خبرورزشی/ اردشیر لارودی؛ فسانه گشت و تمام شد حدیث اسکندر! یعنى به همین ترتیب، داستان مربیگرى فرهاد مجیدى هم تمام شد! کتاب بسته! قصهاى که پایانش طولانىتر خواهد شد! اینکه فرهاد بازى خورد یا اشتباه کرد، یا نیروى تهاجمى خود را زیادى دست بالا گرفت، یک چیز دیگر است و اینکه فرهاد، فرداى پس از پیروزى شیرینش برابر پرسپولیس وارد نهایىترین فاز «خودسوزى» اش شد، حکایتى دارد متفاوت!
فرهاد خودش را از این بازى بیرون کشید! او خیلى زودتر باخته بود، سربند قهرش! ما ولى باید بکوشیم حق تراکتور را بپردازیم و آینده کمنظیرى را که میتواند داشته باشد، تصویر کنیم! که روزها و شبهای متصل به ١٣ شهریور، مال تراکتور است! تیمى که بیرقش بالاست!
قبل از هر چیز از مردمى بگوییم که شب تا نیمه شب، تا دم دمهاى سحر، شاد بودند و شادانه بر طبل پیروزى تیمشان کوبیدند! شبى که معلوم شد، یعنى معلومتر شد که تراکتور بیشتر از یک تیم است! که تراکتور، نماد شوق و شور و عشق و دلبستگى یک شهر، یک استان، دو استان و سه استان است! تیمى که در همه ایران، هوادارانى دارد عاشق!
فرهاد خودش را از این بازى بیرون کشید! او خیلى زودتر باخته بود، سربند قهرش! ما ولى باید بکوشیم حق تراکتور را بپردازیم و آینده کمنظیرى را که میتواند داشته باشد، تصویر کنیم! که روزها و شبهای متصل به ١٣ شهریور، مال تراکتور است! تیمى که بیرقش بالاست!
قبل از هر چیز از مردمى بگوییم که شب تا نیمه شب، تا دم دمهاى سحر، شاد بودند و شادانه بر طبل پیروزى تیمشان کوبیدند! شبى که معلوم شد، یعنى معلومتر شد که تراکتور بیشتر از یک تیم است! که تراکتور، نماد شوق و شور و عشق و دلبستگى یک شهر، یک استان، دو استان و سه استان است! تیمى که در همه ایران، هوادارانى دارد عاشق!
بودند و نبودند!
بازى جورى شروع شد که تمام و همه اهالى «فوتبالشهر» ایران یقین آوردند و به زبان که پیروزى، سهم و حق تراکتور است! حتى وقتى استقلال ٣- صفر عقب بود، بوى گل چهارم هم در ورزشگاه پیچیده بود! تراکتور در مشهد، انگار تیم دیگرى شده بود! و البته استقلال هم به تیم دیگرى بدل شده مینمود! تیمى که دیاباته را دارد ولى ندارد! قایدى را میبیند ولى استفادهای درخور از وى نمیبرد! در عرصه هافبکهایش، با تلسکوپ هم نمیتوان رضاوند، اسماعیلى و کریمى را پیدا کرد و خلاصه، کاملاً در تله افکار بازدارنده «ساکت الهامى» دست و پایى «بستهوار» میزند؛ بسته پا و بسته بال! حرکات استقلال از شروع بازى تا پایان نیمه اول تلاش مذبوحانه را پیش چشمانمان قرار میدهد! دویدنهای بیثمر! ندویدنهای خالی از تسلیم شدن و سپر انداختن! دستها بالا، دانو به زمین رسیده! کو تفکر؟ کجاست اندیشه؟ و این همه بیسامانى در نیمه اول! ٣- صفر در مدت ٤٥ دقیقه! باورتان میشود؟
شکرانه بازى خوب
همه دارند میگویند این بازى غریب، نتیجه آن آشفته بازار طول هفته است، ولى ما علاوه بر این، نقش عملکرد زیرکانه و هوشیارانه تراکتور را هم میبینیم! «ساکت الهامى» حتماً از دعواى خانگى استقلال که حکایتش بر سر هر بازارى رفت، کمال استفاده را برد، ولى از بازى محمدرضا اخبارى، اکبر ایمانى، خانزاده، تیمورى، مهرى، دژاگه و بهخصوص از احسان حاجصفی که گل دوم بازى را به پاى اشکان نوشت، جور دیگرى باید تشکر کرد!
