خبرورزشی/اردشیر لارودی؛ آقاى شفر با دلیل و بىدلیل، میتواند اشاره کند به دلایل و علتهاى بازى سریعتر و بلکه بازى خوبتر تیمش، اما او، براى اینکه حریف را به حمله ترغیب نکند و تیم جم را، به ترکتازى دعوت ننماید، چند کار را انجام داد!
اول- ترکیب دفاع استقلال را درستتر چید! وریا غفورى، برگشت سر جایش! دانشگر دوباره یکى از دو مدافع مرکزى شد! تجربه و خونسردى و بازى خوشاستیل و برخوردار از تکنیک پژمان منتظرى را، در جاى حقیقى اش- قلب دفاع و مرکز دفاع- به خدمت تیم درآورد! و سرانجام، امید نورافکن را هم از هدر رفتن در وسط زمین بازداشت! هم استقلال صاحب دفاع چپ واقعىترى شد و هم نورافکن، بازیکن بهترى!
تغییرات استقلال که تحت تأثیر باخت به تراکتور مقاومتناپذیر مینمود، در خط هافبک هم چشمگیر بود! روزبه در روز بهترى، بازى مفیدتر داشت! یک تفاوت دیگر، استفاده از صیادمنش بود! پاتوسى غائله را کند و میخش را کوبید! منشا نشان داد که فقط پیراهنش آبى شده!
خوب بدو تا خوب دیده شوى
آقاى شفر هرچه دوست دارد بگوید! تیمی که توسط خود او، برابر پارس جنوبى جم به میدان رفت، به مراتب جورتر، به مراتب کاملتر و به مراتب «تیمتر» از ١١ نفرى بود که مقابل تراکتورسازى، نه براى بردن که براى نباختن بازى میکرد و در نتیجه، آن شد که شد و همه دیدیم! و سپس این شد که شد و نتیجه اش را هم همه حس کردند و همه تماشا هم کردند!
هفته نوزدهم لیگ برتر، شروعى داشت که با «صفت خوب» از آن یاد میشود! خوب بودن استقلال، بهخودى خود ممکن نشد! بازى روزبه چشمى، بازى پاتوسى، بازى صیادمنش و بازى گادوین منشا از استقلال که به این تغییرات بایسته و ضرورى دست زده بود، تیم دیگرى ساخت! تیمیکه روانتر و راحتتر، توى دست هم «لول» میخوردند! و حالا باید کارى کرد که در همه هفتهها و تمام بازىها، تمام تیمها بدون امساک و خسیسبازى، با دست و دلبازى کامل، «خوب دویدن» را و متعاقب آن خوب دیدن را، تکرار کرد! تیمها باید کامل حرکت کنند، خوب مسابقه بدهند تا سزاوار برخوردارى از این تعریف باشند! و البته در این راه، باید یک کار دیگر هم کرد:... نه مثل پارس جنوبى که فقط در نیمه دوم خو بازى کرد بلکه در همه ٩٠ دقیقه، باید روحیه بردن داشت! به استقلال هم این عیب سوار بود که فقط در نیمه اول، هواى خودش را داشت و از بازى خودش لذت میبرد! آقاى کىروش- نه ببخشید، آقاى شفر- از این پس باید هر دو نیمه، از استقلال بازى سطح بالا و صاحب کار بگیرد! با چینش درست! با ترکیب مکمل!
حرفهاى تارتار، درسهاى تارتار
تیم جم، چرا در نیمه اول، دست و پا بسته، اصلاً شباهتى به خودش و به تیمی که مربى اش مهدى تارتار است، نداشت!
آیا حرفهاى آقاى تارتار که میخواست مچگیرى کند و خاصهخرجى سازمان لیگ را به رخ بکشد، دلیل این خودکوچکبینى و حریف را صاحب دست و بالا دانستن بود که میدان را یکسره به استقلال سپرد!
جم در نیمه دوم، پا به پاى استقلال شروع کرد و آنگاه، دقایقى هم تبدیل شد به تیم نه فقط قویتر که شد تیم قادرتر، قاهرتر و کوبندهتر که استقلال، هرچه به چپ و راست میزد، کارى از پیش نمیبرد!
براى تارتار، این بازى تأثیر حرفهاى تسلیمطلبانه خود او-روز قبل در کنفرانس مربیان با خبرنگاران- باید بهترین درس باشد!
مربیان گاه خیلى هم ناخواسته- مثل همین بار توسط آقاى تارتار- مردان خود را به ترسیدن و به وادادن، دعوت میکنند! مثل تمهیدات شفر، در تبریز برابر تراکتور! مربیان، معمولاً این کار را نمیکنند و غالباً از هر اشتباه خود، درس میگیرند!
مثل درسى که پارس جنوبى از شهر جم، در نیمه اول آموخت و در نیمه دوم، بهکارش بست و استقلال را در یک روز خوب تحت تأثیر خود قرار داد!
همه روى با تیم ملى بسکتبال
به ژاپن باختیم! در خانه و در کمال سادگى! شاهینطبع، مقصر نیست! صمد و حامد و ارسلان هم بىتقصیرند!
بلد نیستیم الاهم فى الاهم کنیم! بلد نیستیم از فرصتها استفاده کنیم! بلد نیستیم به شادىهایمان رنگ و بوى درازمدت بزنیم!
