به گزارش خبرورزشی، «جمشید شاه‌محمدی» یکی از بازیکنان مطرح پرسپولیس در اوایل دهه ۷۰ محسوب می‌شود که گل‌های حساسی برای این تیم به ثمر رساند.
شاه‌محمدی از روز‌هایی حرف زد که در پرسپولیس بازی می‌کرد. مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
چه زمانی پرسپولیسی شدید؟
ماجرای حضور من در پرسپولیس به دوران نوجوانی‌ام بر می‌گردد و بسیار جالب است. من نوجوان ۱۴ساله‌ای بودم که در محله‌مان فوتبال بازی می‌کردم و برای خودم اسمی در کرده بودم. به پرسپولیس رفتم، اما چون تیم نوجوانان نداشت با جوانان تمرین می‌کردم. این روند ادامه داشت تا اینکه علی پروین در یکی از تمرینات و مسابقات دوستانه عملکرد مرا دید و گفت «این بچه را به بزرگسالان بفرستید». من این افتخار را داشتم که در تمرینات توپ جمع می‌کردم و همیشه از این موضوع حرف زده‌ام.
این روند تا چه ز مانی ادامه داشت؟
تا زمانی که پرسپولیس تیم نوجوانان خود را تشکیل داد و من کاپیتان این تیم شدم. این یک موضوعی است که همیشه به آن افتخار کرده‌ام که در اولین تیم نوجوانان باشگاه پرسپولیس بازوبند کاپیتانی را بر دستان خودم می‌بستم.
اولین بازی شما با پرسپولیس چه زمانی بود؟
سال ۶۴ بود، رضا عابدیان در پرسپولیس بازی می‌کرد و با توجه به اینکه سرباز بود، سه بازی این تیم را سه بر صفر بازنده اعلام کرده بودند. قرار بود از من استفاده کنند و پیغام دادند که علی پروین قصد دارد ۱۰ دقیقه مقابل هما تو را به زمین بفرستد. من شب رفتم کفش خریدم به تمام دوستانم گفتم به ورزشگاه بیایند، چون قرار است چند دقیقه‌ای به میدان بروم. فردا که به رختکن رفتم، علی آقا ترکیب تیم را خواند و نزدیک بود از خوشحالی جیغ بکشم، من در فهرست بازیکنان ثابت بودم.
بازی چه طور بود؟
هما در دقیقه ۱۸ دروازه پرسپولیس را باز کرد و در دقیقه ۳۸ ضیا عربشاهی توپ را سانتر کرد و من با ضربه سر به علی پروین پاس دادم و او با شوتی روپا گلزنی کردم. در ادامه این‌قدر خوب بازی کردم که لقب پدیده مسابقات را به من دادند. این آغازی خوب برای من در فوتبال بود و بعد از آن به تیم جوانان و امید ایران دعوت شدم. البته پس از آن برای پشت سر گذاشتن خدمت مقدس سربازی از پرسپولیس به عقاب رفتم که سه سال طول کشید.
دوباره بعد از عقاب به پرسپولیس برگشتید؟
به پرسپولیس برگشتم، اما این تیم در خط حمله بزرگان زیادی داشت و به طور حتم فرصت بازی کردن کمتر به من می‌رسید برای همین نزد علی پروین رفتم و به او گفتم اجازه بدهید بروم و با تجارب بیشتر برگردم.
پاسخ علی پروین چه بود؟
گفت «بچه» ترسیدی؟ پاسخ دادم، نترسیدم، اما می‌خواهم بروم و زمانی بر گردم که از همه مهاجمان امروز پرسپولیس بهتر باشم. مقصد بعدی دارایی بود که در این تیم دو فصل حضور داشتم و بعد به پرسپولیس برگشتم.
