۰
چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۴
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

در باشگاه استقلال چه مي‌گذرد؟ سيدكاظم اوليايي كه از استقلالي‌هاي قديم است، از چه مي‌گويد و از كه مي‌نالد؟

 1- اينان كه درباره پرداخت حقوق منصورخان «ان قلت» ميكنند و بهانه ميآورند، كيانند؟

كساني كه پورحيدري را، منصورخان را، خان خانان را به جا نميآورند و او را، آن طور كه بود و آن طور كه هست نميشناسند، در استقلال چهكار دارند؟ براي چه، حضوري از نوع فيزيكي دارند؟

مگر استقلال كه حالا 72 ساله شده است، چند مرد مثل پورحيدري به خود ديده است؟

مگر استقلال كه متولد سال 24 است- همسن منصورخان- چند پاكباز و پاكباخته نظير و همانند او به خود ديده است؟

مگر آسان است مثل منصور پورحيدري، براي استقلال بودن؟ از همه چيز گذشتن و به سود استقلال، براي ايستايياش و براي پابرجايياش بزرگترين فداكاريها و وفاداريها را انجام دادن!

مگر نمونه دومي هم داريم كه مردي غير از «منصور استقلال» مال پدري را به پاي باشگاهي كه حالا يك تيم ناميده ميشود، ريخته باشد؟

مگر غير از پورحيدري، مرد دومي هم داريم كه استقلال را بر همسر و فرزندان و تيم را بر خانه و خانواده ترجيح داده باشد؟

و حالا... و امروز آقاي اوليايي با دردي كه بر جگر دارد از چه ميگويد؟ او از چهها مينالد؟ او را كدام درد به اين فرياد كشاند؟ او را كدام بيداد به اين دادخواهي واداشت؟

كاش اوليايي، درست نفهميده باشد!

كاش اوليايي، اين «يك بار» و اين يك مورد را محق نباشد!

كاش اوليايي، اين مرتبه درست نگويد! خدا كند كه او دچار كجفهمي و توهم شده باشد!

خدا كند كه حق پورحيدري، در استقلال به جا آيد! خدا كند حالا كه دست او از دنيا كوتاه است، منكر حقوقش نشوند! خدا كند طلبش را- كه گوشهاي است از مطالباتش- بپردازند! خدا كند كه يكدهم، بلكه يكصدم بهاي عمر و جوانياش را به حساب آورند!

2- فرق است ميان مردم و مسئولان! فرق است ميان هواداران با مديران! برتري و وفاي به عهد از آن كساني است كه هنوز در دقيقه 22 بازيهاي استقلال، از سر حقشناسي و به پاس سپاس از نيم قرن استقلالي بودن منصور پورحيدري، فرياد برميآورند:

... منصورخان، روحت شاد!

نه كساني كه چشم در چشم دكتر فريده شجاعي ميدوزند و به گفته سيدكاظم اوليايي از نپرداختن مطالبات «شوي» او ميگويند! از غير قانوني بودن!

پولي كه هر يك ريالش، از شير مادر به پورحيدري حلالتر است!

***

اوليايي از ورشكستگي اخلاق سخن ميگويد كه ما را بدين بايد تنزل داد! من از فقدان عشق و از بيعشقي ميگويم كه ريشه مهر را در جانهاي مديران، خشكانيده است!

با همه اين حرفها، كه همه درد است و دردآور است، من آرزو ميكنم، شما هم از خدا بخواهيد آقاي اوليايي، راست نگفته و درست نفهميده باشد!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی