خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ ۱- به هر روی و به هر دلیل، بخش نشاطآور و قسمتهای «فان» گردهمایی عصر روز سهشنبه ۱۵ مرداد ۹۸، تحتالشعاع جدیتی قرار گرفت که به گفتگوها رنگ خشکی میزد و به دیالوگها، مجال خاطرهبازی و خاطرهسازی نمیداد! یک چیزی در این وسط کم بود و یک چیزهایی در این میان، اضافه بودند!
نظم مراسم و انضباط حاکم بر سالن محل قرعهکشی نوزدهمین دوره برگزاری لیگ برتر، زیبا بود و گاهی هم زیادی بود! سعید فتاحی، نشان داد که بلد است تا اولشخص و متکلموحده نباشد! خداداد هم معلوممان کرد که در کنترل زبان و کلامش، چه توان و چه ترمزی دارد!
مهمانان محترم آمدند، نشستند، سکوت کردند و تماشا! مثل اینکه هیچکس هیچ خاطرهای از گذشته ندارد! همه حرکات کنترلشده به نظر میرسید! همه میخواستند بچههای خوب مراسم بیعیب باشند! همه میخواستند نشانهای از ادب و آداب یک دورهمی باسمهای باشند! قرعهکشی، بدون اندک اشتباه و سر سوزنی انحراف، از هدفگذاری اولیه به اجرا درآمد! و بزرگترین اشتباه همین بود: ترسیدن از اشتباه کردن! کوشیدن، برای عدول نکردن از خطوط «خطکشی» شده مراسم!
در کمال خونسردی
۲- مهماندار مراسم، رئیس هیئت فوتبال خراسان رضوی است! حاضران این نشست پرشمارند و تعدادی هم غایبند! مهمترین چهرهای که چهرهاش به رخ کشیده نمیشود، محسن ترکی است. مردی که در مراسم دموکراتیک انتخاب رئیس هیئت خراسان رضوی، در کمال کم رأی آوردن- و بلکه رأی نیاوردن- به موجب آرای اتخاذشده، رقابت را باخت به آقای اصولی، به میزبان قرعهکشی! به مردی که حرف زدن برای حرفی نزدن را بلد است! به مردی که میداند چگونه باید برای مدعوین محترم سخنرانی کند! به مردی که صحبتهایش، نه شوری در جلسه ایجاد کرد و نه شوقی در دلها! مردی که حالا معلوم میشود، چرا تیم «شهر خودرو» این همه پرمشکل جلو میرود و در اصل، هیچ هم جلو نمیرود! در مشهد، مشکلات تیمی که سرمایه بزرگی برای ورزش به شمار میرود؛ مربوط به خودشان است! توقع داشتن از مقامات شهری و از مدیریت ورزش مشهد که به نفع «شهر خودرو» وارد دایره عمل شوند، از بیخ و بن، یک اشتباه استراتژیک مینماید! از آن دست توقعات که نابایستهاش باید دانست و از آن مقولات که خود غلط بود آنچه میپنداشتیم!
تاج و حرفهای کوتاهش
۳- مدیریت را، اگر در دایره خواستن و طلب کردن قرار میدهیم، یک معنا و یک تفسیر به خود میگیرد! مدیریت را اگر در چارچوب کم خواستن و گاه اصلاً نخواستن ترجمه کنیم، سر از عرصهای با مفاهیم دیگر درمیآوریم! جناب تاج، به خوبی قادر است خواستههای خود را مدیریت کند! جناب تاج قادر است «مانور» کند روی موارد قابل مهار و قابل کنترل!
او را مدیری مییابیم که کمتر به هیجان میآید! تاج را مدیری میبینیم که خیلی خوب از فرصتها، برای فرصت نخواستن، استفاده میکند! مردی که کوتاه سخن میگوید! مردی که هیجانی وعده نمیدهد و مردی که حرف اولش را، تا آخر تکرار میکند و حرف آخرش را، همان اول زده است! مردی که در مراسم قرعهکشی لیگ برتر هم، خونسردیاش را حفظ میکند و در روزی که بینندگانش بسیار پرتعداد و میلیونی و چندمیلیونیاند، حرفهای حداقلیاش را تکرار میکند و اصولیتهای برگزاری یک مسابقه را با ظرافت تمام، پیوند میزند، به خواستههای -و نه خواهشهای- فیفا و AFC. تاج امروزی، مردی است که مرغش یک پا دارد! و محکم بر این یک پا، ایستاده است!
لیگ مربیان
۴- لیگی خواهیم داشت که مراتب اجراییاش و موارد بازدارندهاش، در راستای برگزاری مسابقهها، اولویت دارد! لیگی باید داشته باشیم که انرژی تکنیکی و نظم تاکتیکیاش، باید رهاتر و باید «خودبهخودی»تر باشد! لیگی که مهارش بر بیمهاری باشد! خلاق و لحظهساز! لیگی که استراماچونی و کالدرون و دنیزلی را، برای قید زدن بر پای بازیکنانش نمیخواهد! لیگی که توقع دارد، یحیی گلمحمدی را، جواد نکونام را، عبدا... ویسی را و نیز امیر قلعهنویی را، کمتر از خارجیها نبیند! لیگی که مربیانش، بیشتر دیده شوند و تأثیر بیشتری در چرخه مسابقهها بگذارند! لیگی که در همه چیز، تماشاییتر از همیشه باشد! و از هفته اول هم!