به گزارش خبرورزشی، کوروش بختیار، نایبقهرمان ۲۰ ساله بازیهای آسیایی جاکارتا ۲۰۱۸ در رشته پومسه انفرادی، روز جمعه مهمان خبرورزشی بود.
* از حال و هوای مسابقات و کسب مدال نقره شروع کن.
مسابقات که خیلی سخت بود، برای من سختتر، چون چند سالی هست با رفقایم با هم روی سکو قرار میگرفتیم و تنها روی سکو ایستادن برایم خیلی سخت بود. متأسفانه ما در بخش تیمی موفق به کسب مدال نشدیم.
* میتوانستی طلا بگیری؟
بله، اما مسابقه فینال حقم را خوردند. نباید مدالم نقره میشد. همه بازیکنان و مربیان کشورهای دیگر اذعان داشتند حق من طلا بوده، اما طلای من را به بازیکن کرهای دادند تا آنها را راضی نگه دارند.
* قبل از فینال با چه کسی مسابقه دادی؟
سه حریف سخت داشتم. یکی از چینتایپه و قبل از آن سختترین رقابتم با حریف اهل اندونزی بود. رئیسجمهور آنها به سالن آمد و هر جا میرفتند، داوران طرف میزبان را میگرفتند. من در آن بازی لحظات سختی را تجربه کردم. در بازی اول مقابل نماینده کامبوج وقتی وارد سالن شدم، دیدم کسی نیست و سالن خالی بود. خیلی خوشحال شدم که جو رقابتها تا آخر همین است و کار برایم آسان است، اما در ادامه رقابتها و بازی دوم سالن پر شد و سر و صدای زیادی وجود داشت و مسابقه در آن شرایط دشوار بود.
* از حال و هوای مسابقات و کسب مدال نقره شروع کن.
مسابقات که خیلی سخت بود، برای من سختتر، چون چند سالی هست با رفقایم با هم روی سکو قرار میگرفتیم و تنها روی سکو ایستادن برایم خیلی سخت بود. متأسفانه ما در بخش تیمی موفق به کسب مدال نشدیم.
* میتوانستی طلا بگیری؟
بله، اما مسابقه فینال حقم را خوردند. نباید مدالم نقره میشد. همه بازیکنان و مربیان کشورهای دیگر اذعان داشتند حق من طلا بوده، اما طلای من را به بازیکن کرهای دادند تا آنها را راضی نگه دارند.
* قبل از فینال با چه کسی مسابقه دادی؟
سه حریف سخت داشتم. یکی از چینتایپه و قبل از آن سختترین رقابتم با حریف اهل اندونزی بود. رئیسجمهور آنها به سالن آمد و هر جا میرفتند، داوران طرف میزبان را میگرفتند. من در آن بازی لحظات سختی را تجربه کردم. در بازی اول مقابل نماینده کامبوج وقتی وارد سالن شدم، دیدم کسی نیست و سالن خالی بود. خیلی خوشحال شدم که جو رقابتها تا آخر همین است و کار برایم آسان است، اما در ادامه رقابتها و بازی دوم سالن پر شد و سر و صدای زیادی وجود داشت و مسابقه در آن شرایط دشوار بود.
* نگران نبودی برابر اندونزی بازندهات کنند؟
نگران بودم. اختلافمان هم کم بود، در حد یکصدم، ولی خوشبختانه توانستم بازی را ببرم.
* و حریف کرهای در فینال.
در مسابقه فینال و هنگام اجرای یک تکنیک، حریف کرهای تعادل خود را از دست داد و کل سالن صدایشان بلند شد. کاملاً مشخص بود ضربات پای من از او بهتر است، بعد در بخش دوم، در قسمت تعادلی او جلوی شکم میزد در حالی که من بالای سرم میبردم. ضربات پرشی را نیز خیلی بالاتر از او زدم. از چهره مربیان هم کاملاً مشخص بود من برتر از حریف هستم، ولی با ناداوری طلا را به او دادند.
* از خودت بگو. مردم زیاد با رشته پومسه و کوروش بختیاری آشنا نیستند.
