خبرورزشی/اردشیر لارودی: ۱- تیتر خوبى بود که جهشهاى اقتصادى ما را به رخ مىکشید. تیتر، این بود:
... مرغ از دلار جلو زد! براى کسانى که همه چیز را سیاه مىبینند و عادت کردهاند از نیمه خالى لیوان چاى بخورند یا آب بنوشند، باید این نکته را متذکر شد:
اقتصاد غیرمتکى به دلار و داد و ستدهاى غیردلارى، یک راهش هم همین است! نخست مرغ از دلار جلو مىافتد، سپس به جاى دلار که باید ورشکسته اش کرد و از سکه اش انداخت، از مرغ یخى استفاده کرد که دیگر مجالى حتى به شیر مرغ هم نمىدهد. به این مىگویند یک تیر و دو نشان زدن! همشان و شخصیت و جایگاه دلار در قبال مرغ معلوم مىشود و هم صنعت مرغپرورى، مثل اصل از یاد رفته استعدادپرورى، وارد عرصه دیگرى از تولید ارزش افزوده مى شود! هزینه تیمدارى، یک مقوله دیگرى است که باید به آن هم پرداخت. البته اگر وقتى ماند!
کار ما خریدن مرغ است، به هر قیمت
۲- بحث دلار و مرغ را باید درز گرفت و مشغول شد به نحوه استفاده از تعطیلى ٥٠ روزه مسابقههاى لیگ برتر! ورود به بحث ارزشگذارى مرغ یا دلار، کار ما نیست. در این زمینه که نگاه علمى لازم دارد و حرفهاى پوپولیستى- مثلاً به نفع مردم- خریدار ندارد، حق اظهار نظر را باید به دکتر راغفر سپرد که هم دروازهبان ملىپوش تیم راهآهن بود و هم همین حالا، استاد اقتصاد دانشگاه است! ما، فوتبالنویسیم و برابر تقسیمات اجتماعى، وظیفه داریم در هر شرایطى از تیم ملى بگوییم! از استقلال و پرسپولیس و از سپاهان و تراکتور و پدیده حرف بزنیم! تا سر خودمان و مخاطبانمان را گرم کنیم، آن هم به نکات مهمتر. ما باید بگوییم اگر قیمت مرغ از دلار هم گذشت، مفت چنگ خروسها و خروسبازها و خروسهاى جنگى! ما مردم، احتیاج داریم و توقع که براى آمادهسازى بازیکنان لیگ برتر، مسابقههاى دستگرمى و دوستانه برگزار شود! چون بلافاصله در پایان جام ملتها، دوباره لیگ و سپس قهرمانى باشگاهاى آسیا را در پیش داریم! بنابراین در تهران، باید تورنمنتهاى چهار تیمى با حضور استقلال و پرسپولیس و سایپا ترتیب داد!
در اصفهان هم مىتوان ذوبآهن و اصفهان را میزبان چند تیم دیگر لیگ برترى نمود! ورزشگاه ٥ ستاره امام رضا (ع) مشهد نیز مىتواند میزبان خوبى حتى براى تیمهاى آسیاى میانه باشد!
هیئتهاى استانى، اگر حالا به درد فوتبال نخورند، پس چه زمانى به درد مىخورند؟ ٥٠ روز بدون مسابقه، ٥٠ روز بدون برخوردهاى چالشى!
پول مىدهیم تا بازى یاد بدهیم
۳- به قول همایون شاهرخى که اصول ویژهاى در مربیگرى داشت و تا پایان هم از اعتقادات معلمانه اش جدا نشد، «کاریش نمىشه کرد، زمانه عوض شده است!» و یکى از نشانههاى عوض شدن زمان و زمانه این است که به بازیکنان متوسطالحال، سالى ٧٠٠ و ٨٠٠ میلیون تومان حقوق مىدهیم و این، از نشانههاى صرفهجو بودن و دلیل مهارت در مدیریت مالى است! پول مىگیرند تا بازى کردن هم یاد بگیرند، اما خیلى یاد نمىگیرند! بنابراین کارى به کار دستمزدهاى رایج در لیگ برتر نداریم که کم هم هست، ولى مىپرسیم، براى نیمفصل دوم چه خیالى در سر دارید و نقطههاى ضعف تیمتان را چگونه برطرف مىکنید؟
دوباره به بازار نقل و انتقالات مىروید و باز هم سرکیسه را شُل مىکنید؟ آیا فکر کرده اید که در این صورت، تمرین و آموزش چه مىشود؟ بازیکنسازى در کجاى کارهایتان قرار مىگیرد؟ مگر سرمربى، یک کار اصلى و مهمش ساختن بازیکنان خوب و بهتر نیست؟ پس چرا در این زمینه، عملکرد قابل تحسینى به چشم نمىخورد؟
البته برانکو، یحیى و شفر، کارهاى خوبى انجام دادهاند، دایى هم کارنامه بدى ندارد و یا امیر در سپاهان، ولى این کافى نیست! براى تیم ساختن باید بازیکنهاى خوشنقش ساخت!