به ژاپن باختیم! بدون کىروش! زیر سایه کىروش! میرویم تا استرالیا را ببریم! انشاءالله
اول- ترکیب دفاع استقلال را درستتر چید! وریا غفورى، برگشت سر جایش! دانشگر دوباره یکى از دو مدافع مرکزى شد! تجربه و خونسردى و بازى خوشاستیل و برخوردار از تکنیک پژمان منتظرى را، در جاى حقیقى اش- قلب دفاع و مرکز دفاع- به خدمت تیم درآورد! و سرانجام، امید نورافکن را هم از هدر رفتن در وسط زمین بازداشت! هم استقلال صاحب دفاع چپ واقعىترى شد و هم نورافکن، بازیکن بهترى!
تغییرات استقلال که تحت تأثیر باخت به تراکتور مقاومتناپذیر مینمود، در خط هافبک هم چشمگیر بود! روزبه در روز بهترى، بازى مفیدتر داشت! یک تفاوت دیگر، استفاده از صیادمنش بود! پاتوسى غائله را کند و میخش را کوبید! منشا نشان داد که فقط پیراهنش آبى شده!
خوب بدو تا خوب دیده شوى
آقاى شفر هرچه دوست دارد بگوید! تیمی که توسط خود او، برابر پارس جنوبى جم به میدان رفت، به مراتب جورتر، به مراتب کاملتر و به مراتب «تیمتر» از ١١ نفرى بود که مقابل تراکتورسازى، نه براى بردن که براى نباختن بازى میکرد و در نتیجه، آن شد که شد و همه دیدیم! و سپس این شد که شد و نتیجه اش را هم همه حس کردند و همه تماشا هم کردند!
هفته نوزدهم لیگ برتر، شروعى داشت که با «صفت خوب» از آن یاد میشود! خوب بودن استقلال، بهخودى خود ممکن نشد! بازى روزبه چشمى، بازى پاتوسى، بازى صیادمنش و بازى گادوین منشا از استقلال که به این تغییرات بایسته و ضرورى دست زده بود، تیم دیگرى ساخت! تیمیکه روانتر و راحتتر، توى دست هم «لول» میخوردند! و حالا باید کارى کرد که در همه هفتهها و تمام بازىها، تمام تیمها بدون امساک و خسیسبازى، با دست و دلبازى کامل، «خوب دویدن» را و متعاقب آن خوب دیدن را، تکرار کرد! تیمها باید کامل حرکت کنند، خوب مسابقه بدهند تا سزاوار برخوردارى از این تعریف باشند! و البته در این راه، باید یک کار دیگر هم کرد:... نه مثل پارس جنوبى که فقط در نیمه دوم خو بازى کرد بلکه در همه ٩٠ دقیقه، باید روحیه بردن داشت! به استقلال هم این عیب سوار بود که فقط در نیمه اول، هواى خودش را داشت و از بازى خودش لذت میبرد! آقاى کىروش- نه ببخشید، آقاى شفر- از این پس باید هر دو نیمه، از استقلال بازى سطح بالا و صاحب کار بگیرد! با چینش درست! با ترکیب مکمل!
حرفهاى تارتار، درسهاى تارتار
تیم جم، چرا در نیمه اول، دست و پا بسته، اصلاً شباهتى به خودش و به تیمی که مربى اش مهدى تارتار است، نداشت!
آیا حرفهاى آقاى تارتار که میخواست مچگیرى کند و خاصهخرجى سازمان لیگ را به رخ بکشد، دلیل این خودکوچکبینى و حریف را صاحب دست و بالا دانستن بود که میدان را یکسره به استقلال سپرد!
جم در نیمه دوم، پا به پاى استقلال شروع کرد و آنگاه، دقایقى هم تبدیل شد به تیم نه فقط قویتر که شد تیم قادرتر، قاهرتر و کوبندهتر که استقلال، هرچه به چپ و راست میزد، کارى از پیش نمیبرد!
براى تارتار، این بازى تأثیر حرفهاى تسلیمطلبانه خود او-روز قبل در کنفرانس مربیان با خبرنگاران- باید بهترین درس باشد!
مربیان گاه خیلى هم ناخواسته- مثل همین بار توسط آقاى تارتار- مردان خود را به ترسیدن و به وادادن، دعوت میکنند! مثل تمهیدات شفر، در تبریز برابر تراکتور! مربیان، معمولاً این کار را نمیکنند و غالباً از هر اشتباه خود، درس میگیرند!
مثل درسى که پارس جنوبى از شهر جم، در نیمه اول آموخت و در نیمه دوم، بهکارش بست و استقلال را در یک روز خوب تحت تأثیر خود قرار داد!
همه روى با تیم ملى بسکتبال
به ژاپن باختیم! در خانه و در کمال سادگى! شاهینطبع، مقصر نیست! صمد و حامد و ارسلان هم بىتقصیرند!
بلد نیستیم الاهم فى الاهم کنیم! بلد نیستیم از فرصتها استفاده کنیم! بلد نیستیم به شادىهایمان رنگ و بوى درازمدت بزنیم!
به ژاپن باختیم! بدون کىروش! زیر سایه کىروش! میرویم تا استرالیا را ببریم! انشاءالله