خبرورزشی/ مهدی هژبری: آن روزها که با استرس، تمام راه مدرسه تا دکههای مطبوعاتی شهر را میدویدیم که مبادا دیر برسیم و مجله هفتگی مورد علاقهمان تمام شده باشد، پرویز زاهدی یکی از اسمهایی بود که هر هفته در همان مجله که با اشتیاق ورق میزدیم، به چشممان میخورد؛ یکی از غولهایی که دوست نداشتیم نوشتهاش تمام شود از بس که خوب و شیرین مینوشت، اما امروز که خودمان همچنان وسط مکافات گرانی و کمبود کاغذ مینویسیم تا شما لابهلای تمام دغدغههای روزمرهتان و زیر چرخهای بیرحم زندگی که دست فلج اقتصاد قادر به چرخاندنش نیست، خبرورزشی بخوانید، نه دیگر مجلهای به نام دنیای ورزش منتشر میشود و نه دیگر پرویز زاهدی از ورزش مینویسد.
پرویز زاهدی این روزها در کنج فراموشی است و از بزرگیاش همین بس که خودش خواسته گوشهای بماند و زحمتی برای دیگران (حتی اعضای خانوادهاش) نداشته باشد. دیروز که سیروس جعفری تلفنی از سرنوشت غمانگیز یکی از قلههای ورزشینویسی ایران گفت، بیش از همه دلمان برای خودمان سوخت که پایانی شبیه به همین خواهیم داشت. تازه اگر مثل زندهیاد احمدپور قلبمان وسط راه بازی درنیاورد و جسممان تا سن و سال امروز پرویزخان یاری کند.
به این نسل نگاه نکنید که با کوبیدن پیشکسوت فخر میفروشد و توهین به بزرگتر را نشانه روشنفکری میداند. نسلی که به فیلمساز قدیمی میگوید بنجلساز و به مربی موسپید میگوید بیسواد، طوری گذشتهاش را نفی و انکار میکند که انگار هیچوقت قرار نیست خودش پیر شود و در بوته نقد و قضاوت جوانترها قرار بگیرد. ما مثل این نسل نبودیم، ما با همین قلهها عاشق ورزش و ورزشینویسی شدیم. قلههایی که امروز فراموش شدهاند، فردا نوبت فراموشی ماست. انتهای راه ما از ابتدا هم معلوم بود.
پرویز زاهدی این روزها در کنج فراموشی است و از بزرگیاش همین بس که خودش خواسته گوشهای بماند و زحمتی برای دیگران (حتی اعضای خانوادهاش) نداشته باشد. دیروز که سیروس جعفری تلفنی از سرنوشت غمانگیز یکی از قلههای ورزشینویسی ایران گفت، بیش از همه دلمان برای خودمان سوخت که پایانی شبیه به همین خواهیم داشت. تازه اگر مثل زندهیاد احمدپور قلبمان وسط راه بازی درنیاورد و جسممان تا سن و سال امروز پرویزخان یاری کند.
به این نسل نگاه نکنید که با کوبیدن پیشکسوت فخر میفروشد و توهین به بزرگتر را نشانه روشنفکری میداند. نسلی که به فیلمساز قدیمی میگوید بنجلساز و به مربی موسپید میگوید بیسواد، طوری گذشتهاش را نفی و انکار میکند که انگار هیچوقت قرار نیست خودش پیر شود و در بوته نقد و قضاوت جوانترها قرار بگیرد. ما مثل این نسل نبودیم، ما با همین قلهها عاشق ورزش و ورزشینویسی شدیم. قلههایی که امروز فراموش شدهاند، فردا نوبت فراموشی ماست. انتهای راه ما از ابتدا هم معلوم بود.