من متولد ۷۷ هستم و از ۷، ۸ سالگی تکواندو را شروع کردم.
* چرا تکواندو؟ از کجا شروع کردی؟
من بعد از اتمام کلاس اول ابتدایی این تصمیم را گرفتم. همانموقع به همراه برادر بزرگترم تکواندو را شروع کردم، اما مدتی بعد برادرم به سمت موسیقی گرایش پیدا کرد و من تنهایی ادامه دادم. بعد از حدود ۵ سال کار کردن و به توصیه استادم، برجی، سراغ رشته پومسه رفتم و بعد از دو سال به تیم ملی دعوت شدم. کسانی هستند که بعد از ۵، ۶ سال تنها به مدالهای کشوری رسیدند، اما من تنها بعد از دو سال در سال ۹۱ به تیم ملی رسیدم و از این بابت خیلی خوشحال هستم. من یک سال بعد از دعوت به تیم ملی هم اولین مسابقه بینالمللی را تجربه کردم. سال ۹۲ بود که به مسابقات نوجوانان جهان در اندونزی رفتم. در آنجا در قسمت تیمی مدال نقره گرفتم و در انفرادی پنجم شدم. در آن زمان با کنایه میگفتند نمیتوانی در انفرادی مدال بیاوری و در تیمی در گوشهای میایستی و مدال میگیری!
* و بعد؟
دو سال بعد در سال ۹۴ به مسابقات قهرمانی آسیا در چینتایپه رفتیم. آنجا از همه بهتر بودم. هم از همتیمیهایم هم از رقیبان، ولی باز هم مقام نیاوردم.
* ناامید نشدی؟
چرا، بعد از آن مسابقات میخواستم از تیم ملی کنار بروم، اما استاد پومسهام من را منصرف کرد و گفت: روزی نوبت تو هم میشود. در سال ۲۰۱۶ که اولین سال بزرگسالانم بود، از لیست خط خوردم، اما ۴، ۵ ماه بعد از آن برای مسابقات جهانی فیکس شدم و در آن مسابقات توانستم مدال برنز را کسب کنم. یعنی سال ۲۰۱۷ و در مسابقات داخل سالن هنرهای رزمی ترکمنستان که برای اولین بار مدال انفرادی گرفتم. با این اتفاق طلسم ناکامیهایم در قسمت انفرادی شکست و از آن به بعد همیشه دست پر از مسابقات برگشتم.
* برای بازیهای آسیایی از چه زمانی تمرین را شروع کردی؟
بعد از ویتنام و ۹ ماه پیش، من روزی ۹ ساعت در این ۹ ماه بسیار سخت تمرین کردم. در این زمان مربی کرهای برای ما آوردند و او اصلاً به استراحت اعتقادی نداشت!
* از برنامه و اهدافت برای آینده بگو.
دو ماه دیگر مسابقات قهرمانی جهان در چینتایپه را پیش رو داریم و امیدوارم در این مسابقات نیز موفق باشیم. من، چون نتوانستم در جاکارتا طلا بگیرم، از سربازی معاف شدم و باید به دانشگاه بروم. انشاءا... در بازیهای آسیایی بعدی طلا میگیرم و از سربازی معاف میشوم.
* در چه رشتهای میخواهی درس بخوانی؟
هنوز معلوم نیست، چون پیشدانشگاهیام مانده و انتخاب نکردهام.
* گفتی خانوادهات از اول با تکواندو موافق بودند؟
بله کاملاً. پدر من با توجه به اینکه خودش کشتیگیر بود، سعی کرد من و دو برادرم را به ورزش علاقهمند کند. برادر کوچکترم نیز ووشو کار میکند.
* تو را در محله میشناسند؟
بعد از مدال آخری که گرفتم بله، همه چیز عوض شد. استادم میگفت: هرقدر در این چند سال در پومسه زحمت کشیدی، یک طرف و این مدال هم یک طرف و همانهایی که یک زمانی من را مسخره میکردند، الان برایم پست میگذارند و من را تشویق میکنند.
نگران بودم. اختلافمان هم کم بود، در حد یکصدم، ولی خوشبختانه توانستم بازی را ببرم.