بازى جورى شروع شد که تمام و همه اهالى «فوتبالشهر» ایران یقین آوردند و به زبان که پیروزى، سهم و حق تراکتور است! حتى وقتى استقلال ٣- صفر عقب بود، بوى گل چهارم هم در ورزشگاه پیچیده بود! تراکتور در مشهد، انگار تیم دیگرى شده بود! و البته استقلال هم به تیم دیگرى بدل شده مینمود! تیمى که دیاباته را دارد ولى ندارد! قایدى را میبیند ولى استفادهای درخور از وى نمیبرد! در عرصه هافبکهایش، با تلسکوپ هم نمیتوان رضاوند، اسماعیلى و کریمى را پیدا کرد و خلاصه، کاملاً در تله افکار بازدارنده «ساکت الهامى» دست و پایى «بستهوار» میزند؛ بسته پا و بسته بال! حرکات استقلال از شروع بازى تا پایان نیمه اول تلاش مذبوحانه را پیش چشمانمان قرار میدهد! دویدنهای بیثمر! ندویدنهای خالی از تسلیم شدن و سپر انداختن! دستها بالا، دانو به زمین رسیده! کو تفکر؟ کجاست اندیشه؟ و این همه بیسامانى در نیمه اول! ٣- صفر در مدت ٤٥ دقیقه! باورتان میشود؟
شکرانه بازى خوب
همه دارند میگویند این بازى غریب، نتیجه آن آشفته بازار طول هفته است، ولى ما علاوه بر این، نقش عملکرد زیرکانه و هوشیارانه تراکتور را هم میبینیم! «ساکت الهامى» حتماً از دعواى خانگى استقلال که حکایتش بر سر هر بازارى رفت، کمال استفاده را برد، ولى از بازى محمدرضا اخبارى، اکبر ایمانى، خانزاده، تیمورى، مهرى، دژاگه و بهخصوص از احسان حاجصفی که گل دوم بازى را به پاى اشکان نوشت، جور دیگرى باید تشکر کرد!
ساکت، حریف اول فرهاد نبود
انکار نباید کرد: عملکرد استقلال که از فردا و پسفرداى بازى با پرسپولیس شروع شد، بهترین «آوانتاژ» بود براى ساکت الهامى و مردانش که با مربى «تاکتیکباز» ى سروکار دارند! ولى بیانصافى محض است اگر همه اتفاقات را به پاى «خالهزنک»بازى فرهاد بنویسیم و سعادتمند! تهدل هر دو طرف، معلوم است که چه بود ولى، روند جام را نه دعواى خانگى استقلالىها بر سر همه چیز که افکار متفاوت «ساکت الهامى» معین کرد که اصلاً سکوت کردن را بلد نیست! ساکت بلد است که بازى را از تب و تاب بیندازد! بازى در نیمه اول که تمام شد، ساکت همچنان کنار زمین بود! فرهاد آمده بود تا نبودنش را جار بزند!
انکار نباید کرد: عملکرد استقلال که از فردا و پسفرداى بازى با پرسپولیس شروع شد، بهترین «آوانتاژ» بود براى ساکت الهامى و مردانش که با مربى «تاکتیکباز» ى سروکار دارند! ولى بیانصافى محض است اگر همه اتفاقات را به پاى «خالهزنک»بازى فرهاد بنویسیم و سعادتمند! تهدل هر دو طرف، معلوم است که چه بود ولى، روند جام را نه دعواى خانگى استقلالىها بر سر همه چیز که افکار متفاوت «ساکت الهامى» معین کرد که اصلاً سکوت کردن را بلد نیست! ساکت بلد است که بازى را از تب و تاب بیندازد! بازى در نیمه اول که تمام شد، ساکت همچنان کنار زمین بود! فرهاد آمده بود تا نبودنش را جار بزند!
سؤال
نیمه دوم را ادامه نیمه اول بدانیم یا نه؟ تراکتور زود به قالب دفاع پناه برد یا نه؟ استقلال زود به بازى برگشت یا نه؟ مجیدى دوباره سوار خر استعفا شد یا نشد؟ حواس فرهاد به جاى دیگرى نبود! به مغلوب کردن حریفى مهمتر از ساکت الهامى! حریفى که نبود، اما بود!
نیمه دوم را ادامه نیمه اول بدانیم یا نه؟ تراکتور زود به قالب دفاع پناه برد یا نه؟ استقلال زود به بازى برگشت یا نه؟ مجیدى دوباره سوار خر استعفا شد یا نشد؟ حواس فرهاد به جاى دیگرى نبود! به مغلوب کردن حریفى مهمتر از ساکت الهامى! حریفى که نبود، اما بود!
بریدن راه فرهاد مجیدى
بچهها مردانگى کردن
لابد اینجا هم باید پاى فیفا و کنفدراسیون آسیا را به میدان بیعرضگى و عدم لیاقت خود باز کنیم؟ لابد باید در مورد فحشها و ناسزاهایى که بهویژه در فرودگاه مهرآباد، نثار فرهاد مجیدى و تنى چند از بازیکنان شد، شترها را به این گندگى، ندیده گرفت!