بعد از جدایی علی پروین در این تیم ماندید؟
علی آقا بنا به دلایلی از پرسپولیس رفت و من با فرشاد پیوس و علی دایی در خط حمله پرسپولیس حضور داشتیم. با توجه به اینکه آن‌ها از من اسم و رسم بیشتری داشتند، بیشتر در ترکیب اصلی حضور داشتند، اما هر وقت به زمین می‌آمدم گلزنی می‌کردم و آمار گلم بالا بود.
چرا از پرسپولیس رفتید؟
وقتی احساس کردم فرصت کمتری برای بازی کردن به من می‌رسد، قرمزپوشان تهرانی را ترک کردم و به تیم‌های دیگری رفتم.
بهترین گلی که در پرسپولیس به ثمر رساندید؟
بازی با السالمیه کویت یکی از بهترین بازی‌های دوران ورزشی‌ام را پشت سر گذاشتم و با ضربه‌ای دیدنی دروازه این تیم را باز کردم. از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا گلم به السالمیه گل ماه آسیا شد. علی پروین برای این گل به من ۱۰۰ دلار پاداش داد.
بهترین خاطره‌تان؟
اگر راستش را بخواهید بهترین خاطره فوتبالی من به زمانی بر می‌گردد که از سوی مرحوم پرویز دهداری به تیم ملی دعوت شدم. هیچ وقت این روز را فراموش نمی‌کنم.
شاه‌محمدی از روز‌هایی حرف زد که در پرسپولیس بازی می‌کرد. مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
چه زمانی پرسپولیسی شدید؟
ماجرای حضور من در پرسپولیس به دوران نوجوانی‌ام بر می‌گردد و بسیار جالب است. من نوجوان ۱۴ساله‌ای بودم که در محله‌مان فوتبال بازی می‌کردم و برای خودم اسمی در کرده بودم. به پرسپولیس رفتم، اما چون تیم نوجوانان نداشت با جوانان تمرین می‌کردم. این روند ادامه داشت تا اینکه علی پروین در یکی از تمرینات و مسابقات دوستانه عملکرد مرا دید و گفت «این بچه را به بزرگسالان بفرستید». من این افتخار را داشتم که در تمرینات توپ جمع می‌کردم و همیشه از این موضوع حرف زده‌ام.
این روند تا چه ز مانی ادامه داشت؟
تا زمانی که پرسپولیس تیم نوجوانان خود را تشکیل داد و من کاپیتان این تیم شدم. این یک موضوعی است که همیشه به آن افتخار کرده‌ام که در اولین تیم نوجوانان باشگاه پرسپولیس بازوبند کاپیتانی را بر دستان خودم می‌بستم.
اولین بازی شما با پرسپولیس چه زمانی بود؟
سال ۶۴ بود، رضا عابدیان در پرسپولیس بازی می‌کرد و با توجه به اینکه سرباز بود، سه بازی این تیم را سه بر صفر بازنده اعلام کرده بودند. قرار بود از من استفاده کنند و پیغام دادند که علی پروین قصد دارد ۱۰ دقیقه مقابل هما تو را به زمین بفرستد. من شب رفتم کفش خریدم به تمام دوستانم گفتم به ورزشگاه بیایند، چون قرار است چند دقیقه‌ای به میدان بروم. فردا که به رختکن رفتم، علی آقا ترکیب تیم را خواند و نزدیک بود از خوشحالی جیغ بکشم، من در فهرست بازیکنان ثابت بودم.
بازی چه طور بود؟
هما در دقیقه ۱۸ دروازه پرسپولیس را باز کرد و در دقیقه ۳۸ ضیا عربشاهی توپ را سانتر کرد و من با ضربه سر به علی پروین پاس دادم و او با شوتی روپا گلزنی کردم. در ادامه این‌قدر خوب بازی کردم که لقب پدیده مسابقات را به من دادند. این آغازی خوب برای من در فوتبال بود و بعد از آن به تیم جوانان و امید ایران دعوت شدم. البته پس از آن برای پشت سر گذاشتن خدمت مقدس سربازی از پرسپولیس به عقاب رفتم که سه سال طول کشید.
