خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ یکم- گفتوگوی مفصل ولی هنوز ناتمام خبرورزشی با قاضیزاده هاشمی، به ایجاد تکانهای فکری منجر شد در دایره حرفهای، قهرمانی، کسب افتخارات لازم ملی و عرصه بینالمللی و نیز به اذعان استعداد انکار شده فوتبال، در همه این زمینهها، تا دوباره این سؤال کهنه را پیشروی ما قرار گیرد:
... پس چرا استنکاف میکنیم؟ پس چرا سر باز میزنیم؟ و چرا در این مورد، بهخصوص یعنی ورزشپیشگی، از حمایتهای قانونی و مشروع استفاده ولو حداقلی هم بهعمل نمیآوریم!
چرا وقتی نوبت به ورزش بهطور عام و فوتبال به شکل خاص میرسد، همه ارتجاعی میشویم! همه در گذشتهها سیر میکنیم! همگان، خیر و صلاح خویش را و مملکت خویش را، تشخیص نمیدهیم و آن کار دیگر میکنیم! همه ورزش، همه در تقابل با ورزش! همه به زیان ورزش! مسئله، صورتی دارد روشن و آشکار در همه چیز و همه جا که کلیه مواردش معلوم و بدون ابهام است:
باید به حرفهایگرایی، گروید! باید ورزش را با قواعد و اصول حرفهایاش پیشرفتخواهی و ترقی قرار داد! باید اجازه داد -و نه مزاحمت ایجاد کرد- تا ورزش از قوانین صنعتی شدن و تجاری و اقتصادی عمل کردن، برخوردار شود! باید پول ورزش و سرمایهگذاری فوتبالی، از دل تعاملات درونزای خودش تأمین شود! نباید جلوی رشد «حرفهای» به نام ورزشپیشگی را گرفت!
... پس چرا استنکاف میکنیم؟ پس چرا سر باز میزنیم؟ و چرا در این مورد، بهخصوص یعنی ورزشپیشگی، از حمایتهای قانونی و مشروع استفاده ولو حداقلی هم بهعمل نمیآوریم!
چرا وقتی نوبت به ورزش بهطور عام و فوتبال به شکل خاص میرسد، همه ارتجاعی میشویم! همه در گذشتهها سیر میکنیم! همگان، خیر و صلاح خویش را و مملکت خویش را، تشخیص نمیدهیم و آن کار دیگر میکنیم! همه ورزش، همه در تقابل با ورزش! همه به زیان ورزش! مسئله، صورتی دارد روشن و آشکار در همه چیز و همه جا که کلیه مواردش معلوم و بدون ابهام است:
باید به حرفهایگرایی، گروید! باید ورزش را با قواعد و اصول حرفهایاش پیشرفتخواهی و ترقی قرار داد! باید اجازه داد -و نه مزاحمت ایجاد کرد- تا ورزش از قوانین صنعتی شدن و تجاری و اقتصادی عمل کردن، برخوردار شود! باید پول ورزش و سرمایهگذاری فوتبالی، از دل تعاملات درونزای خودش تأمین شود! نباید جلوی رشد «حرفهای» به نام ورزشپیشگی را گرفت!
ورزشپیشگی و حرفهایگری
دوم- حرفههای گوناگون، مگر برای رونق خود، ابداعات و ابتکارات فراوانی را آزادانه بهکار نمیگیرند؟ پس چرا فوتبال و سایر ورزشها، از این راه سرراست و کوتاه و خردپسند، منع میشوند! چرا ورزش به مثابه یک حرفه، حق استفاده از همه جوانب سودآورانه خود را ندارد؟ پس چرا فوتبال و ورزشپیشگی، عین هنرپیشگی و صداپیشگی و انواع پیشههای زیباپسندانه از استفاده کالایی از هنر و خلاقیت خود محروم است و آزاد نیست! چرا و به راستی که چرا؟ به کدام دلیل و با چه منطقی، ورزشپیشگان، حق ندارند حاصل پیشه خود را در بازار داد و ستد و مطابق با قانون عرضه و تقاضا، به خرید و فروش بگذارد! چرا یک بازیکن را و صد بازیکن را، بتوان خرید ولی تولیدات پر مشتری هم را، به زور آقای صداوسیما باید رایگان، به حضرات سیمایی و صداییان محترم هدیه کرد؟!
پیشنهاد عملی به ورزش و به فوتبال حرفهای را بنگر: تولیدات را مجانی واگذار کن، حقوقت را از محل کار و پیکار کارگران و کارمندان و حقوقبگیران کارخانه مربوطه، دریافت کن! و چگونه هم دریافت کن:
... امروزه، چنانکه افتاده است و وقوع یافته و همه کسان هم باخبرند، به بهای ۳۰ بازی در یک سال به قیمت ۱۵ میلیارد که عنقریب در پنجره زمستانی، سنگینتر و کمرشکنتر هم میشود! پول را خرپولانه هزینه کردن! پول را خلافافکنانه توزیع کردن! طبقه جدیدی به وجود آوردن!
