خبرورزشی/اردشیر لارودی: ١-چارهاى جز گل نخوردن و گل زدن و غیرممکن را جامه امکان پوشاندن، نداشتیم! کىروش را دیدیم که کارش را بلد است! کىروش را دیدیم که در جان و در روان مردانش رسوخ کرده! کىروش را دیدیم که غیرممکن را قبول ندارد! کىروش را دیدیم که کره جنوبى را، پس از ۶، ۷ ماه زندگى در جنگ سرد، مجبور به شکست در مهمترین بازى خانگى اش کرد!
آن روز بود که تیم ملى را دیدیم که بردن در خانه حریف را «فوت آب» است! تیم ملى را دیدیم که بهترین تیم آسیا را مقهور اراده تاکتیکى خود مىکند و ضعف دفاعش را به رخش مىکشد!
***
کىروش را دیدیم که یک تیم است! کىروش را دیدیم که با تیمش- ایران، تیم ملى ایران- سر به آسمان مىساید!
زمان در دست ما
٢- یادتان هست؟ آن روزها فرمان و دستور حرکتى کارلوس کىروش، که تبدیل به اعتقادى راسخ در روح تیم ملى کرده بود، این بود:... یا مىبریم! یا مىبریم! راه دیگرى وجود نداشت و چاره دیگرى هم به نظر نمىرسید! یا باید مىبردیم و یا باید مىبردیم!
دوباره رسیدهایم به همان روزها، به یک روز که یا باید برنده شد و در شق دوم هم باید شاهد پیروزى را در آغوش کشید! برابر مراکش، که تیم کوچکى هم نیست، تاکتیکپذیرترین نفرات را باید روانه میدان کرد! براى کىروش هم، این مسابقه تاکتیکىترین مسابقه است!
زمین را مىتوان- و شاید که باید- به حریف داد، اما زمان را و توپ را باید، مال خود کرد! دعا مىکنیم اشکان دژاگه به این بازى- دستکم به نبرد اول از پیکارهاى سهگانه نخست- برسد! دعا مىکنیم مثلث ابراهیمى، پورعلىگنجى و چشمى تشکیلاتى بازى کند تا تشکیلات دفاعى ایران، بدون یک اشتباه، روز خوبى را سپرى کند!
***
اسم شب و رمز بازى نخست، حفظ توپ است! بازى علیه زمان است و هوشیارى و تمرکز دفاعى قلب دفاع تیم ملى است! رامین رضاییان و میلاد محمدى هم دو عنصر طلایى تیم آقاى کىروشند! کلیدهاى بازى!
دو مثلث کلیدى
٣- یادتان هست؟ نمایش پرشکوه تیم ملى، برابر آرژانتین را مىگویم! یادتان هست که از مسى و یارانش، کارى برنمىآمد و اگر نبود اشتباه در تعویض دم آخرى (بیرون بردن بدفرجام احسان حاجصفى را مىگویم) شاهکار لیونل مسى هم به جایى نمىرسید!
چرا این تیم ملى را، قوىتر از تیم ٤ سال پیش ندانیم؟ چرا ترکیب جهانبخش- سردار- وحید امیرى (یا مهدى طارمى) را کاملتر از ترکیب خط حمله سال ٢٠١٤ ندانیم؟ چرا بیرانوند را قوىتر و سرپنجهتر از همیشه اش نبینیم؟ چرا مسعود شجاعى را در زیباترین نقش حرکتى اش، بازیکنى خوشنقش و در خدمت تیم که راهاندازنده بقیه نفرات است، یک بازیساز فرصتساز و موقعیتآفرین نبینیم؟ چرا از ویژگىهاى سامان قدوس که جنگاورى است ستیزهگر در وسط زمین غافلیم؟ چرا به مثلث طارمى- اگر سالم باشد و در خدمت تیم- جهانبخش، گلزن و گلساز، و سردار خالق شگفتى، دل نبندیم؟
***
یادتان هست؟ باید کره جنوبى را در خانه اش مغلوب مىکردیم و مغلوبش کردیم! چرا این بلا را بر سر مراکش نیاوریم؟! ما تیم خود را و حریفمان را خوب نمىشناسیم، به همین دلیل خودمان را دستکم نگیریم! نشناختن، دلیل نتوانستن نیست!