دوباره بعد از عقاب به پرسپولیس برگشتید؟
به پرسپولیس برگشتم، اما این تیم در خط حمله بزرگان زیادی داشت و به طور حتم فرصت بازی کردن کمتر به من می‌رسید برای همین نزد علی پروین رفتم و به او گفتم اجازه بدهید بروم و با تجارب بیشتر برگردم.
پاسخ علی پروین چه بود؟
گفت «بچه» ترسیدی؟ پاسخ دادم، نترسیدم، اما می‌خواهم بروم و زمانی بر گردم که از همه مهاجمان امروز پرسپولیس بهتر باشم. مقصد بعدی دارایی بود که در این تیم دو فصل حضور داشتم و بعد به پرسپولیس برگشتم.
بعد از جدایی علی پروین در این تیم ماندید؟
علی آقا بنا به دلایلی از پرسپولیس رفت و من با فرشاد پیوس و علی دایی در خط حمله پرسپولیس حضور داشتیم. با توجه به اینکه آن‌ها از من اسم و رسم بیشتری داشتند، بیشتر در ترکیب اصلی حضور داشتند، اما هر وقت به زمین می‌آمدم گلزنی می‌کردم و آمار گلم بالا بود.
چرا از پرسپولیس رفتید؟
وقتی احساس کردم فرصت کمتری برای بازی کردن به من می‌رسد، قرمزپوشان تهرانی را ترک کردم و به تیم‌های دیگری رفتم.
بهترین گلی که در پرسپولیس به ثمر رساندید؟
بازی با السالمیه کویت یکی از بهترین بازی‌های دوران ورزشی‌ام را پشت سر گذاشتم و با ضربه‌ای دیدنی دروازه این تیم را باز کردم. از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا گلم به السالمیه گل ماه آسیا شد. علی پروین برای این گل به من ۱۰۰ دلار پاداش داد.
بهترین خاطره‌تان؟
اگر راستش را بخواهید بهترین خاطره فوتبالی من به زمانی بر می‌گردد که از سوی مرحوم پرویز دهداری به تیم ملی دعوت شدم. هیچ وقت این روز را فراموش نمی‌کنم.
و بدترین خاطره‌تان؟
حذف از بازی‌های جام ملت‌های آسیا در هیروشیما. من در بازی با ژاپن اخراج شدم و این بازی تلخ‌ترین خاطره فوتبالی من بود. علی پروین مصاحبه کرد و گفت ایران به جمشید شاه‌محمدی باخت، زیرا که او اخراج شد. او حرفش را عوض کرد و بعد از چند ساعت دوباره مصاحبه کرد، اما صحبت‌های اولیه‌اش بازتاب زیادی داشت. یک روز در تاکسی نشسته بودم که راننده گفت چقدر شما شبیه جمشید ساه‌محمدی هستید؟ با او نسبتی دارید؟ گفتم نه بعد بنده خدا شروع کردن به فحش دادن به جمشید شاه محمدی که تیم ملی به خاطر او به ژاپن باخت و از جام ملت‌های آسیا حذف شد.
حذف از بازی‌های جام ملت‌های آسیا در هیروشیما. من در بازی با ژاپن اخراج شدم و این بازی تلخ‌ترین خاطره فوتبالی من بود. علی پروین مصاحبه کرد و گفت ایران به جمشید شاه‌محمدی باخت، زیرا که او اخراج شد. او حرفش را عوض کرد و بعد از چند ساعت دوباره مصاحبه کرد، اما صحبت‌های اولیه‌اش بازتاب زیادی داشت. یک روز در تاکسی نشسته بودم که راننده گفت چقدر شما شبیه جمشید ساه‌محمدی هستید؟ با او نسبتی دارید؟ گفتم نه بعد بنده خدا شروع کردن به فحش دادن به جمشید شاه محمدی که تیم ملی به خاطر او به ژاپن باخت و از جام ملت‌های آسیا حذف شد.