دوم- حرفههای گوناگون، مگر برای رونق خود، ابداعات و ابتکارات فراوانی را آزادانه بهکار نمیگیرند؟ پس چرا فوتبال و سایر ورزشها، از این راه سرراست و کوتاه و خردپسند، منع میشوند! چرا ورزش به مثابه یک حرفه، حق استفاده از همه جوانب سودآورانه خود را ندارد؟ پس چرا فوتبال و ورزشپیشگی، عین هنرپیشگی و صداپیشگی و انواع پیشههای زیباپسندانه از استفاده کالایی از هنر و خلاقیت خود محروم است و آزاد نیست! چرا و به راستی که چرا؟ به کدام دلیل و با چه منطقی، ورزشپیشگان، حق ندارند حاصل پیشه خود را در بازار داد و ستد و مطابق با قانون عرضه و تقاضا، به خرید و فروش بگذارد! چرا یک بازیکن را و صد بازیکن را، بتوان خرید ولی تولیدات پر مشتری هم را، به زور آقای صداوسیما باید رایگان، به حضرات سیمایی و صداییان محترم هدیه کرد؟!
پیشنهاد عملی به ورزش و به فوتبال حرفهای را بنگر: تولیدات را مجانی واگذار کن، حقوقت را از محل کار و پیکار کارگران و کارمندان و حقوقبگیران کارخانه مربوطه، دریافت کن! و چگونه هم دریافت کن:
... امروزه، چنانکه افتاده است و وقوع یافته و همه کسان هم باخبرند، به بهای ۳۰ بازی در یک سال به قیمت ۱۵ میلیارد که عنقریب در پنجره زمستانی، سنگینتر و کمرشکنتر هم میشود! پول را خرپولانه هزینه کردن! پول را خلافافکنانه توزیع کردن! طبقه جدیدی به وجود آوردن!
این کریمی، این کریمی
سوم- بستن راه ورود خارجیهای بیکیفیت و غیر مؤثر را دلیلی گرفتهاند بر ۱۰، ۱۵ میلیاردی شدن حقوق بازیکنان و سایر عوامل مؤثر و نامؤثر موجود در دایره فوتبال! اما هیچ دوست ندارند که بگویند ارزش ریالی این فوتبالی که در لیگ برتر عرضه میشود، بسیار کمتر از آنی است که دو سال پیش و ۱۰ سال پیش بازی میشد! سال به سال بدتر، روز به روز گرانتر! چرا؟
کریمیها، در فوتبال ایران پرشمارند ولی علی کریمی، ساحر خلیج فارس و جادوگر آسیا چیز دیگری بود، او کجا و بقیه کجا؟ فاصله از زمین تا آسمان است، حالا بیا و دریافتی آن کریمی را با این کریمی در یک تراز قرار بده! علی به عرش است و آن دیگران به فرش هم نمیرسند! در عوض حقالزحمهها را که میبینی، «ز آنچه دیدنی است، آن بینی» ۲۰ میلیارد برای دو سال، سالی ۲۰ درصد هم بیششوندگی! مالیات و پالیات هم برعهده باشگاه! و باشگاه هم چشم میگوید و خوشحال است که مدیریت فرمودن! مدیریتی مثل دسته گل!
میپرسی چرا؟ جواب میدهند: دلار دانهای ۲۵ هزار تومان است! خب عالیجناب، مگر تو بیش از ۷۰ و ۸۰ و حداکثر ۱۰۰ هزار دلار در سال، قیمت بازی داری؟ گیرم که طارمی در پرتغال دلار میگیرد، یا ترابی در قطر یا دیگری و دیگری و...! خب؛ از فضل پدر تو را چه حاصل؟ بیرانوند به تیم آنتورپ بلژیک رفته است، به دیگر گلرهایی- مثلاً ساشا ایلیچ- که از ۴۰ متری گل میخورند مثل هلو، چه ربطی دارد؟ یا به رادوشویچ که یحیی هم از او بهتر دروازهبانی میکند، یا کریم و حمید مطهری چه؟
سوم- بستن راه ورود خارجیهای بیکیفیت و غیر مؤثر را دلیلی گرفتهاند بر ۱۰، ۱۵ میلیاردی شدن حقوق بازیکنان و سایر عوامل مؤثر و نامؤثر موجود در دایره فوتبال! اما هیچ دوست ندارند که بگویند ارزش ریالی این فوتبالی که در لیگ برتر عرضه میشود، بسیار کمتر از آنی است که دو سال پیش و ۱۰ سال پیش بازی میشد! سال به سال بدتر، روز به روز گرانتر! چرا؟
کریمیها، در فوتبال ایران پرشمارند ولی علی کریمی، ساحر خلیج فارس و جادوگر آسیا چیز دیگری بود، او کجا و بقیه کجا؟ فاصله از زمین تا آسمان است، حالا بیا و دریافتی آن کریمی را با این کریمی در یک تراز قرار بده! علی به عرش است و آن دیگران به فرش هم نمیرسند! در عوض حقالزحمهها را که میبینی، «ز آنچه دیدنی است، آن بینی» ۲۰ میلیارد برای دو سال، سالی ۲۰ درصد هم بیششوندگی! مالیات و پالیات هم برعهده باشگاه! و باشگاه هم چشم میگوید و خوشحال است که مدیریت فرمودن! مدیریتی مثل دسته گل!
