خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ تیم ملی بازی مهمی دارد، ولی به اندازه لازم در معرض همگان قرار ندارد! تیم ملی باید برابر عراق مسابقه حساسی را برگزار کند و از پرداختن به چندی و چونی این دیدار، خبری آنچنان که باید باشد، نمیبینیم!
هنوز مسائل درجه چندم از حساسیت بیشتری برخوردارند! هنوز آنطور که لازم است و ضرورت دارد، تیم ملی زیر ذرهبین دقت قرار نمیگیرد!
اشتباه نکنید! منظورمان از توجه به تیم ملی، حرف زدن با مردانی که این روزها درجه اولهای لیگ برتر و «فوتبالشهر» ایران به شمار میآیند، نیست که هر روز، از این قبیل اخبار، پر است در همه رسانههای قدیم و جدید! ما از تیم ملی، به عنوان یک شخصیت حقوقی مستقل و حتی یک شخصیت حقیقی ویژه حرف میزنیم! ما میخواهیم پیش از مسابقه با عراق، همه زوایای بازی و راهکارهای فکری این حریف، مورد نقد و بررسی قرار گرفته باشد!
ما تیم ملی را فراتر از همه تشخصی که برای تکتک بازیکنان اسمی شده در چرخه لیگ برتر قائلیم، یک هدف غیرقابل دسترسی میخواهیم!
تیم ملی در این روزها، باید حرف اول و آخر مدینه فاضله فوتبال باشد و نه اینکه در قواره یکی از ساکنان اسمی شده و مورد توجه «مدینه جاهله»ای باشد که نمیداند چه زمانی باید به چه اموری، اهمیت درجه اولتری قائل شد!
جانشین کاپیتان
تیم ملی کاپیتان خود را ندارد! برای تیم ملی، احسان حاجصفی - که چالاکی و تیزچنگی و سرپنجه بودن همیشگی را ندارد- یکی از مردان خاص محسوب میشود! و حالا ملیپوشان حاجصفی را ندارند!
جانشین او، در تیم ملی- اردوی آمادهسازی و تمرینات مخصوص بازی با عراق- معلوم است که کیست، ولی اینکه مهدی ترابی به جای حاجصفی به میدان هم برود، نکتهای است که باید با حدس و گمان به استقبال آن رفت!
حدس زدن درباره جانشین مردی که بازیاش دفاعی بود و استحکام بخش خط دفاع و گمان بردن درباره آلترناتیوی که شباهتها و همانندیهای کمتری با کاپیتان حاجصفی دارد و اینجاست که معلوم نمیشود: ... ترابی آمد تا فهرست ۲۳ نفره آقای ویلموتس پر شود یا آمد که بازی تیم ملی با فرمانهای تاکتیکی و دستورالعملهای نوع دیگری وارد زمین شود!
دفاع کردن و گل زدن
در فوتبال امروزی، دفاع کردن هر تیم و تمام تیمهای صاحب تفکر و برخوردار از اندیشههای تجربی، مقدمه نهایی کردن عملیات حمله است! دفاع باید کرد که گل زد! دفاع باید کرد تا توپ را از دسترس حریف دور نگه داشت!
آیا ترابی که یک عنصر کاملاً تهاجمی است، برای این نوع از بازی وارد زمین هم میشود؟ و اگر بشود، آیا انتخابی درست و در چارچوب خواستههای استراتژیک تیم ملی هم رقم میخورد؟ و باز هم تکرار میکنیم، آیا عوامل منفی که بازی تیم ملی را، از دقت و شدت لازم نابرخوردار میکند، باز هم در «سوراخ سنبه»های کوشش تیم ملی لانه میکند و چقدر؟ و تا چه اندازه مؤثر؟
سردار آزمون با روحیهای قوی و اعتماد به نفسی امیدوارکننده میگوید: ... عراق با من! و باید دید که راهاندازی سردار و بقیه عناصر بازیساز تیم ملی، چگونه ممکن میشود؟
ویلموتس از نظر نیروی انسانی هر آنچه که بخواهد و لازم بداند دارد، الا میداندیدگی در فاصله دو بازی کلیدی مردانی که خود او باورشان دارد و منتظر است دست به کار بزرگی بزنند: شکست دادن عراق در جمع هواداران عراقی.
هنوز مسائل درجه چندم از حساسیت بیشتری برخوردارند! هنوز آنطور که لازم است و ضرورت دارد، تیم ملی زیر ذرهبین دقت قرار نمیگیرد!
اشتباه نکنید! منظورمان از توجه به تیم ملی، حرف زدن با مردانی که این روزها درجه اولهای لیگ برتر و «فوتبالشهر» ایران به شمار میآیند، نیست که هر روز، از این قبیل اخبار، پر است در همه رسانههای قدیم و جدید! ما از تیم ملی، به عنوان یک شخصیت حقوقی مستقل و حتی یک شخصیت حقیقی ویژه حرف میزنیم! ما میخواهیم پیش از مسابقه با عراق، همه زوایای بازی و راهکارهای فکری این حریف، مورد نقد و بررسی قرار گرفته باشد!
ما تیم ملی را فراتر از همه تشخصی که برای تکتک بازیکنان اسمی شده در چرخه لیگ برتر قائلیم، یک هدف غیرقابل دسترسی میخواهیم!
تیم ملی در این روزها، باید حرف اول و آخر مدینه فاضله فوتبال باشد و نه اینکه در قواره یکی از ساکنان اسمی شده و مورد توجه «مدینه جاهله»ای باشد که نمیداند چه زمانی باید به چه اموری، اهمیت درجه اولتری قائل شد!
جانشین کاپیتان
تیم ملی کاپیتان خود را ندارد! برای تیم ملی، احسان حاجصفی - که چالاکی و تیزچنگی و سرپنجه بودن همیشگی را ندارد- یکی از مردان خاص محسوب میشود! و حالا ملیپوشان حاجصفی را ندارند!
جانشین او، در تیم ملی- اردوی آمادهسازی و تمرینات مخصوص بازی با عراق- معلوم است که کیست، ولی اینکه مهدی ترابی به جای حاجصفی به میدان هم برود، نکتهای است که باید با حدس و گمان به استقبال آن رفت!
حدس زدن درباره جانشین مردی که بازیاش دفاعی بود و استحکام بخش خط دفاع و گمان بردن درباره آلترناتیوی که شباهتها و همانندیهای کمتری با کاپیتان حاجصفی دارد و اینجاست که معلوم نمیشود: ... ترابی آمد تا فهرست ۲۳ نفره آقای ویلموتس پر شود یا آمد که بازی تیم ملی با فرمانهای تاکتیکی و دستورالعملهای نوع دیگری وارد زمین شود!
دفاع کردن و گل زدن
در فوتبال امروزی، دفاع کردن هر تیم و تمام تیمهای صاحب تفکر و برخوردار از اندیشههای تجربی، مقدمه نهایی کردن عملیات حمله است! دفاع باید کرد که گل زد! دفاع باید کرد تا توپ را از دسترس حریف دور نگه داشت!
آیا ترابی که یک عنصر کاملاً تهاجمی است، برای این نوع از بازی وارد زمین هم میشود؟ و اگر بشود، آیا انتخابی درست و در چارچوب خواستههای استراتژیک تیم ملی هم رقم میخورد؟ و باز هم تکرار میکنیم، آیا عوامل منفی که بازی تیم ملی را، از دقت و شدت لازم نابرخوردار میکند، باز هم در «سوراخ سنبه»های کوشش تیم ملی لانه میکند و چقدر؟ و تا چه اندازه مؤثر؟
سردار آزمون با روحیهای قوی و اعتماد به نفسی امیدوارکننده میگوید: ... عراق با من! و باید دید که راهاندازی سردار و بقیه عناصر بازیساز تیم ملی، چگونه ممکن میشود؟
ویلموتس از نظر نیروی انسانی هر آنچه که بخواهد و لازم بداند دارد، الا میداندیدگی در فاصله دو بازی کلیدی مردانی که خود او باورشان دارد و منتظر است دست به کار بزرگی بزنند: شکست دادن عراق در جمع هواداران عراقی.