خبرورزشی/ اردشیر لارودی: ١- یادتان هست؟ بازى ذوبآهن- استقلال در ورزشگاه فولادشهر چه بزرگ و چه دیدنى از آب درآمد؟ نتیجه مسابقه ٢-٢ شد، اما ارزش کیفى به مراتب بیشترى داشت.
ذوبآهن، صاحبخانهاى بود که کاملاً در قواره یک پیروزمند از زمین خارج شد و استقلال هم انگار نه انگار که مهمان یک تیم «قدرقدرت» است. بازى استقلال کاملاً آمرانه، کاملاً از خود راضى و کاملاً تماشاگرپسند بود. چه تماشاگر خودى و چه تماشاگر حریف.
فردا چگونه روزى خواهد بود؟ فردا بر فوتبال اصفهان، به چه ترتیب خواهد گذشت؟ سپاهان نام خود را با چه قلم و با کدام رسمالخط، درج و حک خواهد کرد؟ نبرد اصفهانىها، به ایستادن و رجزخوانى در دو سوى «جوى» منجر خواهد شد یا به مراتب بیش از این رسم کهن اصفهانى را، نظاره خواهیم کرد و محظوظ خواهیم شد.
اقرار و اعتراف
٢- فردا روز اصفهان است! فردا روز فوتبال اقتصادى و حسابگرانه اصفهان است، آنهم در حالی که ذوبآهن شرایط خوبى دارد و اصفهان در بهترین حالت تیمى به سر مىبرد.
ذوبآهن تا امروز، سه بازى مقبول برگزار کرده است و سپاهان در بازى هاى سهگانه اش، گلهاى پرشمارى را نزده است. سپاهان حتى در روزى که ٦ گل به سپیدرود زد، ۴، ۵ گل آسانتر را هم نزد. پس بازى چهارم این دو همشهرى، دنباله و روند سه بازى اول مىتواند و باید که باشد.
ذوبآهن از بابت نتیجه، خود را مغبون مىبیند. ذوبآهن از مالکیت بر بازى راضى است و از نتیجه بازىهایش، ناراضى... باید بفهمیم که چرا فرصت گل ایجاد نمىکنیم؟ به چه دلیل به اندازه کافى، فرصت گلزنى ایجاد نمىکنیم؟ مربى ذوبآهن، خود به این عیب «مُقر» مى آید و اعتراف مىکند!
سپاهان هم عیبى دارد کم و بیش از همین دست:... موقعیت خلق مىکنیم، اما قدرشان را نمىدانیم! گل زدن را براى خود سخت کردهایم! قلعهنویى هم اقرارى دارد به این مضمون و خیلى هم صریح.
نمازى و امیر، یک حرف دارند. یک درد. یک شکایت و یک کار ناتمام و یک حرکت ناقص.
بازى هر دو تیم، در ١٨ قدم حریفان عیب دارد. کم دارد. عجله دارد. شتابى از جنس ترس دارد. ترسى بابت از دست دادن فرصت. ترسى که از بىحوصلگى و عدم صبورى آب مىخورد.
نوشدارو هر تیم در جیب دیگرى
٣- دواى درد هر دو تیم، یکى است. نوشداروى امیر، در جیب امید نمازى است و نوشداروى نمازى، در آستین امیر قلعهنویى! باید از هافبکها بهتر بازى گرفت! باید در ١٨ قدم حریف بیشتر پاس داد. باید از استنلى کىروش، ساسان انصارى، محمد کریمى، سجاد شهباززاده و مهرداد محمدى، کاملتر و پرحوصلهتر استفاده کرد. باید از تنبلى محسن مسلمان کاست. باید از پاسهاى بلند حدادىفر کم کرد و باید از حسینى، شلاقوار استفاده کرد بر گرده هر دفاعى! با دریبل هر دفاعى.
٤- امروز و فردا، همه به میدان مىروند! امروز و فردا، هم استقلال بازى دارد و هم پرسپولیس! هم کار استقلال سخت است و هم بازى پرسپولیس دشوار! براى استقلال، پارس جنوبى، لقمهاى است گلوگیر و گوشتى است نپز!
براى پرسپولیس هم، نبرد با عبدا... ویسى، مثل خار از گلو درآوردن است! ظرافت مىخواهد و سرعت و صبورى!
استقلال مجبور است از بردن و پرسپولیس در تهران، جز به هر ۳ امتیاز رضایت نمىدهد!
