به گزارش خبرورزشی ، رحمتی بدون اینکه از تیم‌های کوچکتر در دسته‌های پایین‌تر شروع کند و بدون اینکه از دستیاری، کار مربیگری را استارت بزند به این نتیجه رسید که با سرمربیگری از یک تیم آسیایی شروع کند! خب طبعاً در این شرایط او محاسباتش را کرده و حتماً از خیلی‌ها مشاوره گرفته، اما باید دید این مشاوران فکر دو فردای دیگر که رحمتی در مشهد نتیجه نگیرد را هم کرده‌اند؟ آیا اگر خدای ناکرده سیدمهدی به زمین سفت برسد حیف نیست و نمی‌سوزد؟ اینکه در بوندس‌لیگا ۳۰ ساله‌ها و ۳۳ ساله‌ها سرمربی می‌شوند و حتی با تیمی، چون لایپزیش به جمع ۴ تیم برتر اروپا صعود می‌کنند، قصه متفاوتی دارد. در بوندس‌لیگا بازیکن و مربی روی اصول رشد می‌کنند نه براساس رابطه! اینجا، اما اگر رابطه داشته باشی ناگهان شب می‌خوابی و صبح مدیرعامل باشگاه می‌شوی و طبعاً مربی شدن هم بدون رابطه ممکن نیست و سیدمهدی رحمتی که تأکید می‌کنیم چهره‌ای موجه است، به واسطه سال‌ها زندگی با فوتبال ایران حتماً حرف ما را تأیید می‌کند.
درست از همان روزی که سهراب بختیاری‌زاده، رحمتی را اخراج کرد، شایعه سرمربی شدن رحمتی در رسانه‌ها مطرح شد. از آن دست شایعاتی که مشخص بود، دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. دیروز خبر رسید که خداداد عزیزی هم مدیر فنی شهر خودرو می‌شود و این‌گونه طبعاً بار تجربی تیم فنی شهر خودرو بالا می‌رود، اما اگر این تیم خوب مشهدی نتیجه نگیرد درست یا غلط همه رحمتی را به عنوان سرمربی می‌شناسند نه خداداد عزیزی را.
رحمتی در این فوتبال با زحمت به همه جا رسیده و کوله‌باری از تجربه است. او روز‌های خوب خیلی داشته و البته اشتباهاتی هم داشته، اما با تمام این حرف‌ها سرمربی شدن برایش زود بود و این مهم دیر یا زود به سیدمهدی عزیز ثابت می‌شود. قصه سرمربیگری آن هم در فوتبال پرتلاطم ایران متفاوت با آن چیزی است که چهره هایی، چون سهراب بختیاری‌زاده، سیدمهدی رحمتی و... فکر می‌کنند. اینجا فقط بحث رابطه خوب داشتن با بازیکنان کافی نیست و باید ریزه‌کاری‌های مربیگری را هم بلد باشی و البته کلی تجربه کسب کنی. کسی البته مخالف سرمربی شدن امثال رحمتی نیست. اصلاً چه کسی بهتر از او؟ اما مسئله اینجاست که هر کاری وقتی دارد و البته فرمولی.
سیدمهدی این فرمول را رعایت نکرده و ما صمیمانه امیدواریم او یک استثنا باشد و در شهر خودرو نتیجه بگیرد تا تمام فرضیه‌های ذهنی ما غلط از آب درآید.