آن روز بود که تیم ملى را دیدیم که بردن در خانه حریف را «فوت آب» است! تیم ملى را دیدیم که بهترین تیم آسیا را مقهور اراده تاکتیکى خود مىکند و ضعف دفاعش را به رخش مىکشد!
***
کىروش را دیدیم که یک تیم است! کىروش را دیدیم که با تیمش- ایران، تیم ملى ایران- سر به آسمان مىساید!
زمان در دست ما
٢- یادتان هست؟ آن روزها فرمان و دستور حرکتى کارلوس کىروش، که تبدیل به اعتقادى راسخ در روح تیم ملى کرده بود، این بود:... یا مىبریم! یا مىبریم! راه دیگرى وجود نداشت و چاره دیگرى هم به نظر نمىرسید! یا باید مىبردیم و یا باید مىبردیم!
دوباره رسیدهایم به همان روزها، به یک روز که یا باید برنده شد و در شق دوم هم باید شاهد پیروزى را در آغوش کشید! برابر مراکش، که تیم کوچکى هم نیست، تاکتیکپذیرترین نفرات را باید روانه میدان کرد! براى کىروش هم، این مسابقه تاکتیکىترین مسابقه است!
زمین را مىتوان- و شاید که باید- به حریف داد، اما زمان را و توپ را باید، مال خود کرد! دعا مىکنیم اشکان دژاگه به این بازى- دستکم به نبرد اول از پیکارهاى سهگانه نخست- برسد! دعا مىکنیم مثلث ابراهیمى، پورعلىگنجى و چشمى تشکیلاتى بازى کند تا تشکیلات دفاعى ایران، بدون یک اشتباه، روز خوبى را سپرى کند!
***
اسم شب و رمز بازى نخست، حفظ توپ است! بازى علیه زمان است و هوشیارى و تمرکز دفاعى قلب دفاع تیم ملى است! رامین رضاییان و میلاد محمدى هم دو عنصر طلایى تیم آقاى کىروشند! کلیدهاى بازى!
دو مثلث کلیدى
٣- یادتان هست؟ نمایش پرشکوه تیم ملى، برابر آرژانتین را مىگویم! یادتان هست که از مسى و یارانش، کارى برنمىآمد و اگر نبود اشتباه در تعویض دم آخرى (بیرون بردن بدفرجام احسان حاجصفى را مىگویم) شاهکار لیونل مسى هم به جایى نمىرسید!
چرا این تیم ملى را، قوىتر از تیم ٤ سال پیش ندانیم؟ چرا ترکیب جهانبخش- سردار- وحید امیرى (یا مهدى طارمى) را کاملتر از ترکیب خط حمله سال ٢٠١٤ ندانیم؟ چرا بیرانوند را قوىتر و سرپنجهتر از همیشه اش نبینیم؟ چرا مسعود شجاعى را در زیباترین نقش حرکتى اش، بازیکنى خوشنقش و در خدمت تیم که راهاندازنده بقیه نفرات است، یک بازیساز فرصتساز و موقعیتآفرین نبینیم؟ چرا از ویژگىهاى سامان قدوس که جنگاورى است ستیزهگر در وسط زمین غافلیم؟ چرا به مثلث طارمى- اگر سالم باشد و در خدمت تیم- جهانبخش، گلزن و گلساز، و سردار خالق شگفتى، دل نبندیم؟
***
یادتان هست؟ باید کره جنوبى را در خانه اش مغلوب مىکردیم و مغلوبش کردیم! چرا این بلا را بر سر مراکش نیاوریم؟! ما تیم خود را و حریفمان را خوب نمىشناسیم، به همین دلیل خودمان را دستکم نگیریم! نشناختن، دلیل نتوانستن نیست!