میپرسی چرا؟ جواب میدهند: دلار دانهای ۲۵ هزار تومان است! خب عالیجناب، مگر تو بیش از ۷۰ و ۸۰ و حداکثر ۱۰۰ هزار دلار در سال، قیمت بازی داری؟ گیرم که طارمی در پرتغال دلار میگیرد، یا ترابی در قطر یا دیگری و دیگری و...! خب؛ از فضل پدر تو را چه حاصل؟ بیرانوند به تیم آنتورپ بلژیک رفته است، به دیگر گلرهایی- مثلاً ساشا ایلیچ- که از ۴۰ متری گل میخورند مثل هلو، چه ربطی دارد؟ یا به رادوشویچ که یحیی هم از او بهتر دروازهبانی میکند، یا کریم و حمید مطهری چه؟
بازیکن گران، بیخ ریش دلالش
چهارم- سزای گرانفروشی، نخریدن است! چنانچه این فرمول بهکار بسته شود، سر دو هفته بسیاری از این گرانفروشیهای توأم با زورگویی درست میشود! اگر مدیران باشگاهها و تیمدارهای ما هم، قاعده بازی را مراعات کنند و سراغ بازیکنان گران شده را- الکی گران شده را که قیمت واقعیشان معادل یک پراید و یک ۲۰۶ و یک پژو پارس بیشتر نیست- نگیرند! گرانفروشان اگر گران میفروشند، خریداران چرا گران و به هر قیمتی میخرند؟ چه گفتهاند: هان! مال گران، بیخ ریش صاحبش! ما نخواستیم، در اینصورت چه میشود؟
جنس بد را نمیخرند! جنس نامرغوب را به فروشندهاش پس میدهند! به هر قیمتی تیم نمیبندند! چندین بازیکن، مثل طارمی و قایدی و دانشگر و... در بوشهر «بال بال» میزنند؟ در مازندران چند تیم دونده و جنگنده، گردنکلفت و قلدر، مثل نساجی میتوان ساخت؟ تبریز و ارومیه و اردبیل، چقدر سعید مهری دارند، یا آزادی یا شکاری یا مثل کریم باقری، علی دایی، حکیمزاده و...! بچههای کرج چه شده است که دیگر اکبر یوسفی، فرشاد فلاحتزاده، اصغر مدیرروستا، امیر موسوی و... ندارند، چرا؟
مدیران باشگاهها، اگر احساس امانتداری و امین بودن داشته باشند قیمت بازیکن در لیگ برتر ایران سر به فلک نمیکشد و پول فوتبال، بیبرکت و علف خرس نمیشود!
چهارم- سزای گرانفروشی، نخریدن است! چنانچه این فرمول بهکار بسته شود، سر دو هفته بسیاری از این گرانفروشیهای توأم با زورگویی درست میشود! اگر مدیران باشگاهها و تیمدارهای ما هم، قاعده بازی را مراعات کنند و سراغ بازیکنان گران شده را- الکی گران شده را که قیمت واقعیشان معادل یک پراید و یک ۲۰۶ و یک پژو پارس بیشتر نیست- نگیرند! گرانفروشان اگر گران میفروشند، خریداران چرا گران و به هر قیمتی میخرند؟ چه گفتهاند: هان! مال گران، بیخ ریش صاحبش! ما نخواستیم، در اینصورت چه میشود؟
جنس بد را نمیخرند! جنس نامرغوب را به فروشندهاش پس میدهند! به هر قیمتی تیم نمیبندند! چندین بازیکن، مثل طارمی و قایدی و دانشگر و... در بوشهر «بال بال» میزنند؟ در مازندران چند تیم دونده و جنگنده، گردنکلفت و قلدر، مثل نساجی میتوان ساخت؟ تبریز و ارومیه و اردبیل، چقدر سعید مهری دارند، یا آزادی یا شکاری یا مثل کریم باقری، علی دایی، حکیمزاده و...! بچههای کرج چه شده است که دیگر اکبر یوسفی، فرشاد فلاحتزاده، اصغر مدیرروستا، امیر موسوی و... ندارند، چرا؟
مدیران باشگاهها، اگر احساس امانتداری و امین بودن داشته باشند قیمت بازیکن در لیگ برتر ایران سر به فلک نمیکشد و پول فوتبال، بیبرکت و علف خرس نمیشود!