خبرورزشی/اردشیر لارودی؛ عین همین دلیل عینى را، مىتوان درباره سپاهان بهکار گرفت! نظیر همین استدلال محکمهپسند را باید و باید براى تراکتورسازى هم روى میز گذارد که هم سه کاپیتان آخرین تیم ملى را در خود دارد، هم ٧٠ هزار تماشاگر یکسره تراکتورى هم دارد و هم قطب نوپدید فوتبال ایرانى را پدید آورده!
براى فوتبال «مازنى» ایران هم باید دلایل مشابه و تعاریف نظیرى را مطرح نمود! براى فوتبال خوزستان -و نیز براى بخش برزیلى فوتبال ایران، یعنى آبادان- نیز همین وسواس، ضرورت دارد!
بزرگانى مثل استقلال، پرسپولیس، پدیده، سپاهان و اصفهان و مازندران و خوزستان و سهند و سبلان را، به امان خودشان رها کردن غلط اندر غلط است!
تغییراتى در متن ترقىخواهى
در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست!
بنابراین، در امر واجب و مهم پوستاندازى دایره مدیریتى فوتبال، هیچ جاى، چون و چرا نیست! حرفى اگر باشد -که مسلماً هم هست- در استفاده بهتر و عالیتر از این فرصت است که در شرایط فعلى، لازم مىنماید!
به عبارت دیگر، همین الان و همین حالا، به زمانى رسیدهایم که باید به سود مدیریت روزآمد و آیندهنگرانه فوتبال، کارى کرد که اساسى باشد و کارى کرد که از روزمرگى، فاصله بگیرد!
فوتبال، خون تازه مىخواهد! فوتبال، افکار نو و اندیشههاى کاربردى مىخواهد! فوتبال بدون تردید، نیازمند تجربههاى گرانبها و گرانسنگ نیز هست ولى فوتبال باید قابلیت استفاده از «پیرانهسرى و کهنهکارى» پیران نیکاندیش را داشته باشد!
فوتبال، استقلال را دارد و پرسپولیس را و هم تراکتورسازى و سپاهان و اهواز و آبادان و تبریز و سپاهان و خوزستان و مازندران را. باید باید از قدرت اداره این ثروت هم برخوردار شد! باید به استقبال تغییرات ترقیانه در بخش اندیشهورزى و اجرایى فوتبال رفت!
ملوان و عادت به بردن
در نشست مردان تصمیمگیر فوتبال، چه گذشت؟ این سؤالى است که هنوز بىپاسخ مىنماید ولى موارد دیگرى هم هست که جواب خود را، پیش از این و بیشتر از این دریافت کردهاند!
مثل جام آزادگان و بازىهاى لیگ یک که سال به سال دریغ از پارسال است! گاهى بى در و پیکر مىنماید! گاهى هم بهشدت دیدنى مىشود! مثل همین هفته که ملوان، در انزلى، نمایشى عالى از فوتبال شمالى را به صحنه آورد و با درخشش شهریار مقانلو، شهردارى تبریز را به تمام معنى مغلوب کرد! حیف که ملوان دیر شروع کرد! حیف که ملوان، اول فصل را دستى دستى به دور ریخت! و الا امروز، احمدزاده و تیمش، سوداى صعود در سر داشتند! در سایر بازىها، مساوىهاى پى در پى، همه را غافلگیر کرد! تیم وینگو، براى چندمین بار دو امتیاز حس را از دست داد؟ صفر-صفر در خرمشهر با تیم اروند کارون! گلگهر را، چیزخور کردهاند! ٩٠ ارومیه با شاهین بوشهر، بدون گل تمام کردند! صفر-صفر! قشقایى با گل ریحان کرج مساوى شد! خونه به خونه و اراک یک–یک شدند! بادران، پاکدشت را یک-٢ مغلوب کرد و مس رفسنجان با نتیجه ٣-٤، بازى ٣-یک باخته را از فجر برد!
هم پول کافى، هم اراده لازم
در پایان روز سى و چهارم و سى و سوم و سى و دوم (!)، گلگهر با ٤٤ امتیاز اول است! شاهین بوشهر با ٤٣ امتیاز دوم و پاکدشت، با ٣٨ امتیاز سوم!
ملوان هم با ٢٨ امتیاز، خیالش راحت است که دیگر افتادنى نیست! فوتبال ملوان، خیالش جمع است که به لیگ ٢ سقوط نمىکند! مفهوم شد؟
دیروز، از خطه شمال، یک خبر خوب آمد! رئیسجمهورى، دستور لازم و بودجه کافى براى دوبارهسازى ورزشگاه تختى انزلى و شهید عضدى و سردار جنگل رشت را صادر کرد! هم دستور، هم بودجه! دیگر بهانهاى نیست!
براى فوتبال «مازنى» ایران هم باید دلایل مشابه و تعاریف نظیرى را مطرح نمود! براى فوتبال خوزستان -و نیز براى بخش برزیلى فوتبال ایران، یعنى آبادان- نیز همین وسواس، ضرورت دارد!
بزرگانى مثل استقلال، پرسپولیس، پدیده، سپاهان و اصفهان و مازندران و خوزستان و سهند و سبلان را، به امان خودشان رها کردن غلط اندر غلط است!
تغییراتى در متن ترقىخواهى
در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست!
بنابراین، در امر واجب و مهم پوستاندازى دایره مدیریتى فوتبال، هیچ جاى، چون و چرا نیست! حرفى اگر باشد -که مسلماً هم هست- در استفاده بهتر و عالیتر از این فرصت است که در شرایط فعلى، لازم مىنماید!
به عبارت دیگر، همین الان و همین حالا، به زمانى رسیدهایم که باید به سود مدیریت روزآمد و آیندهنگرانه فوتبال، کارى کرد که اساسى باشد و کارى کرد که از روزمرگى، فاصله بگیرد!
فوتبال، خون تازه مىخواهد! فوتبال، افکار نو و اندیشههاى کاربردى مىخواهد! فوتبال بدون تردید، نیازمند تجربههاى گرانبها و گرانسنگ نیز هست ولى فوتبال باید قابلیت استفاده از «پیرانهسرى و کهنهکارى» پیران نیکاندیش را داشته باشد!
فوتبال، استقلال را دارد و پرسپولیس را و هم تراکتورسازى و سپاهان و اهواز و آبادان و تبریز و سپاهان و خوزستان و مازندران را. باید باید از قدرت اداره این ثروت هم برخوردار شد! باید به استقبال تغییرات ترقیانه در بخش اندیشهورزى و اجرایى فوتبال رفت!
ملوان و عادت به بردن
در نشست مردان تصمیمگیر فوتبال، چه گذشت؟ این سؤالى است که هنوز بىپاسخ مىنماید ولى موارد دیگرى هم هست که جواب خود را، پیش از این و بیشتر از این دریافت کردهاند!
مثل جام آزادگان و بازىهاى لیگ یک که سال به سال دریغ از پارسال است! گاهى بى در و پیکر مىنماید! گاهى هم بهشدت دیدنى مىشود! مثل همین هفته که ملوان، در انزلى، نمایشى عالى از فوتبال شمالى را به صحنه آورد و با درخشش شهریار مقانلو، شهردارى تبریز را به تمام معنى مغلوب کرد! حیف که ملوان دیر شروع کرد! حیف که ملوان، اول فصل را دستى دستى به دور ریخت! و الا امروز، احمدزاده و تیمش، سوداى صعود در سر داشتند! در سایر بازىها، مساوىهاى پى در پى، همه را غافلگیر کرد! تیم وینگو، براى چندمین بار دو امتیاز حس را از دست داد؟ صفر-صفر در خرمشهر با تیم اروند کارون! گلگهر را، چیزخور کردهاند! ٩٠ ارومیه با شاهین بوشهر، بدون گل تمام کردند! صفر-صفر! قشقایى با گل ریحان کرج مساوى شد! خونه به خونه و اراک یک–یک شدند! بادران، پاکدشت را یک-٢ مغلوب کرد و مس رفسنجان با نتیجه ٣-٤، بازى ٣-یک باخته را از فجر برد!
هم پول کافى، هم اراده لازم
در پایان روز سى و چهارم و سى و سوم و سى و دوم (!)، گلگهر با ٤٤ امتیاز اول است! شاهین بوشهر با ٤٣ امتیاز دوم و پاکدشت، با ٣٨ امتیاز سوم!
ملوان هم با ٢٨ امتیاز، خیالش راحت است که دیگر افتادنى نیست! فوتبال ملوان، خیالش جمع است که به لیگ ٢ سقوط نمىکند! مفهوم شد؟
دیروز، از خطه شمال، یک خبر خوب آمد! رئیسجمهورى، دستور لازم و بودجه کافى براى دوبارهسازى ورزشگاه تختى انزلى و شهید عضدى و سردار جنگل رشت را صادر کرد! هم دستور، هم بودجه! دیگر بهانهاى نیست!