* و حریف کرهای در فینال.
در مسابقه فینال و هنگام اجرای یک تکنیک، حریف کرهای تعادل خود را از دست داد و کل سالن صدایشان بلند شد. کاملاً مشخص بود ضربات پای من از او بهتر است، بعد در بخش دوم، در قسمت تعادلی او جلوی شکم میزد در حالی که من بالای سرم میبردم. ضربات پرشی را نیز خیلی بالاتر از او زدم. از چهره مربیان هم کاملاً مشخص بود من برتر از حریف هستم، ولی با ناداوری طلا را به او دادند.
* از خودت بگو. مردم زیاد با رشته پومسه و کوروش بختیاری آشنا نیستند.
من متولد ۷۷ هستم و از ۷، ۸ سالگی تکواندو را شروع کردم.
* چرا تکواندو؟ از کجا شروع کردی؟
من بعد از اتمام کلاس اول ابتدایی این تصمیم را گرفتم. همانموقع به همراه برادر بزرگترم تکواندو را شروع کردم، اما مدتی بعد برادرم به سمت موسیقی گرایش پیدا کرد و من تنهایی ادامه دادم. بعد از حدود ۵ سال کار کردن و به توصیه استادم، برجی، سراغ رشته پومسه رفتم و بعد از دو سال به تیم ملی دعوت شدم. کسانی هستند که بعد از ۵، ۶ سال تنها به مدالهای کشوری رسیدند، اما من تنها بعد از دو سال در سال ۹۱ به تیم ملی رسیدم و از این بابت خیلی خوشحال هستم. من یک سال بعد از دعوت به تیم ملی هم اولین مسابقه بینالمللی را تجربه کردم. سال ۹۲ بود که به مسابقات نوجوانان جهان در اندونزی رفتم. در آنجا در قسمت تیمی مدال نقره گرفتم و در انفرادی پنجم شدم. در آن زمان با کنایه میگفتند نمیتوانی در انفرادی مدال بیاوری و در تیمی در گوشهای میایستی و مدال میگیری!
* و بعد؟
دو سال بعد در سال ۹۴ به مسابقات قهرمانی آسیا در چینتایپه رفتیم. آنجا از همه بهتر بودم. هم از همتیمیهایم هم از رقیبان، ولی باز هم مقام نیاوردم.
* ناامید نشدی؟
چرا، بعد از آن مسابقات میخواستم از تیم ملی کنار بروم، اما استاد پومسهام من را منصرف کرد و گفت: روزی نوبت تو هم میشود. در سال ۲۰۱۶ که اولین سال بزرگسالانم بود، از لیست خط خوردم، اما ۴، ۵ ماه بعد از آن برای مسابقات جهانی فیکس شدم و در آن مسابقات توانستم مدال برنز را کسب کنم. یعنی سال ۲۰۱۷ و در مسابقات داخل سالن هنرهای رزمی ترکمنستان که برای اولین بار مدال انفرادی گرفتم. با این اتفاق طلسم ناکامیهایم در قسمت انفرادی شکست و از آن به بعد همیشه دست پر از مسابقات برگشتم.
* برای بازیهای آسیایی از چه زمانی تمرین را شروع کردی؟
بعد از ویتنام و ۹ ماه پیش، من روزی ۹ ساعت در این ۹ ماه بسیار سخت تمرین کردم. در این زمان مربی کرهای برای ما آوردند و او اصلاً به استراحت اعتقادی نداشت!
* از برنامه و اهدافت برای آینده بگو.
دو ماه دیگر مسابقات قهرمانی جهان در چینتایپه را پیش رو داریم و امیدوارم در این مسابقات نیز موفق باشیم. من، چون نتوانستم در جاکارتا طلا بگیرم، از سربازی معاف شدم و باید به دانشگاه بروم. انشاءا... در بازیهای آسیایی بعدی طلا میگیرم و از سربازی معاف میشوم.
* در چه رشتهای میخواهی درس بخوانی؟
هنوز معلوم نیست، چون پیشدانشگاهیام مانده و انتخاب نکردهام.