اما روز چهارم لیگ برتر، روز فوتبال اصفهان است. روز به نتیجه رسیدن نبرد پنهانى امیر تجربهگرا و «امید» ى. که او را اهل علم مىخوانند! روز تنه به تنه زدن و طعنهها زدن.
ذوبآهن، صاحبخانهاى بود که کاملاً در قواره یک پیروزمند از زمین خارج شد و استقلال هم انگار نه انگار که مهمان یک تیم «قدرقدرت» است. بازى استقلال کاملاً آمرانه، کاملاً از خود راضى و کاملاً تماشاگرپسند بود. چه تماشاگر خودى و چه تماشاگر حریف.
فردا چگونه روزى خواهد بود؟ فردا بر فوتبال اصفهان، به چه ترتیب خواهد گذشت؟ سپاهان نام خود را با چه قلم و با کدام رسمالخط، درج و حک خواهد کرد؟ نبرد اصفهانىها، به ایستادن و رجزخوانى در دو سوى «جوى» منجر خواهد شد یا به مراتب بیش از این رسم کهن اصفهانى را، نظاره خواهیم کرد و محظوظ خواهیم شد.
اقرار و اعتراف
٢- فردا روز اصفهان است! فردا روز فوتبال اقتصادى و حسابگرانه اصفهان است، آنهم در حالی که ذوبآهن شرایط خوبى دارد و اصفهان در بهترین حالت تیمى به سر مىبرد.
ذوبآهن تا امروز، سه بازى مقبول برگزار کرده است و سپاهان در بازى هاى سهگانه اش، گلهاى پرشمارى را نزده است. سپاهان حتى در روزى که ٦ گل به سپیدرود زد، ۴، ۵ گل آسانتر را هم نزد. پس بازى چهارم این دو همشهرى، دنباله و روند سه بازى اول مىتواند و باید که باشد.
ذوبآهن از بابت نتیجه، خود را مغبون مىبیند. ذوبآهن از مالکیت بر بازى راضى است و از نتیجه بازىهایش، ناراضى... باید بفهمیم که چرا فرصت گل ایجاد نمىکنیم؟ به چه دلیل به اندازه کافى، فرصت گلزنى ایجاد نمىکنیم؟ مربى ذوبآهن، خود به این عیب «مُقر» مى آید و اعتراف مىکند!
سپاهان هم عیبى دارد کم و بیش از همین دست:... موقعیت خلق مىکنیم، اما قدرشان را نمىدانیم! گل زدن را براى خود سخت کردهایم! قلعهنویى هم اقرارى دارد به این مضمون و خیلى هم صریح.
نمازى و امیر، یک حرف دارند. یک درد. یک شکایت و یک کار ناتمام و یک حرکت ناقص.
بازى هر دو تیم، در ١٨ قدم حریفان عیب دارد. کم دارد. عجله دارد. شتابى از جنس ترس دارد. ترسى بابت از دست دادن فرصت. ترسى که از بىحوصلگى و عدم صبورى آب مىخورد.
نوشدارو هر تیم در جیب دیگرى
٣- دواى درد هر دو تیم، یکى است. نوشداروى امیر، در جیب امید نمازى است و نوشداروى نمازى، در آستین امیر قلعهنویى! باید از هافبکها بهتر بازى گرفت! باید در ١٨ قدم حریف بیشتر پاس داد. باید از استنلى کىروش، ساسان انصارى، محمد کریمى، سجاد شهباززاده و مهرداد محمدى، کاملتر و پرحوصلهتر استفاده کرد. باید از تنبلى محسن مسلمان کاست. باید از پاسهاى بلند حدادىفر کم کرد و باید از حسینى، شلاقوار استفاده کرد بر گرده هر دفاعى! با دریبل هر دفاعى.
٤- امروز و فردا، همه به میدان مىروند! امروز و فردا، هم استقلال بازى دارد و هم پرسپولیس! هم کار استقلال سخت است و هم بازى پرسپولیس دشوار! براى استقلال، پارس جنوبى، لقمهاى است گلوگیر و گوشتى است نپز!
براى پرسپولیس هم، نبرد با عبدا... ویسى، مثل خار از گلو درآوردن است! ظرافت مىخواهد و سرعت و صبورى!
استقلال مجبور است از بردن و پرسپولیس در تهران، جز به هر ۳ امتیاز رضایت نمىدهد!
اما روز چهارم لیگ برتر، روز فوتبال اصفهان است. روز به نتیجه رسیدن نبرد پنهانى امیر تجربهگرا و «امید» ى. که او را اهل علم مىخوانند! روز تنه به تنه زدن و طعنهها زدن.

