در زمینه تیمهای ملی نیز چنین منطقهایی باید وجود داشته باشد كه هركس به خود اجازه ندهد در آن بتازد و هر حركتی خواست انجام دهد. در مورد تیم ملی بزرگسالان كه طلایهدار فوتبال ماست، این موارد شكل گستردهتری پیدا میكند و بازتاب آن نیز عمومیتر و مردمیتر است. فدراسیون فوتبال از ابتدای به خدمت گرفتن مربیان خارجی نقش سرپرست را كمرنگ و معمولی تعریف كرده بود و به همین دلیل مربیان خارجی تیم ملی كه عرصه را برای تركتازی خود مساعد میبینند، وارد حیطه مدیریتی میشوند و فراموش میكنند وظایف آنها چیز دیگری است. مربیان باشگاهی نیز زمانی كه اختلاف بین مدیرعامل و هیأت رئیسه علنی میشود، از فرصت استفاده كرده و از قالب قانونی خود فراتر میروند و رفتاری را انجام میدهند كه جز ایجاد تنش در جامعه و تضعیف تیم ملی و باشگاهها، نتیجه دیگری ندارد. حال اگر این مربیان غیرایرانی هم باشند كه چه بدتر و غمانگیزتر.
مجادله كارلوس كیروش و برانكو به هیچعنوان قابل هضم نیست. دو غریبه از دو كشور دور، دو مربی با دو هدف و خواسته كه طبیعتاً منافع خودشان را به هر چیز دیگری ترجیح میدهند. یكی (رئیس فدراسیون) و در یكجا باید جلوی این حركتها را بگیرد و اجازه ندهد دو غریبه بر سر منافع فوتبال ما بازارگرمی كنند. هنوز هم میگوییم كیروش و تیم ملی یك مدیر قوی میخواهد، یك مدیری مقتدر كه اجازه ندهد كیروش در این مواقع وارد خط دیگری شود و باشگاه پرسپولیس هم نباید اجازه دهد برانكو فراتر از وظایف فنی خود عمل كند.