* گفتی خانوادهات از اول با تکواندو موافق بودند؟
بله کاملاً. پدر من با توجه به اینکه خودش کشتیگیر بود، سعی کرد من و دو برادرم را به ورزش علاقهمند کند. برادر کوچکترم نیز ووشو کار میکند.
* تو را در محله میشناسند؟
بعد از مدال آخری که گرفتم بله، همه چیز عوض شد. استادم میگفت: هرقدر در این چند سال در پومسه زحمت کشیدی، یک طرف و این مدال هم یک طرف و همانهایی که یک زمانی من را مسخره میکردند، الان برایم پست میگذارند و من را تشویق میکنند.
* ظاهراً شرایط ورزشکاران در دهکده بازیها خوب نبوده؟
بله، آنجا دهکدهای بود برای همه رشتهها که ما هم در آنجا مستقر بودیم. شرایط نسبت به مسابقات قبلی که رفته بودیم، خیلی بدتر بود. غذا هم کلاً یک مدل بود و ما مجبور بودیم بعد از مسابقه به بیرون از دهکده برویم و آنجا غذا میخوردم. این دهکده در پایین شهر جاکارتا ساخته شده بود.
* به عنوان یک قهرمان چه صحبتی با مسئولان ورزش و رؤسای فدراسیون داری؟
فدراسیون نسبت به سالهای قبل پومسهکاران را خیلی بیشتر تحویل گرفت و به ما بهای زیادی داد. به همین دلیل از آنها متشکریم. آقای پولادگر قبل از اعزام گفت: از شما مدال نمیخواهم. بروید و خودتان باشید و همین صحبت خیلی به ما کمک کرد.
* پومسه در برنامه مسابقات المپیک قرار دارد؟
هنوز مشخص نیست ما در المپیک هستیم یا نه، ولی به احتمال زیاد پومسه به صورت آزمایشی در المپیک باشد. اگر در توکیو این اتفاق بیفتد، برای المپیکهای بعدی وارد لیست مسابقات اصلی خواهد شد.
* حرف آخر؟
از مربیان عزیزم تشکر میکنم. استاد گرجی، مربی پایه من خیلی برایم زحمت کشید و این اجازه را دادند زیر نظر استاد نظری، استاد بزرگ پومسه ایران، کار کنم. در اردوی آخر نیز آقای صمدیان با وجود اینکه میدانستند همراه تیم اعزام نمیشوند، کمک زیادی به ما کرد و از ایشان تشکر میکنم.
بله، آنجا دهکدهای بود برای همه رشتهها که ما هم در آنجا مستقر بودیم. شرایط نسبت به مسابقات قبلی که رفته بودیم، خیلی بدتر بود. غذا هم کلاً یک مدل بود و ما مجبور بودیم بعد از مسابقه به بیرون از دهکده برویم و آنجا غذا میخوردم. این دهکده در پایین شهر جاکارتا ساخته شده بود.
* به عنوان یک قهرمان چه صحبتی با مسئولان ورزش و رؤسای فدراسیون داری؟
فدراسیون نسبت به سالهای قبل پومسهکاران را خیلی بیشتر تحویل گرفت و به ما بهای زیادی داد. به همین دلیل از آنها متشکریم. آقای پولادگر قبل از اعزام گفت: از شما مدال نمیخواهم. بروید و خودتان باشید و همین صحبت خیلی به ما کمک کرد.
* پومسه در برنامه مسابقات المپیک قرار دارد؟
هنوز مشخص نیست ما در المپیک هستیم یا نه، ولی به احتمال زیاد پومسه به صورت آزمایشی در المپیک باشد. اگر در توکیو این اتفاق بیفتد، برای المپیکهای بعدی وارد لیست مسابقات اصلی خواهد شد.
* حرف آخر؟
از مربیان عزیزم تشکر میکنم. استاد گرجی، مربی پایه من خیلی برایم زحمت کشید و این اجازه را دادند زیر نظر استاد نظری، استاد بزرگ پومسه ایران، کار کنم. در اردوی آخر نیز آقای صمدیان با وجود اینکه میدانستند همراه تیم اعزام نمیشوند، کمک زیادی به ما کرد و از ایشان تشکر میکنم.