به گزارش روزنامه خبرورزشی، مهاجرانی می گوید: مرحوم رایکوف از تیم نودینا کلاب اسپانیا به ایران آمد که تیمی دسته دومی بود اما یکی از بزرگترین مربیان تاریخ ما لقب گرفت. در کارش بینظیر بود و ما خیلی چیزها از او یاد گرفتیم. او هم بعد از رفتن من به امارات ابراز تمایل کرد که با هم کار کنیم. من برای رایکوف هم یک شغل خوب پیدا کردم. خدابیامرز 3 سال پیشم ماند. اولش میخواستیم در تیم ملی دستیارم باشد بعد حساب کردیم مجموع سنمان میشود 140 سال. گفتم رایکوف اینجوری چه کسی باید لخت بشود و تیم را تمرین بدهد؟! (بعد با صدایی بلند میخندد و ما را هم به خنده وامیدارد.)
اما نانی در سفرهاش گذاشتم که سه سال میخورد و دعایم میکرد. رایکوف در 23 سالگی رفت تیم ملیشان. او چون عضو حزب کمونیست نبود نمیگذاشتند در کشور خودش کار کند. برای همین گفت میخواهد بیاید امارات. یک تیمی بود به اسم الاتحاد هنوز هم در امارات هست. این تیم را میخواستند محرومش کنند از طرف فدراسیون که من رایکوف را کردم سرمربیشان. بعد برای سه سال اینها تعلیق شدند. به رایکوف گفتم کاری برایت کردم که بخور و بخواب. او اینقدر که میرفت با همسرش تنیسبازی میکرد، میگفت حشمت خسته شدم بس که خوردیم و خوابیدیم! او همه این سه سال محرومیت باشگاه را سرمربی تیم بود. حتی یک بازی هم روی نیمکت ننشست و پولش را گرفت. خدا رحمتش کند. واقعاً رایکوف را دوست داشتم. آن موقع اگر حرفی در فوتبال امارات میزدم، کسی نه نمیگفت. راستش آنجا به من میگویند معمار فوتبال ما مهاجرانی بوده. الان در فدراسیونشان میگویند در فوتبال امارات، سانتانا، زاگالو، مهاجرانی و ایویچ اثرگذار بودهاند.