حداقل معلوم کنید که این بددهانها کیستند و چرا عربدهکشى راه انداختند؟ حداقل پیگیر باشید و دنباله این هنجارشکنى را رها نکنید که فردا، نوبت خودتان هم میرسد! که وقتى باب شد و این حرکات مرسوم شد،تر و خشک با هم خواهند سوخت! و چهبسا استقلال را نیز، چون قیصریه، بهخاطر یک دستمال به آتش میکشند! چه با شما و چه بدون شما! اصل ماجرا، فاقد اصالت است و اصیلانه نیست!
شبانه، بلکه نه شبانه، عدهای را سر راه عدهای دیگر گماردند!
حالا خوب شد که بازیکنان غیرت مربى خود را دارند! خیلى خوب شد که روزبه چشمى، فرشید باقرى، فرشید اسماعیلى، على کریمى، حسین حسینى و... مردانگىشان قبول نکرد خود را به آن راه بزنند!
بچهها مردانگى کردن
لابد اینجا هم باید پاى فیفا و کنفدراسیون آسیا را به میدان بیعرضگى و عدم لیاقت خود باز کنیم؟ لابد باید در مورد فحشها و ناسزاهایى که بهویژه در فرودگاه مهرآباد، نثار فرهاد مجیدى و تنى چند از بازیکنان شد، شترها را به این گندگى، ندیده گرفت!
حداقل معلوم کنید که این بددهانها کیستند و چرا عربدهکشى راه انداختند؟ حداقل پیگیر باشید و دنباله این هنجارشکنى را رها نکنید که فردا، نوبت خودتان هم میرسد! که وقتى باب شد و این حرکات مرسوم شد،تر و خشک با هم خواهند سوخت! و چهبسا استقلال را نیز، چون قیصریه، بهخاطر یک دستمال به آتش میکشند! چه با شما و چه بدون شما! اصل ماجرا، فاقد اصالت است و اصیلانه نیست!
شبانه، بلکه نه شبانه، عدهای را سر راه عدهای دیگر گماردند!
حالا خوب شد که بازیکنان غیرت مربى خود را دارند! خیلى خوب شد که روزبه چشمى، فرشید باقرى، فرشید اسماعیلى، على کریمى، حسین حسینى و... مردانگىشان قبول نکرد خود را به آن راه بزنند!
روى زمین نمیماند
امیر و ترقى معکوس
در خبرها آمده است که امیر قلعهنویى، به تیم گلگهر سیرجان پیوست! تعجبانگیز هم نیست چراکه امیر روى زمین نمیماند ولى باید مواظب باشد روى هوا هم معلق نشود!
*خوب یار بگیرد! بازیکنانى که هم حالشان خوب است و هم آیندهای بهتر را نوید میدهند!
*همکارانش را خوب انتخاب کند! و اینجا خوب یعنى که از عهده کار در لیگ برتر برآیند! یعنى اینکه یار شاطر باشند نه بار خاطر! سنگینى خود را بر دوش امیر پیاده نکنند! عصاى دست مربیاى که ذاتش عدم قناعت است و اهل کمخواهى نیست!
*به قول امروزىها یک کمى اهل مدرنیته و بازى مدرن باشد! دستکم اداى تازهفکرى و تازهاندیشى را درآورد!
*فوتبال را از دید بازى تماشایى و تماشاى فوتبال دنبال کند، نه بر پایه بازى مستقیم!
و آخر هم اینکه:
... امیرخان! از استقلال و سپاهان و تراکتور، رسیدهای به گلگهر! قبول دارى این یعنى ترقى معکوس؟ مگر اینکه با گلگهر «بترکونى»!
امیر و ترقى معکوس
در خبرها آمده است که امیر قلعهنویى، به تیم گلگهر سیرجان پیوست! تعجبانگیز هم نیست چراکه امیر روى زمین نمیماند ولى باید مواظب باشد روى هوا هم معلق نشود!
*خوب یار بگیرد! بازیکنانى که هم حالشان خوب است و هم آیندهای بهتر را نوید میدهند!
*همکارانش را خوب انتخاب کند! و اینجا خوب یعنى که از عهده کار در لیگ برتر برآیند! یعنى اینکه یار شاطر باشند نه بار خاطر! سنگینى خود را بر دوش امیر پیاده نکنند! عصاى دست مربیاى که ذاتش عدم قناعت است و اهل کمخواهى نیست!
*به قول امروزىها یک کمى اهل مدرنیته و بازى مدرن باشد! دستکم اداى تازهفکرى و تازهاندیشى را درآورد!
*فوتبال را از دید بازى تماشایى و تماشاى فوتبال دنبال کند، نه بر پایه بازى مستقیم!
و آخر هم اینکه:
... امیرخان! از استقلال و سپاهان و تراکتور، رسیدهای به گلگهر! قبول دارى این یعنى ترقى معکوس؟ مگر اینکه با گلگهر «بترکونى»!