... مرغ از دلار جلو زد! براى کسانى که همه چیز را سیاه مىبینند و عادت کردهاند از نیمه خالى لیوان چاى بخورند یا آب بنوشند، باید این نکته را متذکر شد:
اقتصاد غیرمتکى به دلار و داد و ستدهاى غیردلارى، یک راهش هم همین است! نخست مرغ از دلار جلو مىافتد، سپس به جاى دلار که باید ورشکسته اش کرد و از سکه اش انداخت، از مرغ یخى استفاده کرد که دیگر مجالى حتى به شیر مرغ هم نمىدهد. به این مىگویند یک تیر و دو نشان زدن! همشان و شخصیت و جایگاه دلار در قبال مرغ معلوم مىشود و هم صنعت مرغپرورى، مثل اصل از یاد رفته استعدادپرورى، وارد عرصه دیگرى از تولید ارزش افزوده مى شود! هزینه تیمدارى، یک مقوله دیگرى است که باید به آن هم پرداخت. البته اگر وقتى ماند!
کار ما خریدن مرغ است، به هر قیمت
۲- بحث دلار و مرغ را باید درز گرفت و مشغول شد به نحوه استفاده از تعطیلى ٥٠ روزه مسابقههاى لیگ برتر! ورود به بحث ارزشگذارى مرغ یا دلار، کار ما نیست. در این زمینه که نگاه علمى لازم دارد و حرفهاى پوپولیستى- مثلاً به نفع مردم- خریدار ندارد، حق اظهار نظر را باید به دکتر راغفر سپرد که هم دروازهبان ملىپوش تیم راهآهن بود و هم همین حالا، استاد اقتصاد دانشگاه است! ما، فوتبالنویسیم و برابر تقسیمات اجتماعى، وظیفه داریم در هر شرایطى از تیم ملى بگوییم! از استقلال و پرسپولیس و از سپاهان و تراکتور و پدیده حرف بزنیم! تا سر خودمان و مخاطبانمان را گرم کنیم، آن هم به نکات مهمتر. ما باید بگوییم اگر قیمت مرغ از دلار هم گذشت، مفت چنگ خروسها و خروسبازها و خروسهاى جنگى! ما مردم، احتیاج داریم و توقع که براى آمادهسازى بازیکنان لیگ برتر، مسابقههاى دستگرمى و دوستانه برگزار شود! چون بلافاصله در پایان جام ملتها، دوباره لیگ و سپس قهرمانى باشگاهاى آسیا را در پیش داریم! بنابراین در تهران، باید تورنمنتهاى چهار تیمى با حضور استقلال و پرسپولیس و سایپا ترتیب داد!
در اصفهان هم مىتوان ذوبآهن و اصفهان را میزبان چند تیم دیگر لیگ برترى نمود! ورزشگاه ٥ ستاره امام رضا (ع) مشهد نیز مىتواند میزبان خوبى حتى براى تیمهاى آسیاى میانه باشد!
هیئتهاى استانى، اگر حالا به درد فوتبال نخورند، پس چه زمانى به درد مىخورند؟ ٥٠ روز بدون مسابقه، ٥٠ روز بدون برخوردهاى چالشى!
پول مىدهیم تا بازى یاد بدهیم
۳- به قول همایون شاهرخى که اصول ویژهاى در مربیگرى داشت و تا پایان هم از اعتقادات معلمانه اش جدا نشد، «کاریش نمىشه کرد، زمانه عوض شده است!» و یکى از نشانههاى عوض شدن زمان و زمانه این است که به بازیکنان متوسطالحال، سالى ٧٠٠ و ٨٠٠ میلیون تومان حقوق مىدهیم و این، از نشانههاى صرفهجو بودن و دلیل مهارت در مدیریت مالى است! پول مىگیرند تا بازى کردن هم یاد بگیرند، اما خیلى یاد نمىگیرند! بنابراین کارى به کار دستمزدهاى رایج در لیگ برتر نداریم که کم هم هست، ولى مىپرسیم، براى نیمفصل دوم چه خیالى در سر دارید و نقطههاى ضعف تیمتان را چگونه برطرف مىکنید؟
دوباره به بازار نقل و انتقالات مىروید و باز هم سرکیسه را شُل مىکنید؟ آیا فکر کرده اید که در این صورت، تمرین و آموزش چه مىشود؟ بازیکنسازى در کجاى کارهایتان قرار مىگیرد؟ مگر سرمربى، یک کار اصلى و مهمش ساختن بازیکنان خوب و بهتر نیست؟ پس چرا در این زمینه، عملکرد قابل تحسینى به چشم نمىخورد؟
البته برانکو، یحیى و شفر، کارهاى خوبى انجام دادهاند، دایى هم کارنامه بدى ندارد و یا امیر در سپاهان، ولى این کافى نیست! براى تیم ساختن باید بازیکنهاى خوشنقش ساخت!