1-آیا قرار است خبطهای آغاز فصل و اشکالات خودساخته روزهای اول لیگ هفدهم جبران شود یا شاهد تشدید ضربههای خود ویرانگر باشیم؟
چلهنشینیهای بیفایده و در خود فرورفتنهای درونتیمی سپاهان را چگونه باید ارزیابی کرد؟ یک سلسله فرصتهای مناسب، یا یک دوره دیگر از اغلاط تیم بر بادده؟
نکته مهمتر درباره سپاهان که تیزهوشترین مدیران دایره فوتبال را دارد این که قرار است از یک منتقد، چندین بار گزیده شوند؟ این میل «خود گزیدهبینی» از کجا ناشی میشود و علتش چیست؟ سپاهان که مردانی دارد از مکتب محمود حریری و قادر به اداره فدراسیون چرا در مدیریت تیم فوتبال خودش «درماندگی» نشان میدهد؟ چرا زلاتکو کرانچار میآید که از هفته چندم «سیبل» تیرهای زهرآگین حیا کن و رها کن باشد؟ یا «آنکه» زلاتکو را به زور و بیمطالعه آورد «خود» زودتر از او جا خالی کند و برود؟
سپاهان دوباره در حال رفت و آمد است! در حال از چاله در آمدن و به چاه افتادن! هم به بهانه مربی ایرانی آوردن، هم به بهانه مربی خارجی! هم برای جانشین مدیرعامل و هم با پیش کشیدن اصل تقویت تیم بد بسته شده! مواظب باشید! سپاهان را از چاله به چاه نیندازند! مقدماتش در حال فراهم شدن است!
جادوی صداقت
2- درس معلم ار بود زمزمه محبتی/ جمعه به مکتب آورد طفل گریزپای را
در سپیدرود نشانههای تحول آشکار و صدای زمزمههای محبت بلند است! در تیم سپیدرود تیم شدن و تیمی رفتار کردن پیدا و هویداست! علی کریمی به دل بازیکنان سپیدرود بدون استثنا راه یافته و از تیم خسته روزهای پیش در حال پدید آوردن و ساختن یک تیم پرانگیزه و خواهنده و پرشتاب در چارچوب پیروزیطلبی است!
مسلماً که سپیدرود کمبودهای فراوانی دارد ولی صداقت و روراستی، همدلی و همزبانی و مهربانی بارزی هم دارد! با محبت خارها گل میشود!
سپیدرود دغل و دروغ ندارد- دیگر ندارد-! سپیدرود پشت پرده و روی پرده ندارد! سپیدرود خودبزرگبینی- برآمده از خودکوچکانگاری مفرط- ندارد! سپیدرود بزرگ است و به این بزرگی واقف! سپیدرود بزرگانه و بزرگوارانه بازی میکند و در راه بزرگی سر خود را جلوی توپ میگذارد!
علی کریمی جادویی ندارد! جادوی او حرفهای ساده است و سخنان بدون شیله- پیلهای که بیان میکند! جادوی صداقت که «باطل سحر» همه جادوگریهاست!
سه بازی و چهار امتیاز! بد نیست ولی تا خوب شدن هنوز کارهای فراوانی باید انجام شود! در سپیدرود همه باید از جان خود مایه بگذارند! مثل کریمی که با اعتبار و آبروی خود وارد میدان شده است!
بازگشت ملوان و غلبه مشکلات بر داوری
3- آقای فریدون اصفهانیان، داور خوب سالهای گذشته در کنار زمین مسابقه مهم «بادران- ملوان» چه دید؟ به راستی شما چه دیدی جناب اصفهانیان؟
رئیس کمیته داوران فدراسیون فوتبال، داوری مهمترین بازی هفته بیستم لیگ یک را چگونه ارزیابی میکند؟
آیا داوران بازی حق مسابقه و حقوق قانونی دو تیم را ادا کردند؟ کاری به کار دیدههای خودمان نداریم! به ارزیابی میدانی عملکرد تیم داوری ما نمیپردازیم، حرفمان این است و پرسشمان هم:
نظر رئیس داوران ایرانی درباره داوری یک بازی ساده اما مهم چیست؟ کلاس بقیه داوریها هم در همین سطح است؟ با همه درستهایش و با تمامی غلطهایش.
یک توصیه هم داریم: ... جناب اصفهانیان بانگی لازم است، بانگی برآرید! با سکوت و خود را به آن راه زدن، هیچ اتفاق مثبتی رخ نمیدهد! لیگ یک را باید شما دریابید!
در بازی بادران- ملوان یکسره ملوان را دیدیم! از بادران کمتر اثری مشهود بود! وحید حیدریه مرد اول تیم نادر دستنشان بود که با بهترین ترکیب تیمی به زمین آمد! ملوان حالا میرود که ملوان باشد!
ملوان حالا میتواند تا حریف قدری برای نساجی، خونهبهخونه، مسجدسلیمان و بادران به شمار آید! دستنشان سکان «کشتی عشق» را حالا در دست دارد!
این ملوان که بادران را دنبال خود میکشید مدعی صعود به لیگ برتر هم هست! حتی بالاتر از یک مدعی!
