایی بدتر و شرایطی عجیب‌تر شده است.

کجا بودیم؛ کجا می‌رویم؟
هنوز هم می‌توان به عشق فوتبال ایران در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ اشاره و افتخار کرد. زمانی که نه باشگاه‌ها پولی برای پرداخت به بازیکنان داشتند و نه بازیکنان به دنبال پول جمع کردن، بودند. روز‌هایی که فوتبال، واقعاً یک عشق بود. حالا چند سالی می‌شود که پول به فوتبالیست‌ها لبخند می‌زند و آن‌ها با کمترین کیفیت ممکن، قرارداد‌های میلیاردی می‌بندند و اوضاع‌شان عالی به نظر می‌رسد. البته این موضوع، درد فوتبال ما نیست بلکه دلال‌ها هستند که همه چیز را تعیین می‌کنند.

فریاد و فغان از سهم‌خواهی
از وقتی باشگاه‌ها پولدار شدند، به سرعت سر و کله دلال‌ها هم پیدا شد؛ آن‌ها که بلدند گنجشک رنگ کنند و جای قناری بفروشند. همین افراد، بازیکنان بی‌کیفیت را به باشگاه‌های بزرگ آوردند با پول‌های آنچنانی. بازیکنان حاضر شدند پورسانت‌های ۷۰ تا ۸۰ درصدی بپردازند تا با پیمودن مسیر‌های عجیب، پیشرفت کنند. فریاد از این سهم‌خواهی که فوتبال را به خاک سیاه نشاند، اما کاش فقط پول در ایران می‌ماند و پورسانت‌ها، به ایرانی‌ها می‌رسید.

کارگران خارجی در نقش ستاره‌های جهان
دلال‌ها از اواسط دهه ۸۰، پای بازیکنان خارجی بی‌کیفیت را هم به فوتبال کشورمان باز کردند و ایران به بهشت این فوتبالیست‌ها تبدیل شد. برخی از آنها، حتی فوتبالیست هم نبودند و بعداً مشخص شد کارگران خارجی در کشور‌های عربی بودند که شانس به آن‌ها لبخند زد و توانستند به عنوان فوتبالیست راهی ایران شوند! حتماً آن دو فوتبالیستی که ۶، ۷ سال قبل به یکی از باشگاه‌های شهرستانی رفتند و بعد معلوم شد سابقاً در امارات کارگر ساختمانی بودند را به یاد می‌آورید! این فوتبالیست‌های خارجی نه تنها کمکی به فوتبال ایران نکردند بلکه پول از کشور بردند و دلار‌ها را به جیب زدند.

غم پورسانت
دلال‌ها بی‌خود و بی‌جهت دنبال کشاندن بازیکنان خارجی نبودند؛ آن‌ها غم پورسانت داشتند. بازیکنان ایرانی حالا دیگر زرنگ شده‌اند و بیش از ۶ تا ۱۰ (نهایتاً ۲۰) درصد پورسانت نمی‌دهند، اما بازیکنان خارجی این شرایط را ندارند. آن‌ها هم پورسانت خوبی به دلال‌ها می‌دهند و هم بسیار قانع هستند. مثلاً فوتبالیستی که در یک لیگ بی‌کیفیت آفریقایی بازی می‌کرد، فصل قبل با قراردادی ۳۵۰ هزار دلاری به یک باشگاه تهرانی پیوست و البته نیمکت‌نشین بود ولی وضعیت مالی خودش و دلالان را بهبود بخشید. از این نمونه‌ها زیاد در ذهن داریم که به خاطر پورسانت، کمر باشگاه‌ها را شکستند و اقتصاد فوتبال را به تمسخر گرفتند.

بازیکن می‌آوریم، هلو!
این جمله در میان فوتبالی‌ها به وفور شنیده می‌شود: «بازیکن خارجی می‌آوریم که مثل هلو گل می‌زند!» جالب اینکه اکثر خرید‌های خارجی در لیگ برتر به واسطه دیدن فیلم بازی آن‌ها رقم می‌خورد. دلال‌ها بریده‌ای از فیلم مهاجمان خارجی را به باشگاه‌ها می‌دهند و تأییدیه می‌گیرند. بازیکنی که فصل قبل با حقوق ماهانه ۵ تا ۷ هزار دلاری فوتبال بازی می‌کرد، با قراردادی ۶۰۰ هزار دلاری برای یک سال به ایران می‌آید. یعنی رقمی ۱۰ تا ۱۲ برابر قیمت اصلی قراردادش! بازیکنان حرفه‌ای هم راهی به فوتبال ایران ندارند یا آن‌قدر دیر می‌آیند که کیفیت‌شان به پیشرفت فوتبال ایران کمکی نمی‌کند. غیر از مهاجمان خارجی که سال‌ها در ایران بازی کرده‌اند، مهاجمان دیگر نمی‌توانند مثل هلو گل بزنند و فقط دلار از ایران خارج می‌شود!

