خبرورزشی/ چهرهها؛ وقتی که با جواد نکونام درباره گزارش سایت VAVEL درباره رویایش برای مربیگری اوساسونا سوال میکنیم به هیچوجه جا نمیخورد و پاسخ سوالات را به عنوان کسی میدهد که ممکن است در آینده مربیگریاش حضور روی نیمکت اوساسونا را هم تجربه کند. بهانه این گفتوگو گزارشی از نکونام به عنوان موفقترین مربی جوان فوتبال جوان است؛ چهرهای که تجربه لیگبرتریاش را از نساجی و سپس فولاد خوزستان شروع کرده و میخواهد گامهای بلندتر و بزرگتری بردارد. با جواد نکونام تنها درباره این موضوع صحبت کردیم: مربیگری.
گزارشی که سایت VAVEL چاپ کرده که یک روز ممکن است سرمربی اوساسونا شوی برای خودت غیرمنتظره است یا فکر میکنی در مسیر مربیگری ات به آن جایگاه خواهی رسید؟
نه غیر منتظره نیست . اگر خوب کار کنم و خوب نتیجه بگیرم قطعا روزی میتوانم مربی اوساسونا بشوم و آنجا مربیگری کنم و بقیهاش به کار و تلاش خودم دارد. مردم آنجا همیشه به من لطف دارند و در این گزارشی که نوشته شده میگوید که مردم من را آنجا دوست دارند و مثل خیلی از مربیان خارجی میتوانم کار کنم. اگر لیاقتش را داشته باشم و به اندازه کافی کار کنم قطعا میتوانم سرمربی اوساسونا شوم.
اولین بازیکن ایرانی لالیگا هستی و آن گزارش پیشبینی کرده بود که اولین مربی ایرانی لالیگا هم خواهی شد. فکر میکنی پذیرش این موضوع در اسپانیا وجود دارد که یک نفر از ایران در آنجا مربیگری کند؟
آنجا به این کاری ندارند که شما مال کدام کشور هستید. ما مربی داشتیم که اهل کشور لهستان بود، در اوساسونا بازی کرده بود و بازیکن خوبی هم بود و بعدها مربی این تیم شد. آنجا مردم فقط به نتیجه کار دارند. تیمشان را دوست دارند و میخواهند موفق باشد و حمایتش میکنند. مربی هرکسی باشد به او احترام میگذارند. شاید در ایران اینگونه باشد که مخالفت شود اما آنجا اینگونه نیست چرا که برای انتخاب یک مربی تمام جوانب را در نظر گرفته و بعد او را انتخاب میکنند و همچنین مردم میدانند باشگاه مربی را انتخاب نمیکند که مردم دوستش نداشته باشند. خدا را شکر مردم آنجا من را دوست دارند و اگر لیاقتش را داشته باشم این اتفاق میافتد.
محبوبیتی که در اوساسونا و این باشگاه داری حتما میتواند کمکتت کند. در اوساسونا چه میزان احترامی داری و ممکن است از موقعیتت در این باشگاه بگویی؟
در این مورد من نباید خودم بگویم که چقدر احترام دارم. من هشت سال آنجا بودم اما فقط به این توجه نمیکنند، اخلاق، رفتار و کیفیت کار و ارتباط با مردم تاثیر دارد. وقتی مصدوم شدم قراردادم را تمدید کردند ؛ اول به خاطر عملکردم بود و به این خاطر که آنجا این مسایل برایشان خیلی مهم است، عکس من را روی لباسشان زدند و کارهای دیگری که نمیتوان زیاد راجع به آنها صحبت کرد. در ایران این اتفاقها خیلی کم میافتد اما باتوجه به عملکردم و اعتمادی که مردم به من داشتند همه چیز خوب بود. به نظرم در این زمینه باید با مربی اسپانیایی من در اوساسونا صحبت کنید که شانزده سال آنجا بوده و من یکی از بازیکنانش بودهام.
یکی از شرایط مربیگری در لالیگا داشتن مدرک پرولایسنس است. برای گرفتن پرولایسنس چه برنامهای داری و آیا میخواهی این مدرک را در اسپانیا بگیری یا جای دیگری؟
من تمام مدارکم را در ایران گرفتم و در اسپانیا هم در سال ۲۰۱۰ زمانی که بازی میکردم دو تا مدرک گرفتم. اگر کرونا نبود قطعا پرولایسنسم را گرفته بودم به هرحال مدرک را میتوان در عرض چند ماه گرفت و مهم کیفیت کار است. سعی میکنم کار یاد بگیرم و خوب کار کنم. مدرک را همیشه میتوان گرفت. مدرک فقط یک کاغذ است و فرم و درک فوتبال خیلی مهمتر است.
از بازیکنان تیم ۲۰۱۴ تنها کسی هستی که به عنوان سرمربی کار میکنی البته که جام جهانی و دو سال بعد خداحافظی کردی. از همتیمیها و همدورههایت فکر میکنی کدام به طور ویژه استعداد و علاقه دارند؟ در مورد تیم ۲۰۱۴ که چه کسی مربی میشود یا نه؟
امیدوارم هرکدام که علاقه دارند بیایند و موفق شوند. اگر میخواستم فوتبال بازی کنم مثل بقیه که در لیگ بازی میکنند هرسال از یک تیم به یک تیم دیگر بروند و تیم ملی را در هر شرایطی باشم میتوانستم باز هم بازی کنم. من در تاریخ فوتبال تیم ملی غیر از اوایل که شروع کردم در تمام ادوار هیچوقت ذخیره ننشستم. شاید یک یا دو بازی اتفاقی نشستم اما حتی وقتی سنم بالا بود هیچوقت ذخیره بازی نکردم. به هر قیمتی در تیم ملی نبودم و میدانستم کی باید خداحافطی کنم علی رغم اینکه هم بازیکنان و هم مربی تیم میگفتند خداحافظی نکن و حتی اگر این کار را میکنی کنار تیم باش ولی من صلاح دانستم کنار بروم و بازیکنان جوان بیایند. اگر میخواستم در تیم بمانم و جای یک نفر را بگیرم این اتفاق میتوانست به راحتی بیفتد و من هنوز کنار تیم ملی باشم. فوتبال باشگاهی که راحتتر هم هست میتوانستم بازی کنم و پول دربیاورم. اما رفتم دنبال مربیگری در حالی که سه سال دیگر راحت میتوانستم بازی کنم. دوست داشتم مربی شوم و بیایم کنار فوتبال و هر سال نخواهم از یک باشگاه به باشگاه دیگر بروم. این برای اندوخته و وجههای که برای خودم درست کردم خوب نبود.
با توجه به اینکه تعداد بازیکنان بازنشسته از صندلیهای مربیگری بیشتر است چه توصیهای داری که از این موضوع نترسند و جا نزنند و به سمت مربیگری بیاییند.
به نظرم این کار جا زدن ندارد. این کار عشق و علاقه و تلاش میخواهد. مثل دوران بازی نیست که یک بازی را ببازید و یازده نفر باشید و هرکسی باخت را گردن دیگری بیاندازد در این کار همه مسئولیت به عهده شما است. چه ببرید و چه ببازید. شاید حتی وقتی ببرید بگویند نقشی نداشتهاید اما باید علاقه داشته باشید و بمانید و کار کنید.
تفاوت بین استایل مربیگری و بازیکن بودن چیست و چقدر دنیای این دو حرفه باید متفاوت است. یک بازیکن حرفهای وقتی مربی می شود چه کارهایی را باید بکند و چه کارهایی را نباید انجام بدهد؟
درباره انتقال از بازیگری به مربیگری باید بگویم خیلی از بازیکنان در زمین هم رهبر و فرمانده و مربی هستند. زمانی که در پاس بازی میکردم این اتفاق برای من افتاده بود. آن زمان آقای همایون شاهرخی که هرجا هست برایش آرزوی سلامتی میکنم با من صحبت کرد و راه و کار درست را به من یاد داد. باشگاه پاس یک باشگاه نظامی بود و نظم و انضباط در وجودش بود. سالی که بلاژویچ مربی تیم ملی بود من تمرینات او را برای یکی از مربیان مینوشتم و در حالی که بیست سالم بود نگاه میکردم. من تمام تمرینات تیم اوساسونا را دارم و سعی کردم حرفهای مربی را یادداشت کنم. مربیگری از نظر من این است و دیگر گذشته که بروید بنشینید روی نیمکت و تیم را کس دیگری تمرین بدهد هرچند هنوز در ایران این مدل کار کردن را داریم ولی امیدوارم مربیان جوان و باانگیزه بیایند و کار کنند تا این بدعت غلط تمام شود. یک مربی باید کار کند و وقت بگذارد چون به نفع فوتبالمان است. هرروز وقت بگذارد و از تمام وجود کار کند تا فوتبال باشگاهی و ملی ما پیشرفت کند.
آینده مربیگری در ایران چگونه است؟ فکر می کنی که مربیان همنسلت آنقدر تعهد و علاقه دارند که فوتبال ایران را یک مرحله بالاتر برده و در مسیر پیشرفت قرار بدهند؟
امیدوارم این اتفاق بیفتد و آرزو میکنم نسل جدید بیایند وقت بگذارند و زحمت بکشند و اتفاقهای خوب را برای فوتبال ایران رقم بزنند. نه فقط جوانها، پیشکسوتهای عزیزی که الان کار میکنند آنها قطعا به فوتبال کمک کردهاند و هنوز دارند این کار را انجام میدهند. یک موضوعی هست خیلی از نکاتی را که مربیان قدیمی میدانند ما جدیدها نمیدانیم. خیلی نکات هست که کسانی مثل دکتر ذوالفقارنسب، ابراهیم قاسمپور، محمود یاوری، همایون شاهرخی، حسین فرکی و...ببخشید اگر اسم خیلیها را نگفتم، اینها خیلی نکات را میدانند که ما نمیدانیم. اینها تجربیات زیادی دارند و مثل یوهان کرایفهای فوتبال ایران هستند.
مربیگری چقدر به بیرحمی احتیاج دارد؟
این موضوع هست. وقتی ۲۰-۳۰ بازیکن دارید چنین اتفاقاتی میافتد؛ بازی نمیدهید ناراحت میشوند یا بد بازی میکنند یا مشکلات اخلاقی دارند و باید با آنها برخورد کنید. من خودم بازیکنی بودم که همیشه نظم و انضباط را رعایت میکردم. بهترین تمرین را انجام میدادم و سعی میکردم با تمام وجودم بازی کنم. خودم وقتی چنین خصیصهای داشتم بازیکن هم حتما باید داشته باشد. نظم و انضباط، تمرین و رفتار خوب خیلی اهمیت دارد. این بیرحمیها را شغل ما دارد. بازیکن را بازی میدهید یا تعویض میکنید یا در هجده تا نمیگذارید اما من به بازیکنانم همیشه گفتم که بهترین تصمیم را برای تیم میگیرم. بازیکن باید یاد بگیرد برای موفقیت که یک بازیکن قابلی در فوتبال باشد نیاز دارد که متوجه وظایفش باشد. بازیکنی که خوب است پیشرفت میکند اما مربیگری تصمیماتی را که به نفع تیم است نیاز دارد حتی اگر برخورد با بازیکن باشد که در همه جای دنیا مرسوم است.
مربیان نسل قبل و قبلتر که کار کردی مسیر مربیگری چه تغییراتی کردهاند. فکر میکنی مربیان ایرانی دو نسل گذشته زیاد تفاوتی با همدیگر ندارند؟
هرنسل امکانات بیشتر و فن بیشتری بوده است اما یکسری چیزها تجویز و تشخیص و تجربه است. یکسری چیزها مربیان قدیمی دارند که ما هنوز به دست نیاوردهایم که من خودم سعی کردم با مربیان با تجربه صحبت کنم و خیلی از مسایل را بفهمم. هرچه میگذرد علمیتر میشود و دانش علمی ما بیشتر میشود اما نکات فنی قدیم بهتر از الان بود. این نظر شخصی من است. در فوتبال ایران میگویند ۵۰ درصد نظم و انضباط است و این به خاطر شرایط زندگی و باشگاههای ما بوده است. الان بازیکن خودش حد و حدودش را میداند و قرارداد حرفهای دارد. شاید یکسری بینظمیها و شاید آمار و ارقام بیشتر شده اما از نظر فنی به نظرم قبل نکاتی بهتری بوده است مثل گاس هیدینگ، ونگر و فرگوسن و خیلیهای دیگر. در ایران هم همینطور است.
در مورد مربی خارجی گفته میشود هر مربی خارجی که میآید باید شاگرد تربیت کند. این درباره همه اتفاق نمیافتد و خیلی از مربیان بزرگ از کنارشان مربی در نمیآید .نظرت در این باره چیست؟
اول از همه باید انتخاب درست برای دستیار داشته باشید. نمیتوانید کسی که آینده ندارد را به عنوان دستیار انتخاب کنید در این اتفاق اما همه دستیارها مربی نمیشوند اما باید یکی دو دستیار داشته باشید که در آینده مربی شوند. در فوتبال آلمان مربی بایرن مونیخ دستیار یواخیم لو میشود از دسته ۵، چون میدانند آینده دارد و کاری میکنند از یواخیم لو کار بگیرد. خاوی کایخا مربی الان ویارئال همدوره من است. او مربی تیم B ویارئال که تیمی بزرگ است و بعد کمک سرمربی شد و بعد از برکناری سرمربی جانشین او شد. ما در ایران نمیدانیم چه کسی را انتخاب کنیم کسانی را میگذاریم دستیار که هیچ آیندهای ندارند. واقعیت این نیست باید ببینید کی استعداد و آینده مربیگری در باشگاه یا تیم ملی دارد. کسانی را مربی تیم ملی جوانان میگذاریم بعدها هیچکدام تیم نمیگیرند و یا هیچکدام مربی تیم بزرگسالان نمیشوند. این کارها ایده میخواهد. در ایران همه چیز براساس ارتباط است. من فکر میکنم تمام فوتبالیستهایی که میخواهند مربی شوند هرچه زودتر باید با توان زیاد وارد این حرفه شوند چرا که نیاز به کار و تلاش داریم.
مربی مورد علاقهات کیست و سبک بازی کدام مربیها را پیگیری میکنی؟
الگوی خاصی ندارم سعی می کنم هرچیز خوبی که هست را یاد بگیرم. یک مربی تاکتیک خوب دارد یکی کنار خط خوبی دارد. گواردیولا، مورینیو، کلوپ، سیمئونه و آنجلوتی را واقعا دنبال میکنم و تمرکز زیادی رویشان دارند.
چقدر به ذاتی بودن همه چیز اعتقاد داری؟ ذات یک آدم چقدر در مربیگری تاثیر دارد؟
میتواند ذاتی باشد باید تلاش کنید. کار و تلاش خیلی مهمتر است. میتوانید استعداد داشته باشید اما استفاده نکنید. خوشحالم در دورهای بازی کردم که بهترین تیم تاریخ فوتبال (بارسلونای گواردیولا) در آن دوره بود. من بازیهایشان را میدیدم و از آن ایده میگرفتم و این موضوع الان خیلی به من کمک میکند.
به عنوان یک مربی چقدر به تیپ و قیافهت اهمیت میدهی؟
قطعا مهم است اما برای من مهم نیست که بخواهم کنار زمین به تیپم فکر کنم. سعی میکنم خوب لباس بپوشم که شیک باشد اما این فقط تا قبل از بازی است که ممکن است فکر کنم که چه بپوشم اما در زمان بازی تمام حواس و تمرکزم روی تیمم است.
آیا اتفاق میافتد در حین بازی فکر کنی که اگر خودم در زمین بودم تصمیم بهتری میگرفتم یا اگر به زمین بروم بازی بهتری میکنم؟
نه دیگر الان به این فکر نمیکنم. شاید اوایلش بود اما الان دیگر بازیکن نیستم و مربی هستم. بازیکنم را میشناسم و واقعا تا به حال نشده به این موضوع فکر کنم.