فقط دلال‌ها مقصرند؟
پاسخ این سؤال هم منفی است؛ دلال شغلش این است که جنس خود را به بالاترین کیفیت بفروشد و برای این کار، کلی تکنیک در ذهن دارد، اما خریدار باید عاقل باشد. مدیران باشگاه‌ها هم عملکرد عجیبی دارند و بازیکنانی جذب می‌کنند که در زمین بازی، حتی توانایی حفظ توپ ندارند. فوتبالیست‌هایی که با قرارداد‌های عجیبی می‌آیند و وقتی بند و ماده قرارداد‌ها را می‌خوانیم، عقل از سر می‌برد، اما آن‌ها چرا این کار را می‌کنند؟ قاعدتاً عاشق چشم و ابروی خارجی‌ها نیستند!

نان در پورسانت است
برخی مدیران باشگاهی در فوتبال ایران علاقه عجیبی به جذب مربیان و بازیکنان خارجی نشان می‌دهند و دلیل این امر، فقط به خاطر پورسانت‌های بی‌نظیر چنین نقل و انتقالاتی است. عجیب‌تر اینکه مدیران زیادی داریم که اول تیم را خودشان می‌بندند و سپس اقدام به انتخاب سرمربی می‌کنند، چون درک کرده‌اند که نان در پورسانت قرارداد است و هرچه بازیکنان خارجی‌تر باشند، پورسانت‌ها هم چرب‌تر می‌شود.

نمونه‌هایی که عقل از سر می‌برد
باشگاهی به اردوی اروپایی رفت و در بازگشت، دو بازیکن از کشور مقصد جذب کرد. دو بازیکنی که اضافه وزن داشتند و به طور کلی مشخص نبود فوتبالیست هستند یا نه. بعداً مشخص شد رقم انتقال آن‌ها به ترتیب ۵۵۰ و ۶۲۰ هزار دلار است؛ پولی که با فسخ فوری قرارداد به باد رفت. بازیکن دیگری داشتیم که با باشگاه قبلی خود ۱۴۰ هزار دلار قرارداد داشت و در دو فصل فقط ۳ گل زده بود، اما با قراردادی ۴۰۰ هزار دلاری به ایران آمد و بابت زدن هر گل، ۷ هزار دلار آپشن در قراردادش داشت. فوتبالیست دیگری بود که دلالش شرط حضور او در ایران را این‌طور به باشگاه مورد اشاره عنوان کرده بود: «اگر این بازیکن را تنها بخواهی ۸۵۰ هزار دلار است و اگر یک بازیکن دیگر از من بگیری، قیمت این بازیکن تا ۵۰۰ هزار دلار پایین می‌آید!» از این نمونه‌ها تا دل تان بخواهد، زیاد است مثل بازیکنی که تنها ۷۰ دقیقه در طول یک فصل برای یکی از باشگاه‌های سرشناس ایران بازی کرد و حدود یک میلیارد و ۸۵۰ میلیون تومان پول گرفت و رفت. فوتبالیست دیگری داشتیم که از اروپا به یک باشگاه دولتی اضافه شد و برای عقدقراردادش ۱۳ نفر سهم گرفتند!

جذابیت‌های حق وکالت
این یکی جدید و عجیب است. بازیکنان خارجی به ایران می‌آیند، بخشی از پول را می‌گیرند و بخشی که باقی می‌ماند، بهانه شکایت می‌شود. این شکایت‌ها به فیفا می‌رسد و باشگاه‌های ایرانی و فوتبال کشورمان را به دردسر می‌اندازد. از آنجا که قریب به اتفاق باشگاه‌های ایرانی، دولتی هستند، پول خارجی‌ها از جیب مردم و بیت‌المال می‌رود نه مدیران عامل، اما موضوع به همین جا ختم نمی‌شود زیرا مدیران برخی باشگاه‌ها به بازیکنان و مربیان خود التماس می‌کنند که از آن‌ها به فیفا شکایت کنند، چون هنوز بخش دیگری از درآمدزایی باقی مانده است؛ درآمدزایی جدیدی به نام حق وکالت بین‌المللی! آن‌ها پرونده را به فیفا می‌کشانند و به بهانه جذب وکیل و دادن حق وکاله، دلار‌های بیشتری از بیت‌المال برمی‌دارند. به طور کلی زیر پوست فوتبال ایران ماجرایی وجود دارد که برای برخی فقط درآمد و خوشگذرانی در پی دارد، اما آنچه می‌بینیم، فقط حرص و جوش خوردن هواداران بابت نتایج بازی‌هاست!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی